کد خبر: 18921
تاریخ و ساعت انتشار: 1404/01/23 12:00
منبع: rokhdadshahr.ir

مولفه هنر انقلاب، بازگشت به خویشتن است/ کار تئوریک نکرده‌ایم

یک پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه هنر انقلاب، یک هنر تماماً خاص است که مختصات آن از دل انقلاب و آرمان‌گرایی درآمده است، گفت: واقعیت این است که هنری از دل انقلاب اسلامی درآمد و به وجود آمد، که نه هنر قرون وسطی مسیحی؛ و نه هنر یونانی؛ و نه هنر قرون مدرن و دوران رنسان و نه هنر معاصر است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر انقلاب دمیده از روح انقلاب است و به تعبیر امام خمینی (ره) در تعریف این هنر، «هنر، دمیدن روح تعهد است در کالبد انسان‌ها»؛ و «هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری و کمونیسم خون‌آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد».

مسیر هنر انقلاب با انقلاب ۵۷ در عرصه‌های مختلف و متنوع شعر، ادبیات، سرود و موسیقی، فیلم و هنرهای تجسمی شروع و گفتمان جدیدی را در عرصه هنر به ارمغان آورد. حمید سبزواری، سید حسن حسینی، قیصرامین‌پور، محمدرضا لطفی، فرج الله سلحشور، ابراهیم حاتمی‌کیا، مجید مجیدی، حبیب‌الله صادقی و کاظم چلیپا برخی از هنرمندان آغازگر هنر انقلاب به شمار می‌آیند.

مولفه هنر انقلاب، بازگشت به خویشتن است/ کار تئوریک نکرده‌ایم

بر این اساس شهریار زرشناس استاد دانشگاه و پژوهشگر، دراین خصوص و در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه تعداد نویسندگان، شاعران، داستان‌نویسان و هنرمندان ما در عرصه‌های مختلف بعد و قبل از انقلاب قابل مقایسه نیستند، اظهار می‌کند: ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد زیادی خانم هنرمند داریم که هرکدام صاحب نظریه، کرسی، تألیف و کتاب هستند.

وی به دستاوردهای انقلاب می‌پردازد و می‌افزاید: از نظر تئوریک ما شاهدیم با انقلاب اسلامی جهش قابل توجهی در تمام حوزه‌ها صورت گرفته است؛ انقلاب در این زمینه به طور کلی دو دستاورد بزرگ دارد؛ اولین دستاورد، استقلال سیاسی ایران بود؛ چیزی که دو قرن بود ما نداشتیم. تقریباً از آغاز قاجاریه و به طور مشخص از دوره فتحعلی شاه استقلال سیاسی ما سیستماتیک تضعیف شد و از بین رفت لذا ما از دوران فتحعلی شاه تقریباً استقلال سیاسی نداریم و سفارت‌خانه‌ها برای ما تصمیم‌گیری می‌کنند و به طور مداوم ما در عصر امتیازات و واگذاری به سر می‌بریم. یعنی یا امتیاز می‌دهیم و یا قسمتی از خاکمان را می‌دهیم.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: بعد از مشروطه تمامی گزاره‌های سیاسی کلان ما توسط امپریالیسم پیاده می‌شود؛ تا قبل از مقطع حکومت‌ها حاصل ستیز قبایل، ایلات، عشایر و جنگ‌های داخلی بودند، اما بعد از مشروطه به بعد، تمام حکومت‌های ما با کودتا سرکار آمده‌اند؛ اینها کودتاهای امپریالیسم هستند. این مسئله نشان می‌دهد که استقلال از بین رفته است لذا یعنی سفارت‌خانه‌ها برای ما تصمیم می‌گیرند که چه کسی سرکار باشد و شاه شود، و چه کسی نشود.

زرشناس عنوان می‌کند: این مسئله با انقلاب شکسته می‌شود. برای اولین‌بار در تاریخ دول اخیر ما، ما صاحب استقلال سیاسی می‌شویم و تصمیم‌گیری در داخل صورت می‌گیرد یعنی هیچ سفارت‌خانه و کشوری نمی‌تواند برای ما تصمیم بگیرد. همین‌امروز که ائتلاف بین‌المللی و انواع تهدیدها راه‌اندازی می‌شود، اما موفق نمی‌شوند و این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم که چه بکنیم، مذاکره کنیم یا نکنیم؛ لذا در این مسیر گمشده تاریخ ما یعنی استقلال‌مان به دست آمد و این دستاورد کوچکی نیست.

