به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بدون ایران هرگز» نوشت: «رایزنیهای جدید منطقهای ایران با سفر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه به «مسقط»، حضور مجید تختروانچی معاون او در بغداد و دیدارهای محمدرضا رئوفشیبانی نماینده ایران در امور سوریه در مسکو درحالی آغاز شده است که موضوع سوریه همچنان نقطه روایتساز رویدادهای جاری است. دیپلماتهای ایرانی مقاصد سفرهای کاری خود را برای کمک به مدیریت تحولات جاری و در مسیر تحکیم و توسعه نفوذ منطقهای ایران برگزیدهاند. سفر چند روز پیش شیبانی به مسکو با هدف گفتوگو درباره سوریه در شرایطی که گروه حاکم بر دمشق نشانههای تازهای را به تهران ارسال کردهاند، نشانه اهمیت دادن ایران به بهبود وضعی شکلگرفته در مناسبات با سوریه است. تنها چند ماه پس از ترک دمشق از سوی «اسد»، آشکار شدن اختلافات میان بازیگران منطقهای پیرامون این کشور نشان از آن دارد که میدان اختلاف نه از سوریه آغاز میشود و نه به آن محدود و به همین خاطر ایران با علم به ناتوانی هر یک از کشورها برای تثبیت الگوی موردنظر خود، سعی دارد از هر عمل و امکانی برای پیشبرد سیاست منطقهای خود بهعنوان روندی دوراندیشانه بهره ببرد.
سفر وزیر امور خارجه به «مسقط» هم گرچه با هدف حضور در گردهمایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند و به منظور ارتقای همکاریهای منطقهای و تقویت امنیت دریایی در مقابله با چالشهای عمده در بخش دریایی انجام شد، اما این حضور فارغ از دیپلماسی هدفمند برای کمک به مدیریت بحرانهای جاری نبود. عراقچی ترجیح داد بهجای حضور در نشست امنیتی مونیخ که کشورهای اروپایی در آن در حال تطبیق دادن گفتمان خود به نگاه ساختارشکنانه «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا هستند، تمرکز خود را در پیگیری مسائل روی میز منطقه بگذارد و از زمان و ظرفیت دیپلماتیک کشور در موقعیتهای استراتژیک بهره ببرد.
سفر روز گذشته مجید تختروانچی به بغداد نیز در بزنگاه تحولات سوریه و در شرایطی که «محمد جولانی» رهبر جریان حاکم بر سوریه کارت دعوت حضور در عراق را از دولتمردان این کشور دریافت کرده است، فرصتی برای اثرگذاری بر پروژههای مقابلهای با کمرنگ کردن نقش منطقهای ایران در محیط پیرامونی آن است.
در چنین شرایطی و در حالی که پیشتر برخی از بازیگران منطقه از جمله ترکیه برای افزودن بر میدان نفوذ خود در سوریه مسیری را طی کرده بودند، حالا تهران در معادلهای معکوس سعی در برهم زدن آن دارد. سفر بهنگام دیپلمات ایرانی در عراق را باید از این منظر موردتوجه قرار داد. بغداد ایستگاه مهمی است برای اینکه اگر نوع و ابعاد مناسباتش با جریان حاکم بر سوریه و بازیگران مداخلهگر در این کشور روشن نشود، آنوقت میتواند چالشی برای پیوند تنگاتنگ آن با تهران بهعنوان متحد نزدیکش باشد. از اینرو توجه به حساسیتهای موجود بر روندهای جاری و نزدیک کردن سیاست منطقهای ایران و عراق درباره رخدادهای اخیر خاورمیانه از جمله سوریه در دستورکار تخت روانچی در جریان دیدارهای روز گذشتهاش در بغداد قرار گرفت.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «فصل جدایی اروپا از آمریکا آیا چین جای آمریکا را میگیرد؟» نوشت: «کنفرانس ۲روزه امنیتی مونیخ، امسال به عرصه رسمی نمایش شدید اختلافات میان اروپا و آمریکا تبدیل شد، طوری که کارشناسان از آن تحت عنوان «طلاق سیاسی آمریکا و اروپا» نام بردند. همزمان «دویچه وله» نوشت چین شاید از این اختلاف استفاده کرده و جای آمریکا را بگیرد.
