به گزارش اکوایران، دور اول انتخابات ریاست جمهوری ایران در آخر هفته گذشته با هیاهوی کمی برگزار شد. اما دور دوم انتخابات توجه‌های جهانی بیشتری را جلب کرد. در دوره‌ای از تنش‌های عمیق و تغییر اتحادها، نتایج این انتخابات آثاری در سراسر منطقه و فراتر از آن خواهد داشت.

پس زمینه انتخابات در خوش‌بینانه‌ترین حالت آشفته توصیف می‌شد. درگذشت رئیس جمهور سابق، ابراهیم رئیسی ، در سقوط هلیکوپتر در ماه مه، همراه با فقدان جانشین، شکاف‌های عمیق داخلی را در کشوری تشدید کرد که پیش از این با اعتراضات داخلی تکان خورده بود. ایرانیان چه از روی عصبانیت، چه از روی بی‌علاقگی و چه از روی انفعال، دور اول مشارکت بالایی نداشتند.

چشم انداز منطقه نیز به همین ترتیب درهم و برهم است. سیاست خارجی ایران با انگیزه‌های متضادی شکل گرفته است. از یک سو، مقامات ایران خواهان ثبات ظاهری در منطقه هستند، هم برای تسهیل گذار سیاسی و هم برای کمک به این کشور برای مقابله با تحریم‌های فلج کننده غرب. از سوی دیگر، ایران به محور مقاومت متعهد است، شبکه‌ای از بازیگران منطقه‌ای - از جمله حزب‌الله لبنان، حوثی‌ها در یمن و حماس در غزه - که به دنبال مقابله با اسرائیل و اخراج ایالات متحده از خاورمیانه هستند.

به نوشته پراجکت سیندیکیت، این تنش در رقص دقیقی که ایران، حزب‌الله و اسرائیل در ماه‌های پس از آغاز جنگ غزه درگیر آن بودند، آشکار بود. اما اعلام ماه گذشته بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مبنی بر اینکه قصد دارد عملیات در غزه را کاهش دهد و نیروها را در مرزهای لبنان مستقر کند، کفه را به سمت درگیری متمایل کرده است، چیزی که در افزایش حملات متقابل حزب الله و اسرائیل مشهود است.

خاورمیانه هرگز الگوی ثبات نبوده است. اما تا همین اواخر، به نظر می‌رسید که به سمت وضعیتی تا حدودی پایدارتر پیش می‌رود. بر اساس توافق ابراهیم به رهبری آمریکا که در سال 2020 رونمایی شد، اسرائیل روابط خود را با برخی از کشورهای عربی از جمله امارات متحده عربی و بحرین عادی کرد. این امر به متقاعد کردن ایالات متحده کمک کرد که می تواند تمرکز خود را از خاورمیانه به سایر اولویت‌های سیاست خارجی، به ویژه مهار چین و پس از سال 2022، حمایت از دفاع اوکراین در برابر تهاجم روسیه، تغییر دهد. اما جنگ اسرائیل علیه حماس این وضعیت جدید را تغییر داد و به درگیری‌ها در سراسر منطقه دامن زد.

سال گذشته، ایران همچنین روابط دیپلماتیک خود را با تعدادی از کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی، احیا کرد. با این حال، این تنش‌زدایی با میانجی‌گری چین انجام شد که از آن زمان تاکنون روابط قوی با ایران را حفظ کرده است. فروش نفت ایران به چین هم اکنون روزانه 150 میلیون دلار برای تهران درآمد دارد.

ایران به همین ترتیب روابط نزدیکی با روسیه دارد که در هدفشان برای مقابله با سلطه جهانی غرب اشتراک دارند. ایران علاوه بر همکاری نظامی، به روسیه کمک می‌کند تا تحریم‌های غرب به‌ویژه در معاملات نفتی و مالی را دور بزند. پس از درگذشت رئیسی، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در نامه تسلیت به رهبری اعلام کرد که او «برای همیشه» رئیسی را به عنوان «شگفت انگیزترین فرد» به یاد خواهد آورد.

معمای هسته‌ای

در همین حال، ایران از مشغله‌های جامعه بین‌المللی با اوکراین، غزه و جدال‌های انتخاباتی در اروپا و آمریکا برای پیشبرد برنامه هسته‌ای خود استفاده می‌کند. اگرچه به نظر نمی‌رسد ایران به دنبال گریز هسته‌ای باشد، اما بسیاری از قابلیت‌هایی را که برای انجام این کار نیاز دارد، به دست آورده است، موضوعی که کشورهای غربی به شدت نگران آن هستند.

انتخاب پزشکیان ممکن است تا حدی به کاهش این خطر کمک کند. پزشکیان از سیاست خارجی متعادل‌تر و احیای دیپلماسی هسته‌ای حمایت کرده است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق که مذاکرات برای برنامه جامع اقدام مشترک سال 2015 را رهبری می‌کرد، از حامیان مهم پزشکیان در مبارزات انتخاباتی بود.

اما احتمالاً حتی پزشکیان نیز خطر سیاسی دنبال کردن هر نوع نزدیکی با ایالات متحده را نمی‌پذیرد، به ویژه با توجه به چشم انداز جدی بازگشت دونالد ترامپ - که توافق هسته‌ای ایران را در سال 2018 رها کرد - به کاخ سفید. احتمال تلاش رئیس جمهور جدید ایران برای دستیابی به توافق هسته‌ای جدید با جامعه بین المللی عملاً صفر است.

در حال حاضر، ایران ممکن است تصمیم بگیرد که به طور دائمی یک کشور آستانه‌ای هسته‌ای باقی بماند و اعلام کند که در صورت هر گونه تحریک خود را مسلح خواهد کرد. خطر آغاز یک جنگ گسترده‌تر در خاورمیانه - برای مثال توسط اسرائیل - نیز در حال افزایش است. به نوشته پراجکت سیندیکیت، در تلاش برای هدایت این پویایی‌های خطرناک، دو طرف باید به جای پایبندی به همان استراتژی‌های قدیمی، به تفکر جدید و خلاقانه بپردازند.

با این حال، باید توجه داشت که پیروزی پزشکیان به معنای پایان محور مقاومت یا پایان تلاش برای سرنگونی نظم جهانی تحت رهبری غرب نیست، به ویژه به این دلیل که توانایی رئیس جمهور برای شکل دادن به سیاست خارجی ایران محدود است.