کد خبر: 19384
تاریخ و ساعت انتشار: 1404/02/02 07:33
منبع: rokhdadshahr.ir

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _سه‌شنبه دوم اردیبهشت_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توافق با ایران برگ برنده ترامپ» نوشت: «در حال حاضر، در آمریکا چیزی به نام سیاست خارجی منسجم وجود ندارد؛ یعنی مکانیزمی که در آن تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت کارشناسی‌شده انجام شود، نظریه‌های کارشناسی از پایین به بالا بررسی و در نهایت تصویب و اجرا شوند. به دلیل فقدان چنین فرایندی، نقش افراد در تصمیم‌گیری‌ها بسیار پررنگ است. در این میان، یک عامل کلیدی تأثیرگذار به ترامپ و ویژگی‌های شخصیتی او بازمی‌گردد.

بخشی از اقدامات ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، با هدف جلوگیری از ثبت دستاوردهای تاریخی به نام باراک اوباما انجام شد، برای مثال، او با توافق هسته‌ای مشکلی نداشت، اما چون آن را مطالعه نکرده بود و نمی‌خواست موفقیتی به نام اوباما ثبت شود، بنابراین تصمیم به خروج از آن گرفت. حالا به نظر می‌رسد که او در پی ثبت دستاوردی بزرگ به نام خودش است؛ چیزی که بتواند جایگاهش را در تاریخ تثبیت کند. در دوره اول حضور ترامپ در کاخ سفید، مسائل هویتی در جامعه آمریکا نقش مهمی ایفا می‌کردند. جامعه آمریکا در حال تحول بود و بحث‌هایی درباره تنوع نژادی و حضور یک رئیس‌جمهوری غیرسفیدپوست (اوباما) شدت گرفته بود. اوباما معتقد بود که با رفع موانع، می‌توان با ایران روابطی راهبردی برقرار کرد و حتی همکاری‌های بلندمدت را پیش برد. اما ترامپ دقیقاً برای جلوگیری از تحقق این چشم‌انداز وارد عمل شد و تلاش کرد تا دستاوردهای اوباما را کم‌رنگ کند.

ترامپ اکنون رویکرد متفاوتی در پیش گرفته و معتقد است که حل مسئله ایران می‌تواند دستاوردی تاریخی برای او باشد. با توجه به اینکه بسیاری از طرح‌های بزرگ او در زمینه‌های دیگر به نتیجه نرسیده‌اند، حل موضوع ایران و بهبود روابط دوجانبه می‌تواند نام او را در تاریخ ماندگار کند. ترامپ به کارهای کارشناسی و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک اعتقاد چندانی ندارد و شخصیتی عجول و نتیجه‌گرا دارد. در شرایط کنونی، تحت فشار است تا در گزارش عملکرد ۱۰۰ روز اول ریاست جمهوری‌اش دستاوردهای ملموسی ارائه دهد. به احتمال زیاد، او دوست دارد که موضوع ایران مهم‌ترین دستاوردش باشد، چرا که این مسئله می‌تواند توجه جهانی را به او جلب کند. از آنجا که فرآیند مشخصی برای سیاست خارجی در دولت او وجود ندارد، او به‌جای تکیه بر ساختارهای رسمی مانند وزارت خارجه، ترجیح می‌دهد از نمایندگان ویژه‌ای مثل ویتکاف برای پیشبرد امور استفاده کند. روابط دوستانه و مستقیم با این نماینده ویژه نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت مذاکرات خواهد داشت. تا این لحظه، نشانه‌ها حاکی از آن است که مذاکرات از طرف آمریکا، به‌ویژه با هدایت شخص ترامپ، با جدیت و انگیزه پیش می‌رود.

عوامل متعددی می‌توانند بر روند مذاکرات جاری تأثیر بگذارند، از جمله مواضع اسرائیل در این زمینه بسیار پررنگ است. نکته قابل توجه این است که ترامپ در دوره‌های قبلی امتیازات فراوانی به اسرائیل اعطا کرده، اما در موضوع هسته‌ای ایران، به نظر نمی‌رسد که تمایلی به تشدید تنش یا آغاز درگیری جدیدی در منطقه داشته باشد. او به بنیامین نتانیاهو به صراحت اعلام کرده که در صورت وقوع هرگونه درگیری، مسئولیت آن برعهده اسرائیل است و آمریکا حامی چنین اقدامی نخواهد بود. این موضع نشان‌دهنده تلاش آمریکا برای حفظ ثبات منطقه‌ای در عین پیشبرد اهدافش است.

