به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مذاکره با استاندارد ایرانی» نوشت: «این که امروز مذاکره با آمریکا به عامل شکاف یا دوقطبیهای سیاسی تبدیل نشد، از آن وضعیتهای سیاسی است که فقط در دولت وفاق ملی دیده شد.
درست است که راهبرد مذاکره (مستقیم یا غیرمستقیم) تقریباً در همه دولتها تجربه شده است. این نیز درست است که در همه این تجربهها، آنکه با بدعهدی و رفتارهای خلاف حقوق بینالملل مانع پیشرفت مذاکرات شد، آمریکا بود. اما این هم درست است که در دو دهه گذشته، هر بار که بحث مذاکره مطرح میشد، شکافها هم حول این موضوع تازه میشد. از درون این شکافها گدازههایی خارج میشد که در حرکت خود سرمایههای سیاسی و اجتماعی را میسوزاند و با القای تردید در سیاستگذاران، مانع تصمیمگیریهای تعیین کننده در مقاطع سرنوشت ساز میشد. این وضعیت حتی در زمستان ۱۴۰۰ هم دیده شد.
اما امروز پس از دو دهه تجربه دوقطبی سرمایه سوز حول مسأله مذاکره، این وضعیت دوگانه، دستکم تا حد بسیار زیادی، رخت بربسته یا کاهش یافته است. مسأله را میتوان قدری بالاتر هم دید. به این معنی که نه فقط مذاکره، بلکه این «سیاست خارجی و مسائل مربوط به آن» است که ارتقا یافته و به جای اینکه موضوع بحثهای داغ «طرفداری» یا «مخالفت» باشد، به امری اجماعی و ملی بدل شد.
فرق نمیکند ۳ ماه پیش و زمانی باشد که اصل مذاکره با پیش شرطهای زیاده خواهانه آمریکا رد شد، یا الان که تصمیم ایران به از سرگیری مذاکرات اعلام شد. در سه ماه پیش یا حالا، مسائل مربوط به سیاست خارجی و مذاکره با آمریکا دیگر موضوع درگیریهای داخلی نیست. البته این امر به معنی نادیده گرفتن تلاشهای بیوقفه برخی جریانها برای تکرار قطب بندیهای دهه ۹۰ حول مذاکره و مسائل مرتبط با سیاست خارجی نیست. اما امروز با قطعیت میتوان گفت که این صدا دیگر نمیتواند خود را به عنوان صدای غالب در عرصه جامعه یا سیاست جا بزند.
تبدیل شدن مسائل مربوط به سیاست خارجی، از جمله مذاکره با آمریکا، به عنوان بستری برای وفاق، نه عاملی برای شقاق، دلایلی دارد. دلیل اول در نگاه و رویکرد پزشکیان به این مسأله نهفته است. از دید پزشکیان و دولتش، سیاست خارجی، مذاکره یا مسائلی از این دست، فی نفسه دارای اهمیت نیست. مذاکره راه و ابزار است برای رسیدن به مقصدی و مسیر این مقصد در این مرحله رفع تحریمهای ظالمانه است.
دوم اینکه در دولت وفاق ملی، مسأله مذاکره آفتابی نیست که نور آن بر بقیه مسائل داخلی یا خارجی بتابد و باقی مسائل ذیل این نور معنا یابند. پیش از مذاکره و حالا که اصل مذاکره پذیرفته شدهاست، کارها، برنامهها و طرحهای دولت به قوت خود باقی است و دنبال میشود. وقتی که ناترازی برق عریان شد و قرار شد با سرمایهگذاری در انرژیهای خورشیدی این ناترازی رفع شود، نه پای مذاکره به میان آمد و نه طرحها و اقدامات به انجام مذاکره موقوف شد. چه در زمان رد مذاکرات و چه در شرایط جدید، سایر کارها و برنامهها، بدون تأثیرپذیری از مسألههای مرتبط با سیاست خارجی دنبال شدهاست.