دنیا شاهد شدیدترین بحران در روابط بین اتحادیه اروپا و ناتو در یک طرف با آمریکا، در طرف دیگر است و بار دیگر میتوان این گزاره را تأیید کرد که اگر پای منافع آمریکا در میان باشد این کشور به متحدانش هم رحم نخواهد کرد. اصرار ترامپ به دورزدن اروپا و نادیدهگرفتن آن در جنگ اوکراین، اصرار به وضع تعرفههای سنگین علیه اروپا و درخواست از دولتهای اروپایی ناتو برای ارائه ضمانتهای امنیتی به کیف و افزایش بودجه نظامی خود در کنار مداخله در امور داخلی دولتهای اروپایی که اوج آن در سخنرانی «جی دی ونس» در نشست روز اول کنفرانس امنیتی مونیخ بود، دولتهای اروپایی را به شدت عصبانی و کلافه کرده و حتی آنها را ترسانده است. معاون ترامپ در این نشست رسماً دموکراسی اروپا را زیر سوال برد و اعلام کرد که چتر امنیتی و نظامی آمریکا نمیتواند تا ابد روی سر اروپا باز باشد.
کارشناسان و تحلیلگران غربی اتفاقات امسال کنفرانس امنیتی مونیخ را فصل جدایی روابط میان دو طرف میدانند و بر این باورند که زمان خروج اروپا از چتر حمایتی آمریکا و ارائه یک سیاست مستقل اروپایی فرا رسیده است. مثلاً کارشناس و محقق آلمانی «الکساندر راهر» با اشاره به مواضع بیسابقه مقامات آمریکایی و اروپایی علیه یکدیگر در این کنفرانس تاکید کرد که کنفرانس امسال ممکن است «پایانی بر روابط فرا آتلانتیک» باشد. به گفته وی اروپاییهایی که تا دیروز «از واشنگتن اطاعت میکردند»، حالا باید روابط خود را با برادر بزرگتر قطع کنند.
گفته میشود نشست پوتین و ترامپ درباره بحران اوکراین قرار است در روزهای آینده در عربستان برگزار شود و خبری از دعوت اتحادیه اروپا و خود زلنسکی برای حضور در این نشست و آنها به این مذاکرات دعوت نشدهاند و همین مسئله سران اروپا را مجبور به برگزاری نشست اضطراری کرده است.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قاطع با مجرمان خشن» نوشت: «قتل امیرمحمد خالقی به دست مجرمان خشن، برخورد قاطع با جرایم خشن را به یک مطالبه عمومی تبدیل کرده است. نقطه عطفی که در آن سازوکارهای قانونی باید ضمن برخورد قاطع با مجرمان با رجوع به ریشههای تولید جرم، مسیر بروز اعمال مجرمانه را مسدود کنند.
واکنشهای مسئولانه به حادثه قتل دلخراش دانشجوی دانشگاه تهران توانسته باعث تسلی بازماندگان و زمینهای برای پیشگیری از دامن زدن به اتفاقهایی باشد که امکان دارد دامنه آن به آسیبهای بیشتری منجر شود. اینکه معاون اول رئیسجمهور با خانواده امیرمحمد خالقی تماس میگیرد و با ابراز تأثر از حادثه روی داده تأکید دارد جامعه دانشگاهی و مسئولان خود را در غم از دست دادن امیرمحمد شریک میدانند و به دلیل کوتاهیهای صورت گرفته در وقوع حادثه درخواست گذشت میکند و امیدوار است تلاشهای صورت گرفته دولت و پلیس بتواند منجر به پیشگیری از جرایم مشابه شود، واکنش مسئولانه به حادثه را نشان میدهد.