در مجموع، شرایط کنونی به سمت پیشرفت مذاکرات پیش می‌رود، اما نتیجه نهایی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله رویکرد ایران در این مذاکرات. اگر ایران با نگاهی مثبت و مبتنی بر کاستن از تنش‌ها به این موضوع ورود کند که تا حالا هم اینچنین بوده، می‌تواند وزنه را به نفع خود سنگین‌تر کند. این رویکرد به ایران امکان می‌دهد تا در معادله قدرت در داخل آمریکا تأثیرگذار باشد و مذاکرات هسته‌ای را به سمت نتایج سریع‌تر و مطلوب‌تر برای خود هدایت کند.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گام‌های بلند ایران در تسلیحات هایپرسونیک» نوشت: «وبگاه آمریکایی «نشنال اینترست»، با اشاره به سخنان وزیر دفاع این کشور درباره تسلیحات هایپرسونیک، گزارش داد که ایران «گام‌های بزرگی» در این زمینه برداشته است. این رسانه خبری-تحلیلی در گزارش خود گفته که ارتش آمریکا درباره توانمندی‌های هایپرسونیک ایران، چین، روسیه و کره شمالی، «نگرانی جدی» دارد. نوزدهم آبان ۱۴۰۱ بود که فرمانده نیروی هوافضای سپاه سردار امیرعلی حاجی‌زاده از دستیابی ایران به موشک‌های هایپرسونیک پیشرفته خبر داد. سردار حاجی‌زاده گفت که این موشک هم در فضا و هم در خارج از آن می‌تواند مانور دهد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: این موشک جدید از همه سامانه‌های سپر موشکی عبور می‌کند و یک جهش بزرگ نسلی در حوزه موشکی است. نشنال اینترست در تازه‌ترین گزارش درباره قابلیت کشورهای جهان در زمینه موشک‌های هایپرسونیک، به توانایی ایران اشاره کرد. این رسانه آمریکایی نوشت: «هشدارهای پیت هگزث، وزیر دفاع ایالات متحده در مورد پیشرفت‌های چین، روسیه، کره شمالی و حتی ایران در زمینه تسلیحات هایپرسونیک، چیزی بیش از ایجاد ترس درباره توانایی‌های قدرت‌های خارجی است و نشان‌دهنده نگرانی‌های جدی و مستدل ارتش ایالات متحده است.»

نشنال اینترست افزود: «چین، همراه با روسیه، کره شمالی و حتی ایران، گام‌های بزرگی در توسعه سلاح‌های هایپرسونیک برداشته‌اند، تسلیحاتی که سرعت آن‌ها پنج برابر سرعت صوت بوده و می‌تواند حین پرواز مانور دهند که این موضوع مقابله با آن‌ها را بسیار پیچیده‌تر از موشک‌های معمولی کروز می‌کند.»نشنال اینترست پیش از این نیز ماه گذشته در تحلیلی به شهر موشکی جدید ایران پرداخته و تأکید کرده که این رونمایی، در میانه افزایش تنش‌ها در دریای سرخ و غرب آسیا، پیامی برای ایالات متحده و دشمنان ایران بوده است.

پیش‌تر، فرمانده نیروی هوافضای سپاه سردار امیرعلی حاجی‌زاده در مصاحبه‌ای تصریح کرده بود که اگر ایران به‌صورت هفتگی از یکی از شهرهای موشکی خود رونمایی کند؛ باز هم حتی پس از دو سال نیز این رونمایی‌ها به پایان نخواهد رسید.