سوم اینکه مذاکره به ابزاری برای کسب حمایتهای اجتماعی یا ابزاری برای رقابت با دیگر تجربههای مذاکراتی و دیگر رویکردهای سیاست خارجی تبدیل نشد. به عبارت دیگر، اگر سیاست خارجی به موضوع موافقتها و مخالفتهای داخلی تبدیل نشد، به این دلیل بود که خود دولت هم ارج این مسأله را نگه داشت و آن را به سطح زنده بادها و مرده بادها، فرو نکاست.
دولت پزشکیان با رویکردی که در سیاست داخلی و سیاست خارجی درباره مسأله مذاکره اتخاذ کرد، بهانهها را از دست طرف خارجی یا عناصری در داخل خارج کرد.
این امر درنهایت سبب شد که دستگاه تعیین کننده چهارچوب سیاست خارجی و اصول مذاکراتی ایران تا اینجای کار، دو رهاورد مهم داشته باشد؛ یکی اینکه چهارچوب مذاکرات، یعنی غیرمستقیم بودن آن را تعیین کرد و دیگر اینکه مکان آن را مشخص کرد و به جای امارات، همسایه عمانی را به عنوان واسطه تعیین کرد. اینها میتواند دستاوردی تلقی شود که خود از مجرای وفاق در سطوح عالی و سطوح میانی کشور حاصل شده است. در حقیقت ما شاهد گفتوگوها در مسقط با استانداردهای ایرانی خواهیم بود.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تجربه نشان داده است آمریکا به تعهداتش عمل نمیکند» نوشت: «سخنان جدید ترامپ درباره مذاکره و موضعگیری عراقچی پس از این سخنان، روند جاری میان ایران و آمریکا را وارد فصل جدیدی کرد، فصلی پیچیده که هوشمندی خاصی را چه در سطح مذاکرهکنندگان در حوزه تصمیمگیری و چه در سطح افکار عمومی در تحلیل روند آتی میطلبد.
انتشار سخنان دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا درباره برگزاری دور جدید مذاکرات بین ایران و آمریکا در روز شنبه ۲۳ فروردین، با واکنش وزیر امور خارجه کشورمان همراه شد، عراقچی در یادداشتی در واشینگتنپست، مذاکره را فرصت و آزمونی برای آمریکا عنوان کرد و توپ را اکنون در زمین آمریکا دانست.
این سخن در ظاهر ساده اما در باطن حاوی پیامها و هشدارهای مهمی است که توجه به آن، برای هر ناظر منصف و وطندوستی ضروری است.
اظهارات ترامپ و پاسخ عراقچی در حالی مطرح میشود که جریانهای غربگرای داخلی و رسانههای بیگانه سعی دارند هرگونه گفتوگو یا حتی تبادل پیام بین ایران و آمریکا را به عنوان نشانهای از عقبنشینی جمهوری اسلامی و تغییر راهبرد کلان کشور تلقی کنند؛ امری که نهتنها با واقعیات میدانی انطباق ندارد، بلکه آشکارا تحریف مواضع صریح نظام اسلامی است. العربی الجدید در همین زمینه به نقل از منبعی آگاه اظهار داشت: دولت آمریکا مصر بود که مذاکرات مستقیم باشد اما ایران این مسئله را به نتایج مذاکرات مسقط و میزان آمادگی طرف آمریکایی مرتبط کرد. مذاکرات شنبه بین ایران و آمریکا درباره دستورکارهای مذاکره است.
تجربه تاریخی برجام و عملکرد طرف آمریکایی پس از امضای آن، نمونه بارزی از بیاعتمادی مشروع و منطقی ایران نسبت به ایالات متحده است. دولت آمریکا، چه در دوران اوباما، چه در زمان دولت اول ترامپ و چه در زمان دولت بایدن، بارها با نقض تعهدات صریح خود، نشان داد که مذاکره با واشنگتن نشانهای از حل مسئله نیست.