همراهی دولت، مجلس و قوه قضائیه با دانشجویان و خانواده دانشجوی مقتول و تأثر عمومی از حادثه روی داده همچنان در جریان است. از جمله اینکه دادستان کل کشور در پاسخ به بازدارنده نبودن مجازات جرایم به خبرنگاران میگوید دستورهای لازم به ضابطین قضائی اعلام شده تا اقدامهای پیشگیرانه را افزایش دهند. وی درباره لزوم تدوین قانون جدید هم عنوان میکند اگر احساس نیاز به این اقدام باشد، قطعاً آن را انجام خواهیم داد.
پدر امیرمحمد از اینکه خون پسرش به ابزار سیاسی معاندان تبدیل شود نگران است و به فارس میگوید: «پسرم دوران تحصیلاتش را در روستایمان سپری کرد و پس از آن در دانشگاه تهران پذیرفته شد. عاشق رشته مدیریت کسب و کار بود و در همان رشتهای که دوست داشت هم قبول شد. مدام سرش به درس، گوشی تلفن همراه و لپتاپش بود که سرقت شد. پسرم اهل نماز بود، او نمازش را به جماعت میخواند و در راهپیماییها هم شرکت میکرد. دو سال از تحصیلش میگذشت و حادثه در اولین روز کاریاش اتفاق افتاد. قبل از حادثه تماس گرفت و گفت در وضعیت سخت اقتصادی میخواهد دستش در جیب خودش باشد و از کار و درسش رضایت کامل داشت. پسرم تحصیلکرده و نخبه بود.»
پدر امیرمحمد از اینکه مردم شیعه و سنی در تشییع پیکر فرزندش شرکت کرده و سنگتمام گذاشتهاند، خوشحال است و میگوید راضی نیستم که در فضای حقیقی و مجازی از خون فرزندم استفاده سو شود و آنچه میخواهم این است که عاملان حادثه دستگیر شوند و به سزای عملشان برسند.»
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «آسیبهای گریز از مرکز» را برگزید و نوشت: «تصمیمگیری درباره تفویض اختیارات به استانها که مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم بار دیگر بر آن تاکید کرده، ممکن است مشکلات موجود را حل نکند و در عین حال، به اختلالات اجرایی، افزایش اختلافات میان مناطق و کاهش همبستگی ملی منجر شود. با این حال، وضعیت متمرکز فعلی نیز در بسیاری از موارد باعث کندی روند تصمیمگیریها و افزایش بروکراسی شده است، تا جایی که استانداران حتی برای کوچکترین تغییرات نیاز به تأیید از مرکز دارند.
تفویض اختیارات به مقامات استانی، اگر به طور مؤثر و با نظارت صحیح انجام شود، میتواند رویکردی میانه و مناسب باشد. بسیاری از استانها با مشکلات خاص خود نظیر بحرانهای زیستمحیطی، مسائل امنیتی و چالشهای اقتصادی مواجهند که ایجاب میکند تصمیمات سریع و متناسب با شرایط محلی اتخاذ شود. در این موارد، واگذاری برخی اختیارات به استانداران میتواند منجر به سرعت در حل مسائل و کاهش وابستگی به مرکز شود. اما این فرآیند نباید به گونهای باشد که باعث تضعیف سیاستهای کلی و انسجام ملی شود، چرا که تمرکززدایی بدون یک برنامه منسجم میتواند به اختلافات داخلی و کاهش کنترل دولت بر سیاستهای کلان منتهی شود. در شرایط کنونی که کشور با بحرانهای اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی روبهرو است، ضروری است در کنار افزایش کارآمدی، همبستگی ملی حفظ شود، لذا اقدام مطلوب، تفویض اختیارات به شکل مرحلهای و هوشمندانه است تا هم بهرهوری افزایش یابد و هم شکافهای منطقهای کاهش یابد.