نشریه آمریکایی نشنال اینترست با اشاره به حملات سال گذشته ایران به اسرائیل تأکید کرده است که ناوگان موشک‌های شهاب با سرعت بالا، تهدیدی ویژه برای دشمنان ایران محسوب می‌شود، زیرا این سلاح‌ها برد طولانی‌تری دارند. این نشریه همچنین افزوده است که ایران دارای یک ناوگان کُشنده از موشک‌های کروز است که می‌توانند در کمتر از پانزده دقیقه به خاک اسرائیل برسند. نشنال اینترست به تنوع موشک‌های موجود در شهر موشکی جدید ایران نیز اشاره کرده و تأکید نموده است که بر اساس تحلیل‌های انجام‌شده از این ویدئو، موشک‌های عماد، حاج‌قاسم، قدر، خیبرشکن و پاوه در این تأسیسات نگهداری می‌شوند.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توافق راهبردی با ایران به امضای پوتین رسید» نوشت: «رئیس‌جمهور روسیه دیروز قانون معاهده مشارکت جامع راهبردی با ایران را به طور رسمی امضا و ابلاغ کرد. این اقدام که نشانه‌ای از تعمیق بی‌سابقه همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان تهران و مسکو تلقی می‌شود، در بحبوحه تحولات حساس بین‌المللی انجام شده و می‌تواند موازنه‌های قدرت در منطقه و حتی فراتر از آن را تحت تأثیر قرار دهد.

در تحولی مهم در عرصه ژئوپلیتیک، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه روز دوشنبه به طور رسمی توافق جامع مشارکت راهبردی با ایران را امضا کرد؛ اقدامی که فصل جدیدی را در روابط دو کشور رقم می‌زند. این توافق جامع که پیش‌تر به تصویب دومای روسیه رسیده بود، می‌تواند چارچوبی پایدار برای گسترش همکاری‌های دوجانبه در حوزه‌های مختلف ایجاد کند. پیمان مشارکت راهبردی جامع میان دو کشور در تاریخ ۱۷ ژانویه توسط پوتین و مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران در مسکو به امضا رسید. این سند قرار است جایگزین معاهده فعلی مبانی روابط و اصول همکاری بین روسیه و ایران شود که در سال ۲۰۰۱ امضا شد. کار روی توافقنامه جدید از سال ۲۰۲۲ آغاز شد و در ژوئن سال گذشته مشخص شد که طرفین بر سر متن آن توافق کرده‌اند.

این سند منعکس‌کننده گسترش روابط دوجانبه میان تهران و مسکو به سطح جدیدی است. این سند راهبردی، همکاری‌های اقتصادی، انرژی، فناوری و بانکی را گسترش می‌دهد و زمینه افزایش هماهنگی‌های نظامی و امنیتی را فراهم می‌کند. علاوه بر این، پروژه‌های مشترک زیرساختی و سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز را در اولویت قرار می‌دهد. امضای این توافق چند روز پس از آن انجام شد که رهبر انقلاب نامه‌ای به پوتین ارسال کردند که در آن درباره همکاری در برخی حوزه‌ها اشاره شده بود و به نظر می‌رسد محتوای این نامه نقش کلیدی در تسریع نهایی شدن توافق راهبردی داشته است.

ایران و روسیه در سال‌های اخیر، به‌ویژه پس از تشدید فشارهای غرب، به‌طور فزاینده‌ای به سوی تقویت همکاری‌های راهبردی حرکت کرده‌اند. تشدید تحریم‌های آمریکا علیه هر دو کشور، بحران اوکراین و تحولات خاورمیانه موجب شده که نیاز به ائتلاف‌های شرقی برای هر دو بازیگر حیاتی‌تر از گذشته شود. معاهده جدید، چارچوبی رسمی و چندجانبه برای این همکاری‌ها ایجاد کرده و روابط دوجانبه را وارد مرحله‌ای متفاوت از گذشته کرده است.

بنابراین، از نظر اقتصادی، انتظار می‌رود که این مشارکت استراتژیک افزایش تجارت و سرمایه‌گذاری بین روسیه و ایران را تسهیل کند. با این معاهده، هر دو کشور قصد دارند سازوکارهای بانکی و مالی مستقلی ایجاد کنند تا از سامانه‌های غربی مانند سوئیفت بی‌نیاز شوند و مبادلات را با ارزهای محلی یا سیستم‌های جایگزین انجام دهند. این اقدام با هدف محافظت از اقتصادهای دو کشور در برابر تحریم‌ها و کاهش وابستگی به دلار صورت می‌گیرد که مقدمات آن از دو سال پیش شروع شده است.