مولفه هنر انقلاب، بازگشت به خویشتن است/ کار تئوریک نکرده‌ایم

وی، استقلال را پیش‌نیاز هر حرکت و کشوری دانست و تاکید می‌کند: تمام کشورهای دنیا که ما امروز چین، روسیه و ژاپن را می‌بینیم که توسط روشنفکران به‌عنوان رؤیای بخشی از گروه‌ها مردم به‌عنوان مدینه فاضله قرار گرفته بود که واقعیت نداشت، اما ساخته شد، در همین کشورها نیز پیش‌نیاز هر حرکت پیشروانی در آن‌ها استقلال بوده است. چین و ویتنام پیش‌نیاز حرکت‌شان استقلال‌شان بود که به دست آوردند؛ استقلال دستاورد اولیه انقلاب بود که ما امروز، چون درآن قرار داریم، به خصوص جوانانی که قبل از انقلاب را ندیده‌اند، اهمیت آن را حس نمی‌کنند.

این استاد دانشگاه یادآور می‌شود: فرح پهلوی در خاطرت خودش نوشته است که «من تا قبل از سال ۱۳۳۸ فکر می‌کردم که شاه هرکاری را می‌تواند انجام دهد، بعداً فهمیدم برای یک کار کوچک و تغییر یک وزیر باید با سفارت‌های مختلف هماهنگ کند!»؛ در خاطرات سفیر انگلستان نوشته شده است که شاه ایران برای هر اتفاقی با ما هماهنگ بود.

زرشناس ادامه می‌دهد: دومین دستاورد انقلاب حرکت ما به سمت تکوین یک نوع خودآگاهی تاریخی است؛ من نمی‌گویم امروز ما خودآگاهی تاریخی داریم بلکه حرکت در این مسیر شروع شده است؛ چیزی که قبل از انقلاب نداشتیم. قبل از انقلاب جز در معدود اندیشمندانی که به عنوان یک دغدغه و درد مسئله فقدان خودآگاهی را مطرح می‌کردند، یکی داریوش رایگان است که سال ۱۳۵۶ کتاب «آسیا در برابر غرب» را نوشتند و شخصیت دیگرمان دکتر داوری است که خیلی در این خصوص حرف می‌زدند که فقدان خودآگاهی تاریخی داریم؛ دیگر در این زمینه کسی را نداریم. بعد از انقلاب این مسئله به یک مسئله عمومی تبدیل شد و به سطح روزنامه‌ها و ژورنالیسم ما کشیده می‌شود و در حوزه‌های مختلف حرکت در مسیر این خودآگاهی تاریخی و تکوین آن شکل گرفت. البته نظام دانشگاهی ما وحشت‌ناک از این مسئله غافل و دور است، اما این حرکت شروع شده است.

وی، طرح مسئله بازگشت به خویشتن از سوی انقلاب را یک مسئله جدی خواند و تاکید می‌کند: با رخداد انقلاب مسئله بازگشت به خویشتن مطرح شد؛ تبلور ظرفیت‌های آدمِ ایرانی اسلامی در مقابل یک تجدد معابی تحمیلی بود. انقلاب وقتی توانست پیروز شود، در خیلی از حوزه‌ها توانست این اصل بازگشت به خویشتن را به صورت تاحدی و در جاهایی تاحدی ناقص و جاهایی دیگر کامل‌تر جا بیاندازد، در هنر نیز جا افتاد. واقعیت این است که هنری از دل انقلاب اسلامی درآمد و به وجود آمد، که نه هنر قرون وسطی مسیحی است و نه هنر یونانی و نه هنر قرن مدرن و دوران رنسانس و نه هنر معاصر است بلکه هنر انقلاب، یک هنر تماماً خاص است که مختصات آن از دل این انقلاب و آرمان‌گرایی آن درآمده است.

به گزارش ایمنا، انقلاب اسلامی ایران با احیای استقلال سیاسی و حرکت به سمت خودآگاهی تاریخی، زمینه‌ساز تحولی عمیق در عرصه‌های مختلف از جمله هنر شد. این تحول نه‌تنها به بازتعریف هویت فرهنگی و هنری بر اساس ارزش‌های انقلابی و اسلامی انجامید، بلکه مسیر جدیدی را در خلق آثار ادبی، سینمایی، تجسمی و موسیقایی گشود. هنر انقلاب، به‌عنوان پدیده‌ای متمایز و برخاسته از آرمان‌های این نهضت، توانست با تلفیق سنت و معنویت، گفتمانی نو در عرصه هنر جهانی ارائه دهد و ظرفیت‌های خلاقانه هنرمندان متعهد را در خدمت بیان ارزش‌های انقلابی قرار دهد.

منبع: imna-856667

1404/01/23 12:00
بازگشت