بحث فدرالیسم اقتصادی نیز در ایران همیشه با چالشهای جدی روبهرو بوده است. ایدهای که به استانها امکان میدهد درآمدهای خود را مدیریت کنند و از استقلال بیشتری در حوزه اقتصادی برخوردار شوند، به عنوان راهی برای توسعه مطرح میشود. این اقدام میتواند به بیعدالتی اقتصادی، افزایش ناهماهنگیها و تضعیف وحدت ملی منجر شود. برای اجرای چنین مدلی، نیاز به تغییرات بنیادین در قوانین و ساختار کشور است.
یکی از نکات مهم در این بحث، عدم وجود یک برنامه جامع و کلان از سوی دولت است. اگر دولت مرکزی نتواند استراتژی مشخصی برای حکمرانی و حل مشکلات کلان کشور ارائه دهد، واگذاری اختیارات به استانها ممکن است به تکثیر نتایج غیرکارشناسی و بیاثر منتهی شود. هرگونه اعطای اختیارات بیشتر به استانها بدون برنامهریزی دقیق و بدون در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی، میتواند به تشدید اختلافات و تنشهای اجتماعی منجر شود. این مشکل بویژه در مسائلی مانند اختلافات آبی میان استانها بیشتر به چشم میآید. اگر این طرحها به طور صحیح پیادهسازی نشود، ممکن است تنها به یک شعار بیپشتوانه تبدیل شود و هیچگونه تأثیر واقعی نداشته باشد. بنابراین هرگونه تصمیمگیری در این زمینه باید با دقت، کارشناسی و هماهنگی با سیاستهای کلان کشور انجام گیرد تا از بروز مشکلات جدید جلوگیری شود. بدون ارائه یک طرح جامع قابل نقد و بررسی هر ایدهای از جمله تمرکززدایی شعارزده و بیحاصل خواهد ماند، همانطور که ماجرای انتقال پایتخت در بین اظهارات متضاد مقامات دولتی مبنی بر جدیت و عدم جدیت در تحقق آن سرگردان مانده است.»
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «میانجیگری برای هاب منطقه» را برگزید و نوشت: ««هند بر سر موضوع معافیتهای تحریمی بندر چابهار با دولت آمریکا در ارتباط است»؛ خبری که وزیر امور خارجه ایران در حاشیه هشتمین کنفرانس «گردهمایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند» در عمان گفت. این خبر از آن رو مهم است که چابهار، بندری است در نقطه طلایی تلاقی کریدورهای بینالمللی که در کنار ترانزیت دارای پتانسیل ترانشیپ است و اگر تحریمهای یکجانبه آمریکا مطابق آنچه ترامپ در یادداشت فشار حداکثری امضا کرد بر آن سایه افکند، این بندر استراتژیک را به محاق خواهد برد. آنهم بندری که با ظرفیتهای چندگانهای که در توسعه اقتصاد دریا دارد و در مسیر دو کریدور ترانزیتی بینالمللی شمال - جنوب و شرق - غرب، به هاب پیونددهنده منطقه و تنها بندر اقیانوسی ایران تبدیل شده و مسیری سریع، ایمن و درآمدزا برای توسعه تبادلات بازرگانی را پیشروی همسایگان ایران گذاشته است؛ بندر استراتژیکی که بهترین مسیر اتصال به آبهای آزاد برای کشورهای افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان و نیز دروازه هند به آسیای میانه و افغانستان است.