همچنین، این معاهده نشانه‌ای از اراده دو طرف برای تبدیل همکاری‌های تاکتیکی گذشته به یک شراکت راهبردی بلندمدت است که منافع مشترک اقتصادی و ژئوپلیتیکی را تأمین می‌کند. این شراکت، مواضع مسکو و تهران را در برابر سیاست‌های غرب هماهنگ‌تر می‌کند. دو طرف توافق کرده‌اند که در مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل، بریکس و سازمان همکاری شانگهای همکاری‌های خود را افزایش دهند، بنابراین از نگاه تحلیلگران غربی، «این اتحاد تازه می‌تواند معادلات تحریمی و امنیتی علیه ایران و روسیه را پیچیده‌تر ‏کرده و ابزارهای بازدارندگی آمریکا و متحدانش را تضعیف کند.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «عبرت روحانی» را برگزید و نوشت: «یکی از ایرادات و اشکالات خطرناک مذاکرات دولت حسن روحانی با دولت اوباما بر سر موضوع هسته‌ای، پیوست سیاسی این مذاکرات در داخل ایران بود. حسن روحانی از همان دوره تبلیغات انتخاباتی در سال ۱۳۹۲، تلاش کرد با دوگانه‌سازی و تخریب مخالفان خود، مذاکرات هسته‌ای را به یک موضوع سیاسی و جریانی تبدیل کند. این اقدام تبعات بسیاری به همراه داشت که مهم‌ترین آن تبدیل مذاکرات و توافق برجام به یک اهرم و ابزار سیاسی و جناحی بود. حملات بی‌محابا و توهین به منتقدان و طرح اتهامات بی‌اساس، تبدیل به جزئی از مذاکرات شد. در حالی که مذاکرات در اصل، یک موضوع ملی برای پیگیری یک مطالبه ملی، یعنی رفع تحریم‌ها بود اما حسن روحانی به‌گونه‌ای رفتار کرد که مذاکرات هسته‌ای تبدیل به یک موضوع جناحی شد. به مرور مشخص شد این طرز نگاه به مذاکرات، در پشت میز مذاکره، آسیب‌های جدی به منافع ملی وارد می‌کند.

وقتی دولت روحانی، مذاکرات و توافق احتمالی را به عنوان یک اقدام و دستاورد جناحی تلقی کرد، قاعدتاً اهداف مذاکره، آنگونه که مردم تصور می‌کردند نبود. یعنی در اصل، نظام با مذاکره برای رفع تحریم‌ها موافقت کرده بود اما به مرور مشخص شد آنگونه که باید، رفع تحریم‌ها در اولویت تیم مذاکره‌کننده قرار نگرفته است. شعار محمدجواد ظریف برای مذاکرات این بود: «هر توافقی بهتر از عدم توافق است». کاملاً بدیهی بود که آنچه پای این شعار ذبح می‌شود، مطالبه اصلی مردم از مذاکرات، یعنی لغو تحریم‌هاست. به عبارتی دولت حسن روحانی، انجام یک توافق با آمریکا و سه کشور اروپایی را اولویت نخست و در واقع هدف اصلی خود از مذاکرات تعریف کرده بود، ولو اینکه این توافق، در عمل به خواسته اصلی مردم از مذاکرات، یعنی لغو تحریم‌ها منجر نشود؛ در عمل نیز همین‌گونه شد. حالا دیگر همه در ایران قبول دارند برجام منجر به لغو تحریم‌ها نشد. در واقع برجام، هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی و مطالبه اصلی مردم از مذاکرات، یعنی لغو تحریم‌ها را محقق نکرد.

دولت وقت، خاصه شخص حسن روحانی نیز انتقادات منطقی دلسوزانه را با بدترین ادبیات و توهین و طرح اتهام علیه منتقدان پاسخ می‌گفت و با توهین به منتقدان و طرح انتقاداتی مانند «کاسبان تحریم»، تلاش کرد اعتبار انتقادات را مخدوش کند. دولت روحانی چون صرفاً دنبال یک توافق با آمریکایی‌ها بود، در پشت میز مذاکره، آنگونه که باید روی موضوع لغو تحریم‌ها حساسیت به خرج نداد و وقتی منتقدان، نسبت به این اعمال و تبعات آن برای مردم و کشور هشدار می‌دادند؛ با توهین و اتهام‌افکنی علیه منتقدان، سعی کرد اعتبار آنان را مخدوش کند تا حرف حق و درست آن‌ها شنیده نشود.

