به گزارش اکوایران، وارد دورهای از وخامت روابط بین ایالات متحده و چین میشویم، به گونهای که هر طرف توسط متحدان خود حمایت شده و در مجامع بینالمللی خود فعالیت میکنند. در حالی که تأثیر دقیق تغییر توازن ژئوپلیتیک همچنان ناشناخته مانده، اما در حال تبدیلشدن به مانعی برای رسیدگی به مشکلات فوری بشریت است.
به نوشته ویلیام رودز و استورات مکینتاش برای وبگاه پراجکت سیندیکت، علیرغم سفر جَنِت یلن (وزیر خزانهداری ایالات متحده)، آنتونی بلینکن (وزیر امور خارجه آمریکا) و چندین مقام ارشد دیگر دولت بایدن به چین جهت مذاکرات، تنشها بین واشنگتن و پکن در حال افزایش است. اگرچه دو طرف در مورد اکثر مسائل مخالف هم هستند، اما حفظ گفتگو بخش اساسی ژئوپلیتیک است. به دنبال سفرهای مقامات برجسته آمریکایی به تایوان و ساقطکردن بالن جاسوسی چین توسط آمریکا، قطع ارتباط دو کشور طی سال گذشته خطرناک و بیثباتکننده بود، زیرا زمانی که رقبا تعامل نکنند، برداشتهای نادرست و خطر وقوع درگیری افزایش مییابد.
اما در اواسط سال ۲۰۲۴، گفتوگو برای حل اختلافات عمیق ناکافی به نظر میرسد. زیرا با وجود شکافها در مواضع دو کشور در مورد جنگ اوکراین، نگرانیهای امنیت ملی و رسیدن تنشهای تجاری به بنبستی بلندمدت، ظاهراً درگیری بزرگ قدرتهای برتر همچنان ادامه داشته و حتی وخیمتر میگردد.
بزرگترین بازندگان
در روند جدایی تدریجی ایالات متحده و چین، نهادها، تریبونها و راهحلهای جهانی از جمله بزرگترین بازندگان خواهند بود و در عین حال، اهمیت اتحادهای منطقهای افزایش خواهد یافت.
نشانههایی از گسست روابط در نشستهای بهاره بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در واشنگتن آشکار گشت. برخلاف روال معمول، این نشستها بیانیهای به دنبال نداشتند؛ زیرا چین و متحدانش از اشاره به حمله روسیه به اوکراین در بیانیه خودداری کردند و سهامداران آمریکایی و اروپایی میخواستند تا جنگ و تأثیرات آن را به رسمیت بشناسند. عدم اشاره به این موضوع، یک پیروزی برای شی جینپینگ، رهبر چین و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به شمار میرود.
گروه ۲۰ نیز دچار تفرقه بیشتر و کارایی کمتری گشته است. برخلاف سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، زمانی که رهبران گروه ۲۰ سریعاً پاسخ هماهنگی به بحران مالی جهانی دادند، در حال حاضر، این گروه فاقد اراده جمعی برای مقابله با بحرانها و دستیابی به اهداف مشترک است. مطمئناً، گروه ۲۰ همچنان سالانه اجلاسهایی برگزار میکند و کارشناسان فنی در برخی زمینهها پیشرفتهایی داشتهاند. اما حمله روسیه به کریمه در سال ۲۰۱۴ شکافی در این گروه ایجاد کرد که از آن زمان تاکنون، عمیقتر شده است. در نتیجه، گروه ۲۰ دیگر تریبون اصلی برای دیپلماسی جهانی نیست.
دام توسیدید
در همین حال و به ویژه اکنون که ایالات متحده گرفتار چیزی شده که گراهام آلیسون آن را «دام توسیدید» مینامد، ابتکار «بریکسپلاس» که به دنبال مقابله با نفوذ آمریکاست، توسط چین پیش برده شده و گسترش یافته است. آلیسون از این اصطلاح برای توصیف گرایش به سوی جنگ، زمانی که یک ابرقدرت نوظهور قدرت برتر منطقهای یا بینالمللی را به چالش میکشد، استفاده میکند.
چین با افزودن اعضای جدید به بریکس که اکنون علاوه بر برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، شامل مصر، اتیوپی، عربستان سعودی، ایران و امارات متحده عربی نیز میشود، در تلاش بوده تا نظم نوینی بسازد که در آن، جنوبجهانی از نفوذ ژئوپلیتیکی، اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری برخوردار باشد. در سال ۲۰۲۴، کشورهای عضو «بریکسپلاس» حدود ۳۶ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان و ۴۵ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در حالی که اعضای آن همیشه یا حتی اغلب با هم موافق نیستند، اما در حال انتقال قدرت از آمریکا و متحدانش به ویژه در صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، گروه ۲۰ و سازمان ملل متحد بوده و از مواضع چین حمایت میکنند.
این گروه گسترشیافته با «بانک توسعه نوین»، «بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا» و انتقالات عظیم منابع به ارزش تقریبی ۱ تریلیون دلار از طریق ابتکار «کمربند و جاده» چین به شرکای سراسر جهان تقویت میشود. اینها بخشی از تلاشهای چین برای ساختن معماری مالی جهانی خود بوده که از اهداف آن حمایت کرده و با صندوق بینالمللی پول به رهبری اروپا و بانک جهانی به رهبری آمریکا رقابت کند.
الگوی اقتصادی جهانی جدید
اینکه آیا چین در هماهنگسازی جنوبجهانی موفق خواهد شد، مشخص نیست. آمریکا مطمئناً امیدوار است که اینطور نباشد. اما برخی دیگر «بریکسپلاس» را الگوی اقتصادی جهانی جدیدی میبینند. واقعیت چیزی مابین این دو بوده، اگرچه به نظر میرسد آمریکا در حال از دست دادن نفوذ خود است.
حقیقتاً، آمریکا با عقبنشینی و تلاش برای احیای گروه ۷، گروهی که دیگر به اندازه گذشته مؤثر یا مرتبط نیست، به قدرت فزاینده چین واکنش نشان داده است. مطمئناً، یک تریبون برای متحدان غربی ضروری است. اما این تصور که گروهی به کوچکی گروه ۷ میتواند در زمان تشدید تنشها و مواضع سختگیرانه به اهداف جهانی دست یابد، خیالی است. علاوه بر این، گروه ۷ فاقد اتحاد است: اعضای آن علیرغم فشارهای آمریکا، نتوانستهاند در مورد مصادره داراییهای مسدودشده روسیه به توافق برسند.
در حالی که تأثیر دقیق تغییر توازن ژئوپلیتیک همچنان ناشناخته بوده، اما به مانعی برای رسیدگی به چالشهای جهانی تبدیل شده است؛ چه در رابطه با تغییرات اقلیمی، مهاجرت، بیماری یا سایر بحرانهای جهانی. ما در حال ورود به دورهای از افزایش وخامت روابط بین آمریکا و چین هستیم و هر طرف با حمایت متحدان خود و فعالیت در تریبونهای بینالمللی خود عمل میکند. با افزایش خطر رویارویی قدرتهای بزرگ، فرصت حلوفصل مهمترین مشکلات بشریت سریعاً در حال بستهشدن است.
منبع: ecoiran-65112