آمریکا نهتنها از تعهدات خود در برجام عدول کرد، بلکه با اعمال تحریمهای ثانویه و فشارهای حداکثری، نشان داد که حتی در صورت توافق، نیت و ارادهای برای عمل به تعهدات ندارد. این مسئله بهگونهای آشکار و تکرارپذیر بود که حتی برخی از تحلیلگران بینالمللی نیز صراحتاً اعلام کردند «اعتماد به آمریکا اشتباهی راهبردی است.» از همینروست که سخنان عراقچی مبنی بر اینکه هرگونه مذاکره، تنها «آزمونی برای آمریکا» خواهد بود، معنای ویژهای پیدا میکند. در حقیقت، این نه عقبنشینی از مواضع اصولی، بلکه تأکیدی دوباره بر آنهاست. آزمون یعنی نگاهِ از بالا، نه نگاهِ از موضع ضعف. آزمون یعنی مشاهده رفتار طرف مقابل، نه اعتماد بیچون و چرا.
جمهوری اسلامی ایران، همواره در طول چهار دهه گذشته، با منطق گفتوگو بیگانه نبوده است. آنچه محل بحث است، نه اصل گفتوگو، بلکه چارچوب، هدف و نتایج آن است.
نکته قابل توجه آن است که در این میان، برخی جریانهای غربگرای داخلی و عدهای نیز در فضای رسانههای خارجی با نادیده گرفتن سوابق آمریکا، تلاش دارند فضای جدیدی را در خصوص مذاکره ایجاد کنند؛ فضایی که بیش از آنکه بر اساس منافع ملی باشد، مبتنی بر فریب افکار عمومی است.
آیا میتوان فراموش کرد که دولت آمریکا چگونه از برجام خارج شد، آیا میتوان از بازگشت تمام تحریمها این بار با وجود قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و بدون ۶ قطعنامه تحریمی قبلی شورای امنیت چشمپوشی کرد؟ آیا میتوان چشم بر واقعیت بست که دولت بایدن که کعبه و قبله آمال غربگرایان داخلی بود نیز نهتنها هیچ اقدام عملی و مؤثری در جهت رفع تحریمها برنداشته که بالعکس بر فشار تحریمها علیه ملت ایران افزود؟ پس چگونه است که عدهای هنوز هم با همان روال پیشین، از هر نوع مذاکره ذوقزدگی شدهاند؟
باید بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که سخنان و موضع عراقچی، اگرچه در ظاهر از مذاکره سخن میگوید، اما درواقع ناظر بر یک اصل اساسی است: آزمودن طرف مقابل نه به قصد اعتماد، بلکه برای راستیآزمایی. این نگاه، دقیقاً در مسیر فرمایشات مقام معظم رهبری است.
بنابراین، آنچه امروز به عنوان احتمال «مذاکره غیرمستقیم» مطرح میشود، بیش از آنکه نشانهای از تغییر رویکرد نظام باشد، درواقع تاکتیکی برای محک زدن و رسواسازی طرف آمریکایی است. جمهوری اسلامی ایران، اکنون تجربه کافی برای اعتماد نکردن به آمریکا را دارد؛ و این تجربه، سرمایهای است که نباید از دست برود.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «باید اراده توافق ببینیم» نوشت: «دونالد ترامپ در عرض چند روز، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را به کاخ سفید برد، پشت درهای بسته با او ملاقات کرد و بعد از این دیدار، از شروع فرآیند مذاکراتی با ایران از روز شنبه آینده خبر داد؛ مذاکراتی که البته به ادعای او «مستقیم» خواهد بود ولی وزیر خارجه ایران، با فاصلهای کوتاه، این را روشن کرد که مذاکره در عمان با آمریکا، غیرمستقیم است و تأکید کرد که سوای مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات، چیزی که مهم است «جدی بودن یا جدی نبودن طرفین در مذاکرات، نیات طرفین در مذاکره و اراده برای رسیدن به یک راهحل است.» عراقچی همچنین در یادداشتی که در واشینگتنپست منتشر کرده، تلویحاً گفته که شرط تبدیل مذاکرات غیرمستقیم به مستقیم که او از تعبیر «حرکت رو به جلو امروز» برای آن استفاده میکند، این است که هیچ «گزینه نظامی» نمیتواند وجود داشته باشد و «هیچ راهحل نظامی» هم در دسترس نیست.