کاری را که روحانی و برخی اعوان و انصار او انجام دادند می‌توان به صورت خلاصه اینگونه توضیح داد: آن‌ها ابتدا یک تصویر سیاه و ناامیدکننده از وضعیت کشور به تصویر کشیدند؛ سپس به مردم در باغ سبز نشان دادند و همه مسائل کشور و مطالبات جامعه را به مذاکرات گره زده و توافق با آمریکا را به عنوان تنها راه‌حل مشکلات و عامل تحقق خواسته‌های مردم جا انداختند و برای آنکه در مذاکرات به هدف اصلی خود یعنی توافق برسند، توپخانه توهین و تهمت علیه منتقدان را فعال کردند تا موضع درست شنیده نشود.

با این راهبرد، آن‌ها به برجام رسیدند اما نظام و مردم به خواسته‌های‌شان از برجام نرسیدند. مردم از مذاکرات، لغو تحریم‌ها را می‌خواستند اما روحانی و ظریف از مذاکرات، توافق با آمریکا را می‌خواستند؛ آن هم «هر توافقی». چرا روحانی و ظریف هر توافقی را بهتر از عدم توافق می‌دانستند؟ چرا آن‌ها توافقی را که منجر به لغو تحریم‌ها نشود، بهتر از عدم توافق می‌دانستند؟

به نظر می‌رسد اکنون در ایران، هم در میان مقامات و تصمیم‌گیران و هم در افکار عمومی، یک فهم و درک واقع‌بینانه نسبت به مذاکرات شکل گرفته است. اگرچه اکثریت جامعه مذاکرات را به صورت ویژه دنبال می‌کنند اما تجربه برجام باعث شده درصد بالایی از جامعه، به یک برآورد و شناخت واقع‌بینانه نسبت به مذاکرات دست یابند. از رفتار مردم می‌توان به وضوح فهمید که اکثر جامعه ایرانی اگرچه به این مذاکرات توجه جدی نشان می‌دهند اما دیگر مانند مذاکرات منتهی به برجام، نسبت به مذاکرات یا حتی توافق احتمالی و اثرات آن، دچار خوش‌باوری و ساده‌لوحی نیستند. کاملاً پیداست که بی‌اعتمادی نسبت به آمریکا به‌ویژه ترامپ، مبنای ارزیابی و برآورد افکار عمومی ایران از مذاکرات فعلی است. این برآورد و رفتار جامعه یک سرمایه اجتماعی ارزشمند برای دولت است. قطعاً چه مذاکرات منجر به یک توافق متوازن شود و چه با بدرفتاری دولت آمریکا منجر به توافق نشود؛ باید نسبت به نگهداشت و ارتقای این نوع نگاه جامعه اهتمام ویژه داشت.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «تقویت دیپلماسی چندجانبه» را برگزید و نوشت: «درحالی‌که جهان با دقت تحولات دیپلماتیک مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران را دنبال می‌کند، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، امروز سه‌شنبه عازم پکن خواهد شد تا با مقامات ارشد چینی درباره روند مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن رایزنی کند. این سفر که فقط یک روز پیش از نشست کارشناسان ایران و آمریکا در روز چهارشنبه (۳ اردیبهشت) و در آستانه دور سوم مذاکرات تهران و واشنگتن در روز شنبه (۶ اردیبهشت) انجام می‌شود، نشان‌دهنده تلاش ایران برای تقویت جایگاه خود از طریق دیپلماسی چندجانبه در این برهه حساس است؛ مذاکراتی که می‌تواند سرنوشت پرونده هسته‌ای ایران، تحریم‌های اقتصادی و ثبات منطقه‌ای را رقم بزند.

