به گزارش خبرگزاری ایمنا، ۱۰ صبح سیزدهم آبان ۱۳۵۸ یعنی کمتر از یکسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشجویان پیرو خط امام که حدود ۴۰۰ دانشجو از دانشگاههای شریف و پلی تکنیک (امیرکبیر) و ملی (شهید بهشتی) و تهران بودند، در یک حرکت هماهنگ با شعار «الله اکبر» به سوی ساختمان سفارت آمریکا در تهران حرکت کردند و جاسوسخانه آمریکا را تصرف کرده و حماسه عظیمی آفریدند که حضرت امام خمینی (ره) آن را، انقلاب دوم و انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند تا این روز، روز مبارزه با استکبار باشد.
از بین چهرهها و شخصیتهایی که در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی حضور داشتند، برخی راه سیاست در پیش گرفته، عدهای از آنها امروز در پستهای مدیریتی کشور خدمت میکنند و تعدادی هم راه جبهه را در پیش گرفتند و به شهادت رسیدند.
شهید حسین علمالهدی اگرچه مستقیماً در تسخیر لانه جاسوسی نقش نداشت اما همکاری مستقیم او با واحد بررسی و انتشار اسناد، سبب شد تا او را نیز دانشجوی پیرو خط امام بخوانند.
حسین علمالهدی مدتی بهعنوان سرپرست کمیته انقلاب اهواز خدمت کرد و از سویی در کنار کارهای نظامی فعالیتهای فرهنگی نیز انجام میداد و به تشکیل کلاسهایی در زمینه تدریس تاریخ اسلام و از سخنرانیهای مختلف اهتمام ورزید و در ادامه با فرمان امام برای نهضت سوادآموزی مدیریت آن را به عهده گرفت؛ وی در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بهعنوان مسئول اعزام، روزانه صدها نفر را با نظم دقیق و کامل تقسیم و اعزام میکرد.
شهید علمالهدی سرانجام در برنامه حمله روز اربعین حسینی در شانزدهم دی در منطقه هویزه به همراه ۶۰ تن از پاسداران، بهعنوان گروه پیشتاز و پیاده ارتش به جنگ با دشمن میپردازند که در محاصره ۴۰ تانک دشمن قرار میگیرند؛ پس از ساعاتی مبارزه، بر اثر اتمام مهمات و تشنگی و گرسنگی یکی یکی به شهادت میرسند که آخرین آنها شهید حسین علمالهدی بود. او با آر.پی.جی خود ۳ تانک را منهدم کرده و سپس با فریاد «الله اکبر» در حالی که قرآن در دست داشت، در سن ۲۲ سالگی به فیض شهادت نائل آمد.
به همراه حسین علمالهدی، علی حاتمی از دانشجویان پیرو خط امام به شهادت رسیدند؛ علی حاتمی از اولین کسانی بود که از دیوار سفارت آمریکا عبور کرد و در وصیتنامهاش نیز درباره این اتفاق تاریخی اینطور نوشته است:
«حس میکنم که مسئولیت این جانب است تا آنچه را که لازم میدانم بنویسم میخواهم از محیطی که برادران و خواهران دانشجو در لانه جاسوسی به وجود آورده بودند، بنویسم. محیطی که مرا ساخت و باعث پرورش من شد و محیطی که میتواند نمونه باشد. اول از نمازهای جماعت بگویم؛ امام جماعت، خوئینیها بود. شاید بهترین نمازهایم را در لانه جاسوسی خوانده باشم. بعد از هر نماز، امام [خوئینیها] برای ما صحبت میکرد، از تزکیه نفس و خودسازی میگفت، از تقوی و از پاکی حرف میزد، از راهنمایی و هدایت سخن میراند و از شهادت میگفت و از سپاه پاسداران، سپاهی که خودجوش بود و پاسداران از لحاظ ایمان و اعتقاد و اخلاق نمونه بودند گفتوگو میکرد.»
محسن وزوایی از دانشجویان دانشگاه شریف که در لانه مسئولیت اطلاعات- عملیات را برعهده داشت، نیز چند ماه زودتر از آغاز جنگ به سپاه پاسداران پیوست؛ با شروع جنگ وزوایی به جبهه غرب رفت و فرماندهی گردانی با کار ویژه عملیات پارتیزانی را برعهده گرفت.
او در عملیات فتح بلندیهای بازی دراز فرمانده بود و در این عملیات مجروح شد؛ در آذر ۱۳۶۰ او فرمانده گردان حبیببن مظاهر تیپ تازه تأسیس محمدرسولالله (ص) شد که در عملیات فتحالمبین این گردان نوک عملیات بود. با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهدا او فرمانده این تیپ شد و در فروردین ۶۱ با همین تیپ وارد عملیات بیتالمقدس (فتح خرمشهر) شد و در این عملیات بود که در ۲۲ اردیبهشت هنگام هدایت نیروهایش چند کیلومتر مانده به خرمشهر به شهادت رسید.
عباس ورامینی نیز یکی دیگر از دانشجویان خط امام بود که مسئولیت آموزش نظامی دانشجویان را برعهده داشت. ورامینی همانند تعدادی دیگر از دانشجویان در سال ۵۸ با یکی از دختران دانشجوی پیرو خط امام ازدواج کرد و خطبه عقد او را امام خمینی (ره) قرائت کرد. ورامینی در سال ۶۱ با حکم احمد متوسلیان به فرماندهی ستاد لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) منصوب شد. مسئولیت سپاه ۱۱ قدر و قرارگاه نجف اشرف از دیگر مسئولیتهای او بود و سرانجام در ۲۸ آبان ۶۲ در ارتفاعات کانیمانگا و در عملیات والفجر ۴ به شهادت رسید.
علی صبوری، علیرضا هادیپور، حسین شوریده، غلامحسین بسطامی فرمانده سپاه سوسنگرد درابتدای جنگ، عبدالرحمن یا علی مدد، حسین بهادری، فضلالله عابدینی، حمید صفایی و جلال شرفی نیز از دیگر شهدای تسخیرکننده سفارت آمریکا در تهران هستند.