همچنین بندر چابهار بهترین بندر ترانشیپ به کشورهای خلیج فارس و کمهزینهترین مسیر ترانزیت به کشورهای آسیای میانه و افغانستان است. از این رو ایجاد مانع در مناسبات رو به گسترش تهران و کشورهای همسایه و مهمتر از همه با هند، یکی از سیاستهایی است که دولت ترامپ به دنبال آن است و لغو معافیتهای تحریمی چابهار، از جمله راهبردهای اعمالی در این زمینه از سوی دولت آمریکاست. البته تاکنون این بندر معاف از تحریمهای یکجانبه آمریکا بود؛ زیرا هندوستان به این بندر با دسترسی به کریدور شمال - جنوب، برای کوتاهکردن دسترسی به اروپا نیازمند بود، بهویژه که این بندر کوتاهترین مسیر به بندر شانگهای در چین را دارد که به عنوان بزرگترین بندر تجاری جهان، نقطه عطف مهمی در ترانزیت دریایی در بین بنادر کشور محسوب میشود. نگرانیها از اعمال تحریمهای حداکثری فقط برای ایران نیست؛ زیرا تحریم بندر چابهار یعنی قطع حمل رول آهن از بندر کوانگیانگ کره جنوبی، حمل برنج و گندم از بنادر کاندلا و موندرا از هند، حمل کود شیمیایی از بندر هامبورگ آلمان و حمل شکر از بندر سانتوس برزیل به بندر چابهار و…. این فقط حذف بخشی از ظرفیتهای غنی این بندر در حوزه ترانزیت کالاست. بنابراین خبر مبنیبر تلاش هند برای معافیت تحریمی این بندر حائز اهمیت بسیار است.
وزیر خارجه با تأکید بر اینکه هیچ کشوری نمیتواند در مسیر توسعه اقتصادی خود تنها پیش برود، خاطرنشان کرد: همکاری منطقهای، کلید پیشرفت مشترک است. ایران با عضویت در انجمن کشورهای حاشیه اقیانوس هند (IORA) و اجلاس نیروهای دریایی این سازمان (IONS)، بر تعهد خود به چندجانبهگرایی و همکاری اقتصادی و امنیتی در منطقه تأکید دارد. اما در این میان، یک چالش مهم وجود دارد: برخی قدرتهای فرامنطقهای تلاش دارند از شکافهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در منطقه سوءاستفاده کنند و همکاریهای طبیعی میان کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهند. ما نمیتوانیم اجازه دهیم رقابتهای ژئوپلیتیکی قدرتهای جهانی، آینده این منطقه را تعیین کند. تصمیمگیری درباره سرنوشت اقیانوس هند، باید توسط کشورهای این منطقه و برای منافع ملتهای آن انجام شود. در پایان، بسیار خرسندم که این نشست در کشور دوست و برادر، عمان برگزار میشود؛ کشوری که همواره نماد تعامل، گفتوگو و دیپلماسی سازنده در منطقه بوده است. ما بر این باوریم که تنها از مسیر همکاری و اعتماد متقابل میتوان آیندهای پایدار برای ملتهای منطقه رقم زد. امیدوارم این کنفرانس، سرآغاز فصل جدیدی از همکاریهای دریایی و منطقهای باشد.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «مردی که دیوانه نیست» را برگزید و نوشت: «با وجود اینکه تحلیلگران پیش از این شاهد چهارسال ریاستجمهوری دونالد ترامپ بودهاند، اما درباره اینکه او در دوره دوم ریاستجمهوری خود چگونه میخواهد به اکثر کشورها نزدیک شود، اطمینان کمی دارند؛ این دقیقاً همان چیزی است که او دوست دارد. ترامپ از اولین بار که در سال ۲۰۱۶ نامزد انتخابات ریاستجمهوری شد، خود را بهعنوان یک رهبر غیرقابلپیشبینی معرفی کرده و آن را جا انداخته و استدلال کرده است که چنین کاری باعث تقویت سیاست خارجی ایالاتمتحده میشود. ترامپ در جریان اولین کارزار انتخاباتی خود گفت: «ما بهعنوان یک کشور باید غیرقابلپیشبینیتر باشیم.» در یک مراسم شام در سال ۲۰۱۸، هنگام بحث در مورد مذاکرات با کرهشمالی، او خود را -البته تا حدی به شوخی- «دیوانه» نامید. ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود در سال ۲۰۲۴ در پاسخ به این پرسش که چگونه به محاصره تایوان توسط چین پاسخ خواهد داد، گفت: «من مجبور نخواهم بود؛ زیرا [شیء جین پینگ] به من احترام میگذارد و میداند که من دیوانه هستم.»