خبر سفر عراقچی به چین را اسماعیل بقایی داد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، روز دوشنبه یکم اردیبهشت اعلام کرد که پس از سفر هفته گذشته به مسکو و دیدار با مقامات ارشد روسیه، عراقچی امروز راهی چین می‌شود. او همچنین به دیدار وزیر امور خارجه کشورمان با همتای ایتالیایی خود در حاشیه گفت‌وگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم اشاره کرد و افزود که این سفرها بخشی از رایزنی‌های گسترده ایران با اعضای برجام و شرکای کلیدی‌اش است. بقایی ادامه داد «چین و روسیه، هم به‌عنوان دو عضو مهم شورای امنیت و هم به‌عنوان دوستان و شرکای مهم ایران، همیشه در جریان روندهای مرتبط با موضوع هسته‌ای ما بوده‌اند».

به گفته این دیپلمات، «ایران پیش از شروع این گفت‌وگوها با چین، روسیه، کشورهای منطقه، و حتی سه کشور اروپایی عضو برجام (انگلیس، فرانسه و آلمان) مشورت کرده و این رایزنی‌ها در روند مسقط نیز ادامه خواهد یافت، زیرا قطع‌نامه ۲۲۳۱ و برجام همچنان وجود دارد و این کشورها از لحاظ حقوقی بخشی از این سند هستند». سفر عراقچی به پکن در حالی انجام می‌شود که پیش‌تر، در ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، نشست سه‌جانبه‌ای با حضور معاونان وزرای امور خارجه ایران، روسیه و چین برگزار شده بود.

همچنین در تاریخ ۱۹ فروردین ۱۴۰۴، نشستی دیگر در سطح کارشناسی میان این سه کشور در مسکو و پشت درهای بسته برگزار شد که موضوع آن برنامه هسته‌ای ایران، برجام و قطع‌نامه ۲۲۳۱ بود. شبکه العربیه نیز در تاریخ ۳۰ فروردین گزارش داد که ایران پس از آغاز مذاکرات با آمریکا، تماس‌های خود را با روسیه و چین برای جلب حمایت بیشتر این کشورها افزایش داده است. این اقدامات نشان‌دهنده استراتژی ایران برای ایجاد هماهنگی با متحدان کلیدی خود پیش از مراحل حساس مذاکرات است.

همان‌طور که اشاره شد، یکی از مهم‌ترین اقدامات در راستای همکاری سه‌جانبه ایران، چین و روسیه ناظر به برگزاری نشست پکن در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ بود که با حضور ماجائوشو معاون وزیر امور خارجه چین، کاظم غریب‌آبادی معاون وزیر امور خارجه ایران، و سرگئی الکسویچ ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه، انجام شد. این نشست که با انتشار بیانیه‌ای هشت‌ماده‌ای به کار خود پایان داد، مواضع مشترک سه کشور را درباره پرونده هسته‌ای ایران تبیین کرد. در این بیانیه، سه کشور بر ضرورت لغو همه تحریم‌های غیرقانونی یک‌جانبه علیه ایران تأکید کردند و تعاملات دیپلماتیک مبتنی بر احترام متقابل را تنها راه‌حل معتبر برای حل‌وفصل این موضوع دانستند. آن‌ها از طرف‌های ذی‌ربط خواستند با توجه به دلایل ریشه‌ای وضعیت کنونی، از اعمال تحریم، فشار و تهدید به زور خودداری کنند. همچنین اهمیت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و پایبندی به زمان‌بندی‌های مندرج در آن مورد تأکید قرار گرفت و از طرف‌ها خواسته شد تا از اقداماتی که به تشدید تنش منجر می‌شود، اجتناب کنند.

سفر عراقچی به چین پس از دیدارهای او در مسکو و رم، بخشی از استراتژی دیپلماسی چندجانبه ایران است که به نظر می‌رسد هدف آن تقویت موضع تهران در مذاکرات با واشنگتن باشد. بیانیه نشست پکن در ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ نشان‌دهنده اجماع میان ایران، چین و روسیه بر سر اصول کلیدی مانند لغو تحریم‌های غیرقانونی، احترام به قطع‌نامه ۲۲۳۱ و حمایت از حق ایران برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای است. این بیانیه همچنین بر اهمیت همکاری‌های سه‌جانبه در چارچوب‌هایی مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس تأکید دارد، که می‌تواند به ایران کمک کند تا در برابر فشارهای احتمالی آمریکا و متحدانش، از حمایت بیشتری برخوردار شود.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «چرا شرایط برای توافق مساعد است؟» را برگزید و نوشت: «جای تعجب نیست که ایران و ایالات متحده با احتیاط و بدبینی به تعامل دیپلماتیک بین خود پس از چهار سال نگاه می‌کنند. هرچند این مانعی غیرقابل‌عبور نیست، اما کنار گذاشتن بیش از چهل سال دشمنی متقابل دشوار است. هردو طرف با لحن‌های همیشگی خود وارد صحنه شده‌اند. پیش از آغاز مذاکرات در مسقط، رئیس‌جمهور ایران گفت: ما به دنبال جنگ نیستیم، اما در برابر هرگونه تجاوز ایستادگی خواهیم کرد. واشنگتن نیز با بیانیه‌های تند و مشابه واکنش نشان داده است. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا تهدید کرده است که اگر توافقی صورت نگیرد، گزینه جایگزین در راه است.