جدیدترین سفر بنیامین نتانیاهو به واشینگتن، سفری عجیب بود. همین دو ماه قبل بود که نتانیاهو به واشینگتن دیسی رفت تا رئیسجمهور شدن دونالد ترامپ را تبریک بگوید، بنابراین، طبق روال معمول، دلیل چندانی برای رفتن مجدد او به واشینگتن وجود نداشت و گزارشها هم نشان میدهد که درخواستی هم از طرف اسرائیل برای سفر مجدد وجود نداشته است. با این حال، ترامپ دوشنبه شب، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را برای مذاکره به کاخ سفید برد، دو ساعت پشت درهای بسته با او گفتوگو کرد و در پایان، در حضور خبرنگاران گفت که آمریکا روز شنبه مذاکره مستقیم با ایران را شروع خواهد کرد، مذاکراتی که او از تعبیر مذاکرات «سطح بسیار بالا» و «جلسه بسیار بزرگ» برای آن استفاده کرد. ترامپ یک بار دیگر گفت که ما «مستقیماً با آنها (ایران) سر و کار داریم و شاید قرار باشد معاملهای انجام شود»، معاملهای که او گفت که در صورت انجام «عالی» خواهد بود، این واقعاً برای ایران عالی خواهد بود. با وجود ابراز امیدواری ترامپ به موفق بودن معامله با ایران، او احتمال شکست مذاکرات را رد نکرد.
خبرنگاری از ترامپ پرسید که خیلی از افراد معتقدند که این گفتوگوها به جایی نمیرسد زیرا ایرانیها هرگز برنامه هستهای خود را رها نمیکنند که او جواب داد: «شاید هم (توافق) نشود. این (هم) ممکن است» که در واکنش به این موضع ترامپ، خبرنگار مجدداً از او پرسید: «اگر دیپلماسی شکست بخورد، آیا ایالات متحده تحت رهبری شما آماده اقدام نظامی برای نابودی برنامه هستهای ایران و رفع این تهدید است؟» که در پاسخ به این سوال، ترامپ بدون اینکه پاسخ صریحی درباره مشارکت آمریکا در اقدام نظامی بدهد، گفت: «فکر میکنم اگر مذاکرات با ایران موفقیتآمیز نباشد، ایران در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت؛ و من از گفتن آن متنفرم. خطر بزرگ، زیرا آنها نمیتوانند سلاح هستهای داشته باشند. این یک فرمول پیچیده نیست.»
هنوز ساعتی از موضع ترامپ در ملاقات با نتانیاهو نگذشته بود که عباس عراقچی وزیر خارجه ایران در توئیتی ادعای ترامپ درباره مذاکره ایران و آمریکا در روز شنبه را تأیید، اما تأکید کرد که این مذاکرات غیرمستقیم خواهد بود. او نوشت: «ایران و آمریکا روز شنبه در عمان برای گفتوگوهای غیرمستقیم در سطح عالی دیدار خواهند کرد» و تأکید کرد: «به همان اندازه که یک امتحان است، فرصت است. توپ در زمین امریکاست». نه ایران و نه آمریکا توضیحی درباره جزئیات شکل مذاکره ندادهاند و مشخص هم نیست که چرا ترامپ بهرغم موضع رسمی ایران درباره مذاکره غیرمستقیم، روی شکل مذاکرات اصرار کرده است.
