به گزارش خبرگزاری ایمنا، رژیم صهیونیستی که به فرموده رهبر معظم انقلاب یک دولت نیست بلکه یک باند تروریستی است در جنایتی بزرگ اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را در بامداد دهم مرداد به شهادت رساند.
این ترور و جنایت ضد حقوق بشری از چند منظر قابل پردازش است؛ نخستین منظر آنکه رژیم صهیونیستی در تلاش برای نمایش احیای هیمنه فروپاشیده اطلاعاتی و جاسوسی خویش پس از شکست سنگین طوفان الاقصی است و بنابراین نتانیاهو سعی دارد خود را ابر قهرمان صهیونیستها معرفی کند. با این وجود رفتارهای جنونآمیز این رژیم در کشتار غزه، حمله به لبنان، ترور سرداران شهید مقاومت مانند شهید زاهدی، شهید شکر و شهید هنیه و… نشانگر وضعیت بحرانی این رژیم و شخص نتانیاهو است که تلاش میکند برای بقا به بحرانها دامن بزند؛ به بیانی دیگر ترور هنیه را نمیتوان از روی قدرت این رژیم دانست بلکه میتوان ان را اقدامی بزدلانه و نمودی عینی از زوال و شتاب گرفتن قطار فروپاشی رژیم صهیونیستی قلمداد کرد.
دومین منظر اینکه هر چند آمریکاییها تلاش کردند به گونهای القا کنند که نقشی در ترور شهید هنیه نداشتهاند اما حقیقت آن است که نمیتوان کفزدنهای نمایندگان کنگره در سخنرانی نتانیاهو و حمایتهای تمام قد هریس و ترامپ نامزدهای دموکرات و جمهوریخواه در انتخابات آمریکا از این رژیم را نادیده گرفت چرا که این اقدامات مقامات آمریکا زمینهساز گستاخی و توحش بیشتر صهیونیستها شده است و بنابراین آمریکا باید در انتظار پیامدهای چنین رفتارهایی باشد و از مجازات شدن شانه خالی نکند.
سومین منظر اینکه واکنشهای گسترده جهانی به ترور شهید هنیه به عنوان رئیس یکی از مهمترین جنبشهای مقاومت، ابعاد دیگری از وزن و جایگاه مقاومت در صحنه بینالملل را آشکار ساخت. در حالی غربیها با قرار دادن گروههای مقاومت در لیست تروریسم و نیز جوسازی گسترده رسانهای به دنبال نمایش ادعای انزوای مقاومت بوده و سازشکاری را راهکار جهانی شدن معرفی میکنند که واکنشها و محکومیت گسترده ترور شهید هنیه، نشان داد که در دنیای امروز این حمایت از مقاومت است که عزت بخش و ارتقا بخش جایگاه جهانی افراد، دولتها و جریانها خواهد بود؛ به عبارتی دنیای امروز نه دنیای سازش با استکبار بلکه دنیای مقاومت است که نتیجه آن را میتوان در حمایت ملتها و بسیاری از دولتها از مقاومت غزه و حتی گروه جهاد اسلامی حماس در نه ماه اخیر مشاهده کرد.
چهارمین منظر اینکه میتوان پیامدهای این ترور را در چند سطح پردازش کرد. از یک سو جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که میهمان عزیزش مورد حمله تروریستی قرار گرفته و حریم سرزمینی آن نقض شده است آماده هرگونه پاسخگویی در زمان و مکانی مناسب را بر خود فرض میداند و قطعاً به آن عمل خواهد کرد چرا که حفظ امنیت و تمامیت ارضی، خط قرمزی خونینی است که هیچیک از افراد جامعه ایرانی، با هر عقیده و مذهبی از آن کوتاه نخواهد آمد. و با توجه به تجربه وعده صادق، رژیم صهیونیستی میداند که وقوع انتقامی سخت، گریزناپذیر است هرچند جمهوری اسلامی ایران با توجه به وضعیت پیچیده منطقه و معادلات جاری در غرب آسیا و با محاسباتی دقیق و دوراندیشانه به این امر اقدام خواهد کرد.
همچنین ملت و جریان مقاومت فلسطین در کنار سایر جریانهای مقاومت در منطقه در برابر این ترور کوتاه نخواهند آمد چرا که بر اساس تفکر مقاومت در موازنه قدرت رعایت اصل چشم در برابر چشم امری ضروری است و بر هیمن اساس رعب و وحشتی که سرزمینهای اشغالی را در ماههای اخیر فراگرفته شدت خواهد یافت و جنون سران رژیم صهیونیستی به تشدید ناامنی و کابوسهای شبانهروزی ساکنان اراضی اشغالی دامن خواهد زد.
از سویی دیگر با جنایت بزرگ ترور شهید هنیه، عملاً هرگونه رویکردی برای مذاکره و آتشبس به پایان راه خود رسیده است و دولتمردان آمریکا و شخص هریس که آتشبس را مولفهای برای پیروزی در انتخابات آمریکا میدانستند به واسطه پروبال دادن به نتانیاهوی تروریست، در وضعیتی قرار گرفتند که تمام ادعاهای صلحطلبانه و بشر دوستانه آنها با ابهامات اساسی مواجه شده است. این موضوع وقتی داغتر میشود که میبینیم مقامات کاخ سفید از محکوم سازی تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی در ترور شهید هنیه خودداری کردهاند.
به هر روی میتوان گفت سران رژیم صهیونیستی با توهمات رسیدن به دستاوردهای کوتاه مدت، نه تنها با ترور شهید هنیه دستاوردی نخواهد داشت که در چارچوب موازنه وحشت با بحرانهای داخلی و بیرونی گستردهتری مواجه خواهند شد چرا که شهادت هر یک از رهبران جبهه مقاومت از جمله بزرگمردانی همچون شهید فتحی شقاقی، شیخ احمد یاسین، شهید عباس موسوی، شهید حاج عماد مغنیه، شهید سپهبد قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و.... نه تنها موجب ضعف این جبهه نشد که خون تازهای در رگهای مقاومت تزریق خواهد کرد که تار و پود رژیم صهیونیستی و حامیان آن را در هم خواهد تنید و همانگونه که تاکنون علم مقاومت بر زمین نمانده است زین پس نیز این علم بر زمین نخواهد ماند و شاهد خواهیم بود که روزی جهان ریشه کن شدن اسرائیل و آزادی فلسطین را جشن گرفته و به پایتختی قدس شریف افتخار کند.