به گزارش اکوایران، در اواخر ماه گذشته، حدود بیست کشور برای شرکت در کنفرانس تعامل بینالمللی با افغانستان، فرستادگانی را به قطر فرستاده برای اولینبار، طالبان نیز در این کنفرانس شرکت کرد.
به نوشته جورجیو کافیرو برای وبگاه ریسپانسبل استیتکرفت، نمایندگان طالبان به دور جدید «روند دوحه» پیوستند، زیرا برخلاف نشست ماه می ۲۰۲۳، اینبار فعالان حقوق بشر در آن حضور نداشتند. این کنفرانس به طالبان فرصتی داد تا از ایالات متحده و سایر دولتهای غربی درخواست کند تا تحریمهای اقتصادی علیه افغانستان را لغو کرده و روابط عمیقتری با رژیم اسلامگرا در کابل برقرار سازد.
حضور دیپلماتهای این بیست کشور و مقامات طالبان در این کنفرانس اخیر نشان میدهد که کشورهای بیشتری با امارت اسلامی افغانستان وارد تعامل شدهاند؛ در صورتی که از زمان اشغال این کشور توسط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، هیچ دولتی به طور رسمی آنها را به رسمیت نمیشناسد.
اکثر همسایگان نزدیک افغانستان و گروهی از کشورهای غیرغربی با اکثریت مسلمان به همراه چین و روسیه، طالبان را به طور غیررسمی به رسمیت شناخته و برای تأمین منافع اقتصادی، تجاری و امنیتی خود، ارتباط با امارت اسلامی افغانستان را افزایش دادهاند.
وضعیت فاجعهبار اقتصادی افغانستان
در پسزمینه این تعاملات رو به رشد بینالمللی با طالبان، اقتصاد افغانستان در وضعیت وحشتناکی قرار دارد. به گفته یک مقام سازمان ملل، تا مارس ۲۰۲۴، ۶۹ درصد از جمعیت افغانستان از «امنیت غذایی» برخوردار نبوده و کمبود شدید آب بسیاری از نقاط کشور را تهدید میکند.
از تصاحب قدرت توسط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، اقتصاد افغانستان ۲۷ درصد آب رفته، بیکاری دو برابر شده و تنها ۴۰ درصد از جمعیت افغانستان به برق دسترسی دارند و در عین حال، بخش مالی کشور «عملاً فروپاشیده است».
حکومت طالبان و سیاستهای افراطیش که حقوق زنان را محدود کرده، شدیداً به این مشکلات دامن زده است. با توجه به تحریمهایی که واشنگتن از زمان به قدرت رسیدن طالبان اعمال کرده، بخش قابل توجهی از مسئولیت بحران اقتصادی افغانستان بر عهده آمریکاست.
روابط دیپلماتیک آمریکا با طالبان
با وجود اعمال فشار مالی بر افغانستان پسااشغال، دولت بایدن از قبل خروج آمریکا از این کشور در سال ۲۰۲۱، با امارت اسلامی افغانستان وارد تعامل دیپلماتیک شده است.
از دوران اوباما، دوحه محل اصلی گفتگو و تعامل آمریکا و طالبان بوده است. تا به امروز، وزارت خارجه قطر همچنان به عنوان میانجی اصلی بین واشنگتن و طالبان عمل میکند. امارات متحده عربی، پاکستان، نروژ و سازمان ملل متحد نیز تا حدودی نقش پل ارتباطی را دارند.
در طول سه سال گذشته، آمریکا و طالبان در مورد طیف وسیعی از مسائل، از جمله تهدید مشترک داعش خراسان، وضعیت شهروندان آمریکایی بازداشتشده در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، حقوق زنان و دختران و چالشهای بشردوستانه در افغانستان پساآمریکا گفتگو کردهاند.
نتیجه این تعامل در تأمین منافع واشنگتن مختلف است. در مورد وضعیت زنان و دختران افغانستان، تلاشهای دیپلماتیک واشنگتن با طالبان عملاً به نتیجهای نرسیده و همچنین تلاشهای دولت بایدن برای متقاعدساختن طالبان به محافظت از بخشهایی از مردم افغانستان در برابر فشارهای امارت اسلامی افغانستان بیفایده بوده است.
احمد سعیر داوودزی، سفیر سابق افغانستان در امارات متحده عربی گفت: «ایالات متحده همچنین نتوانسته طالبان را متقاعد سازد تا به کارمندان سابق دولت افغانستان، اعضای سابق نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان و میلیونها افغانستانی که در دوران حضور آمریکا در افغانستان تحصیل کردهاند، تعرض نکند».