در حالی که مذاکرا ت قرار است در عمان برگزار شود، احسان صالحی دبیر شورای اطلاعرسانی دولت تن دادن آمریکا به مذاکره مستقیم در عمان (و حذف امارات) را حاکی از دست برتر ایران دانسته است. وال استریت ژورنال هم به نقل از مقامات دولت ترامپ نوشته که آمریکا برای جلوگیری از طولانی شدن مذاکرات با ایران قصد دارد با ایران مذاکره مستقیم انجام بدهد: «ما نمیخواهیم تلاشهای شکستخورده دولت بایدن برای احیای توافق هستهای را تکرار کنیم».
روزنامه صهیونیستی اسرائیلهیوم نیز افزود که شوک و عصبانیت در چهره افراد هیئت اسرائیلی در واشینگتن به وضوح دیده میشد. مجله «تایمز آف اسرائیل» نیز سفر نتانیاهو به کاخ سفید را ناامید کننده خواند. این مجله با استناد به ادعای مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا توسط ترامپ، سفر مذکور را ناامیدکننده توصیف کرد. نیو دیمور، سخنگوی یائیر لاپید، رئیس مخالفان کابینه رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به نیمهکارهبودن این سفر گفت: رسانههای اسرائیل باید حقیقت را همانگونه که هست به مردم بگویند؛ این یکی از تحقیرآمیزترین دیدارها برای یک نخستوزیر اسرائیل در تاریخ بود که به تحقیر اسرائیل مقابل دوربینهای زنده و شکست کامل اسرائیل منجر شد و حتی تعرفههای گمرکی نیز کاهش نیافت. وی افزود: ترامپ از نتانیاهو فقط بهعنوان یک گلدان تزئینی برای مشروعیتبخشی به مذاکرات با ایران استفاده کرد.»
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «از شنبه» را برگزید و نوشت: «اوایل هفته، وقتی خبر سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار او با ترامپ منتشر شد، عمده تحلیلگران به این فکر میکردند که این سفر میتواند مرحله جدیدی از تشدید فشار بر ایران باشد. پس از ماجرای تحمیل آتشبس با غزه به نتانیاهو، ترامپ رویهای همسوتر با نتانیاهو در پیش گرفت. از سرگیری جنایات در غزه، تداوم تجاوز در لبنان و این آخری، حمله نظامی مستمر به یمن، مجموعهای از اقدامات مشترک ترامپ و نتانیاهو را پدیدار کرد.
در موضوع ایران نیز ترامپ با تمرکز بر تهدید ایران به حمله نظامی، نوع دیگری از انطباق راهبردی مواضع با رژیم صهیونیستی را نشان داده بود. بر همین اساس، وقتی خبر سفر نتانیاهو به آمریکا و دیدار با ترامپ منتشر شد، بسیاری با توجه به در پیش بودن مذاکرات آمریکا و ایران، این سفر را یک اقدام مشترک دیگر برای فشار مضاعف بر ایران و طرح مجدد تهدید حمله نظامی در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات تلقی میکردند.
اما آنچه دوشنبه در اتاق بیضی کاخ سفید رخ داد، خلاف بیشتر پیشبینیها درباره محتوای این دیدار بود. ترامپ در این دیدار و در حضور خبرنگاران، از مذاکرات سطح بالای نمایندگان ایران و آمریکا در روز شنبه خبر داد. او از احتمال توافق گفت و البته بار دیگر ایران را به حمله نظامی تهدید کرد.
بر اساس این گزارش، ترامپ در این دیدار اظهار داشت: ما در حال گفتوگوهای مستقیم با ایران هستیم. ما روز شنبه نشست بسیار بزرگی خواهیم داشت. همه موافق هستند که انجام یک توافق بر انجام امور بدیهی ارجحیت دارد و بدیهی است. امری نیست که من بخواهم از آن استفاده کنم. «ما وارد مرحله بسیار خطرناکی شدهایم».
ترامپ که در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در اتاق بیضی کاخ سفید صحبت میکرد، گفت یک نشست بسیار بزرگ روز شنبه برگزار خواهد شد و این دیدار به صورت مستقیم و در سطح عالی برگزار میشود اما تاکید کرد تهران نمیتواند به سلاح هستهای دست یابد.