دلایلی برای ابراز تردید نسبت به موفقیت این مذاکرات وجود دارد. اما فرض اینکه شرایط در سال ۲۰۲۵ مشابه سال ۲۰۱۵ است، اشتباهی بزرگ خواهد بود. زمانی که برجام امضا شد، ایران کارت‌های بیشتری در اختیار داشت. اگرچه اینکه فکر کنیم ایران مثل گذشته تنها برای وقت‌کشی وارد مذاکرات شده وسوسه‌برانگیز است، اما واقعیت این است که تغییرات و تحولات خاورمیانه و جهان انگیزه‌هایی به ایران می‌دهد تا به سمت توافق حرکت کند، به شرط آنکه واشنگتن در مذاکرات با تهران صادق و واقع‌گرا باشد.

اما چه چیزی در دهه گذشته تغییر کرده که ممکن است محاسبات ایران را در مذاکرات فعلی تغییر دهد؟ منطقه به طور کامل دگرگون شده است. ادعا می‌شود پس از حملات حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ایران دیگر نمی‌تواند روی شبکه متحدان و ائتلاف‌های منطقه‌ای خود برای بازدارندگی ایالات متحده و اسرائیل تکیه کند. در چنین وضعیتی، تهران محاسبه می‌کند که اگر مذاکرات شکست بخورد، خطر حملات اسرائیل (با حمایت آمریکا) به تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران دور از ذهن نیست. با توجه به اینکه خط قرمز درگیری مستقیم نظامی میان ایران و اسرائیل در سال ۲۰۲۴ شکسته شده، به واقعیت بدل شدن چنین شرایطی فقط یک سناریوی فرضی نیست.

اما باید گفت دیپلماسی هسته‌ای ایران با آمریکا نباید جدا از دیگر تحولات در نظر گرفته شود، بلکه بخشی از چرخش کلی ایران به‌سوی دیپلماسی است. ایران ظاهراً می‌خواهد بر دستاوردهای دیپلماتیکی که با رقبای منطقه‌ای از جمله عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی خلیج فارس داشته، تکیه کند. درواقع، می‌توان دیپلماسی منطقه‌ای ایران را به‌طور غیرمستقیم به مذاکرات فعلی با واشنگتن پیوند داد. ایران می‌خواهد عربستان در برابر فشارهای اسرائیل بر آمریکا نقش وزنه تعادل را ایفا کند؛ فشاری که با هدف اتخاذ موضعی حداکثری در مذاکرات اعمال می‌شود.

در مجموع، فرصت‌های قابل‌توجهی برای بهره‌گیری از روندهای منطقه‌ای، جهانی و داخلی برای رسیدن به توافقی وجود دارد که می‌تواند بی‌ثباتی در خاورمیانه را برطرف کرده و شاید زمینه را برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان ایران و آمریکا فراهم کند. همچنین، امکان رسیدن به توافقی جامع‌تر از برجام ۲۰۱۵ وجود دارد. اما درعین‌حال، مخاطرات بزرگی نیز در این مسیر وجود دارد که اگر این لحظه به‌درستی درک نشود و فرصت از دست برود، می‌تواند برای منطقه و حتی جامعه جهانی، پیامدهای وخیمی در پی داشته باشد.»

از نیروی ایمان تا عبرت روحانی

منبع: imna-859738

1404/02/02 07:33
بازگشت