او افزود: «این مسئله برای آمریکا اهمیت دارد؛ زیرا واشنگتن این نسل از افغانستانیها را به عنوان یک دارایی بلندمدت برای خود این کشور محسوب میکند. با ادامه هدف قرار دادن، دستگیری، ترور و مجبورکردن این بخش از جامعه افغانستان به مهاجرت از کشور توسط طالبان، آمریکا در حال از دست دادن دستاوردهای ۲۰ساله خود در افغانستان است».
اما از آگوست ۲۰۲۱، دیپلماسی منجر به آزادی چهار شهروند آمریکایی از زندانهای طالبان شده است. به گفته منابع دولتی آمریکا، این امر همچنین منجر به برخی هماهنگیهای ضدتروریستی مثبتی شده است.
داوودزی توضیح داد: «همکاریهایی بین آمریکا و ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان وجود دارد که گفته میشود منجر به حملات موفق علیه داعش خراسان در شرق افغانستان شده است. در ژوئن ۲۰۲۴، جزئیات این همکاری مالی و اطلاعاتی توسط سارا آدامز، یک کهنهسرباز سازمان سیآیاِی در افغانستان از طبقهبندیزدایی خارج شد».
نفوذ روسیه، چین و ایران
در درازمدت، رقابت قدرتهای بزرگ متغیر کلیدی در معادلهای است که دولت بایدن را تشویق میکند تا از طریق دیپلماسی با امارت اسلامی افغانستان تعامل برقرار سازد.
به عبارت ساده، کاخ سفید درک میکند که اگر ایالات متحده اصلاً با طالبان تعامل نکند، دشمنان و رقبای واشنگتن، یعنی روسیه، چین و ایران برای پرکردن خلأهای افغانستان پسااشغال و تلاش علیه منافع آمریکا در غرب آسیا اقدام خواهند کرد. این پویایی تا حدی دلیل پشتپرده تلاش دولت بایدن برای برقراری ارتباط با امارت اسلامی افغانستان، با وجود تحقیرآمیزبودن این کار را روشن میسازد.
نگرانی سیاستگذاران آمریکایی این است که مسکو، پکن و تهران بتوانند افغانستان تحت حاکمیت طالبان را به طور فزایندهای به مدار نفوذ خود وارد کنند. یک نمونه به تجارت و تحریمها مربوط میشود. در حال حاضر، تجارت زمینی چین با ایران باید از تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان عبور کند. اما اگر در افغانستان ثبات بیشتری به وجود بیاید، تجارت چین و ایران میتواند به جای عبور از سه کشور آسیای مرکزی، از طریق یک کشور انجام شود و به افزایش اتصال ژئو-اقتصادی بین چین و ایران کمک کند.
طالبان ماندنی است
واقعیت موجود در افغانستان این است که هیچ بازیگری چالش قابلاتکایی علیه حکومت امارت اسلامی افغانستان ایجاد نمیکند. امروزه داعش خراسان جدیترین تهدید برای دولت طالبان تلقی شده، اما بعید است که این گروه افراطی بتواند مانند سایر شاخههای داعش در لیبی، عراق و سوریه دولت تشکیل بدهد، چه رسد به اینکه امارت اسلامی افغانستان را سرنگون کرده و کنترل افغانستان را به دست بگیرد. جبهه مقاومت ملی نیز در موقعیتی برای تصاحب قدرت نیست.
بنابراین، به نظر میرسد برای آیندهای قابل پیشبینی، کنترل طالبان بر افغانستان یک واقعیت باقی بماند. بعید است به رسمیت نشناختن طالبان توسط واشنگتن در حالی که تحریمهایی را علیه افغانستان اعمال کرده، این وضعیت را تغییر دهد. کسانی که در ایالات متحده جهان را از دریچه رقابت قدرتهای بزرگ میبینند، در حال به چالش کشیدن درستی عدم به رسمیت شناختن طالبان هستند و رقبای واشنگتن نیز برای برقراری روابط عمیقتر غیررسمی (و شاید به زودی رسمی) با رژیم حاکم در کابل اقدام کردهاند.
به رسمیت شناختن امارت اسلامی افغانستان توسط ایالات متحده رویای طالبان خواهد بود. اما این رویایی است که احتمالاً تنها در آینده دور محقق خواهد شد. با توجه به درگیریهای واشنگتن در افغانستان از سال ۲۰۰۱ و نحوه به قدرت رسیدن امارت اسلامی افغانستان در سال ۲۰۲۱، هر فشار برای به رسمیت شناختن طالبان، مورد پسند مقامات واشنگتن قرار نمیگیرد.
با این حال، لازم است که بحثی جدی در مورد پیامدهای سیاست عدم به رسمیت شناختن و تحریمهای اقتصادی واشنگتن و تأثیر آنها بر منافع ایالات متحده انجام بگیرد.
منبع: ecoiran-66985