ادعای ترامپ درباره مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در روز شنبه در حالی است که ایران پیش از این و توسط عباس عراقچی، وزیر امور خارجه تاکید کرده بود این مذاکرات به صورت غیرمستقیم انجام خواهد شد. با این حال اما تاکید ترامپ بر انجام مذاکره مستقیم، باعث ایجاد شائبههایی شد. همین موضوع باعث شد دیروز عراقچی، توضیحات مفصلی درباره مذاکرات شنبه ارائه دهد؛ توضیحاتی هم درباره نحوه مذاکره نمایندگان ایران و آمریکا و هم درباره افراد مذاکرهکننده.
راهبرد ایران برای مذاکرات روز شنبه، مذاکرات غیرمستقیم است. البته این راهبردی نیست که ایران بتازگی اتخاذ کرده باشد.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «فرصت مسقط» را برگزید و نوشت: «همهچیز از بمب خبری ترامپ در دوشنبهشب به وقت ایران آغاز شد: «روز شنبه مذاکرهای بزرگ با ایرانیها خواهیم داشت.» همه در ابتدا همان حسوحال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کاخ سفید را داشتند و در شوک اعلام ناگهانی این خبر به سر میبردند. وزن تحلیلها در ایران عمدتاً به سمت بازی رسانهای و روانی رئیسجمهور آمریکا معطوف بود، اما بودند تحلیلگرانی که معنای اظهارات ترامپ را همان پذیرش مذاکره غیرمستقیم مورد نظر ایران البته با ادبیات ترامپ مبنی بر مذاکره مستقیم تحلیل کردند.
فارغ از شکل مذاکره که به نظر میرسد با اصرار ایران غیرمستقیم و در دو میز جداگانه با وساطت بدر البوسعیدی، وزیر خارجه سلطاننشین عمان، در مسقط برگزار خواهد شد، محتوای گفتوگوهاست که تعیینکننده مرحله بعد آن هم به شکل مستقیم خواهد بود. بنابراین روز شنبه ۲۳ فروردین - ۱۲ آوریل شروع فرآیند مذاکرات منتج به یک توافق مشخص و نه روز توافق خواهد بود. به عبارت بهتر میتوان مذاکره غیرمستقیم تهران و واشنگتن در مسقط را یک نقطهعطف و ورود به دالان مذاکرات ملموس با توجه به رویکرد ترامپ دانست.
در همین ارتباط سیدعباس عراقچی در جریان سفر به الجزایر در پاسخ به سوالی درباره «مذاکرات غیرمستقیم و همچنین تاکید ترامپ بر مستقیم بودن مذاکرات» گفت: شکل مذاکره مهم نیست که مستقیم باشد یا غیرمستقیم. به نظر من آنچه اهمیت دارد، مؤثر یا غیرموثر بودن مذاکرات است، جدی بودن یا جدی نبودن طرفین در مذاکرات است، نیات طرفین در مذاکره است و اراده برای رسیدن به یک راهحل. این موارد در هر گفتوگویی ملاک عمل است.
وزیر خارجه ایران درباره نمونه مذاکره غیرمستقیم گفت: مذاکره غیرمستقیم اصلاً چیز عجیبی نیست. در تاریخ روابط بینالملل بهکرات اتفاق افتاده است. کشورهایی هستند که به دلایل تاریخی، خصومتها و هر دلیلی حاضر نیستند با هم ملاقات کنند. موارد متعددی دراینباره وجود دارد. همین الان مذاکره بین روسیه و اوکراین به صورت غیرمستقیم و اتفاقاً از طریق آمریکا صورت میگیرد، یعنی آمریکاییها واسطه هستند. دو طرف حاضر نیستند به دلایلی که خودشان میدانند، با یکدیگر ملاقات رودررو داشته باشند و ملاقات از طریق یک میانجی یا واسطه انجام میشود.»