دوره اول ریاستجمهوری ترامپ در واقع تمرینی برای «غیرقابلپیشبینی بودن» بود. او «کیم جونگ اون»، رهبر کرهشمالی، را به «آتش و خشمی» تهدید کرد «که جهان هرگز به خود ندیده است.» اما درعینحال، او اولین رئیسجمهور آمریکا شد که با یک رهبر کرهشمالی ملاقات و اعلام کرد که ما دو نفر «عاشق یکدیگر شدهایم.» او بزرگترین بمب متعارف ارتش ایالاتمتحده را بر روی شبهنظامیان در افغانستان پرتاب و درعینحال مذاکرات صلح با طالبان را نیز آغاز کرد. او دستور حمله به ایران را داد، سپس آن را لغو کرد. او تعرفههایی را بر برخی از متحدان آمریکا مانند کانادا وضع کرد، در حالی که از دیگران مانند استرالیا، اغلب بدون دلیل، چشمپوشی کرد. بر اساس گزارش آکسیوس، ترامپ در جریان مذاکرات تجاری با کرهجنوبی به تیم مذاکرهکننده خود دستور داد که -با اشاره به وی- بگویند: «این مرد آنقدر دیوانه است که هر لحظه میتواند خارج شود.»
مبانی نظریه «مرد دیوانه» حداقل به سال ۱۵۱۷ بازمیگردد؛ زمانی که فیلسوف سیاسی «نیکولو ماکیاولی» استدلال کرد که در شرایط خاص، «شبیهشدن به دیوانگان کار بسیار عاقلانهای است.» اما مفهوم مدرن آن در اواسط قرن بیستم توسعه یافت؛ زمانی که ظهور سلاحهای هستهای چالش جدیدی را برای «اعتبار تهدید» ایجاد کرد. از آنجا که جنگ هستهای به «نابودی حتمی متقابل» (MAD) برای هر دو طرف منجر میشود و درگیری متعارف میتواند بهراحتی تا سطح درگیری هستهای افزایش یابد، دولتهای ایالاتمتحده و شوروی انگیزههایی قوی برای مبارزه با یکدیگر داشتند. این امر به آن معنی بود که تهدیدهای یکی علیه دیگری میتواند بهراحتی نادیده گرفته شود. بههرحال، چرا رهبر هر یک از این دو کشور در پاسخ به تهدیدهای غیرموجودیتی دست به اقدامی بالقوه انتحاری میزند؟ پاسخ: به دلیل دیوانه بودن. یک رئیسجمهور منطقی ایالاتمتحده یا نخستوزیر شوروی به دنبال اجتناب از رویارویی هستهای به هر قیمتی است.
ترامپ باید نشان دهد که دیوانگی او محدودیتهایی دارد. او باید روشن کند که سیاست خارجیاش کاملاً تهی از منطق نیست و میتوان به او برای حفظ یک توافق اعتماد کرد. چنین رویکردی نهتنها شانس تبعیت از تهدیدهای واشنگتن را افزایش میدهد، بلکه خطر تشدید غیرعمدی تنش را کاهش داده و در نتیجه به متحدانِ نگران از سیاستهای ترامپ اطمینان میدهد. شوربختانه، انتقال سطح درست و دقیق این دیوانگی بسیار دشوار است. بسیاری از «دیوانگان» - از جمله قذافی و صدام- به چنین شهرتی دست پیدا کردند که در نهایت برایشان مضر بود؛ زیرا مخالفانشان معتقد بودند که آنها به تعهدات صلح پایبند نیستند.»