به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایروان، پایتخت ارمنستان و با اصفهان خواهرخوانده است؛ این پیوند تاریخی و فرهنگی، زمینه را برای تعاملات بیشتر بین دو شهر فراهم کرده است و منجر شد تا این شهر مرداد سال جاری میزبان جواد کشتگر، دوچرخهسوار، مربی و معلم تربیتبدنی پرتلاش ایرانی باشد.
جواد کشتگر دبیر تربیتبدنی و دوچرخهسوار اصفهانی با کمک شهرداری اصفهان در این دوره از مدیریت شهری، موفق شد تابستان ۱۴۰۳ سفر دوماهه خود با دوچرخه به حوزه قفقاز جنوبی (کشورهای ارمنستان و گرجستان) را در محل مرکز همکاریهای بینالمللی شهرداری اصفهان کلید زند و طی ماههای تیر و مرداد سال جاری، حرکت خود با دوچرخه را از گرجستان آغاز کرد و ضمن بازدید از شهرهای مختلف کشورهای گرجستان و ارمنستان با حرکت به سمت ارمنستان و مرز کشورمان این سفر را به پایان رساند.
کشتگر بهعنوان سفیر صلح و دوستی با هدف ایجاد همبستگی بین ملتها رکاب میزند و تاکنون سفرهای بسیاری به حوزه آسیای میانه و قفقاز جنوبی داشته است؛ او ۴۲ سال دارد و علاوهبر حرفه تربیت بدنی مسلط به زبان ترکیِ استانبولی و نوازنده ساز بالابان یا بالامان، سازی بادی متعلق به حوزه قفقاز جنوبی و آذربایجان است.
آشنایی او با بانویی دوچرخهسوار از کشور هلند که باوجود داشتن بیماری آسم موفق شده بود به قاره پهناور آسیا یعنی از کشور ترکیه تا چین سفر کند، او را برای رکاب زدن به داخل و خارج از مرزهای ایران ترغیب کرد.
این ورزشکار اصفهانی ابتدا سال ۲۰۰۷ میلادی رکاب زدن را از سفرهای داخلی و رفتن به شهرهایی همچون خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمانشاه، یزد، آذربایجان شرقی و چهارمحال و بختیاری آغاز میکند و از سال ۲۰۱۲ سفرهای برون مرزی خود با دوچرخه را آغاز کرده است و هماکنون پس از گذشت ۱۱ سال از رکاب زدن در جادههای برون مرزی از کشورهایی همچون ارمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، آذربایجان و قرقیزستان گذر کرده است.
او در این سفرها از سوی هیچ نهاد یا سازمانی حمایت مالی نشده و به جز سفر به حوزه قفقاز جنوبی و شهر خواهرخوانده اصفهان یعنی «ایروان» که شهرداری این کلانشهر حامی مالی وی در این سفر پربار بوده، تمام هزینه سفرها بر عهده وی بوده است؛ سفر به لائوس، نپال و کامبوج ازجمله کشورهایی است که این ورزشکار مشتاق سیر و سیاحت در آنها با دوچرخه بوده و «عمان» کشوری است که این ورزشکار خوش ذوق و هنردوست قصد دارد، بهمن سال جاری سفری کوتاه و به مدت دو هفته در این کشور داشته باشد تا با فرهنگ و جاذبههای گردشگری آن آشنا شود.
ساخت مستند از فرهنگ مختلف اقوام، بهانهای شیرین برای سفر به دور دنیا با دوچرخه است
چهرهای آرام و لبخند خوشایندی بر لب دارد و برخلاف تصورم بسیار ریز نقش است، اگر او را در مکانی غیر از خبرگزاری ایمنا و بدون آنکه کسی وی را به من معرفی کرده باشد، ملاقات میکردم، بدون شک این ورزشکار جوان و مستعد را با یک موزیسین یا هنرمند تئاتر اشتباه میگرفتم، هر چند پس از گفتوگو با او متوجه شدم در عالم هنر نیز دستی بر آتش دارد و در این زمینه نیز بسیار توانمند است.
ابتدا از او درباره علت سفر با دوچرخه میپرسم و او میگوید: مهمترین بهانه سفرهای من، ساخت مستند از شهرها و کشورهایی است که با دوچرخه به آنها سفر میکنم.
ورزشکار جوان ادامه میدهد: این مستند را به تنهایی و بدون هیچ گروه تصویربرداری تهیه میکند و در نظر دارد در آن به موضوعات مختلفی همچون تاریخ، فرهنگ و زبان ملل بپردازد.
او بیان میکند: برای ساخت مستند، اگر گروهی باشد که در تصویربرداری به من کمک کند، شاید بخشی از کار آسانتر شود، اما چون مختصات سفر بسیار بلند است، نمیتوانم همسفری داشته باشم که همراه با من این مسیر را رکاب زند، ضمن اینکه علاقهمندم در طول سفرهایم به لحاظ آزادی افکار و اندیشههایم تنها سفر کنم.
کشتگر میگوید: پیش از هر سفر بازه زمانی و بحث جغرافیایی و اقلیم آن را در نظر میگیرم، همچنین در طول سفر جادهها و مسیرهایی وجود دارد که ممکن است، سنگلاخ باشد و باید از تمام آنها با دوچرخه عبور کرد که پیش از سفر تمام این موارد پیشبینی میشود؛ برای مثال در ارمنستان که بیشتر مسیر کوهستانی است، یک روز کامل در مسیر سربالایی قرار میگیرید، چراکه ۱۲ درجه زاویه جاده و حدود ۲۰ کیلومتر از مسیر، سربالایی است که حتی بدون بار هم در آنجا این سرعت با دوچرخه ۵ کیلومتر در ساعت خواهد بود.
او ادامه میدهد: برای ساخت مستند و آشنایی با فرهنگ و زبان ملل مختلف در طول مسیر و در روستاها و شهرهایی که از آنها گذر میکنم، بسیار توقف دارم که این موضوع روند سفر من با دوچرخه را تا حدودی کند میکند، اما استاندارد رکابزنی در طول مسیر ۵۰ تا ۷۰ کیلومتر است که البته مسیرهای سخت و صعبالعبور را بهطور قطع کمتر و مسیرهای راحت و بدون مانع همچون ماسیس و آرارات را ۹۰ کیلومتر رکاب زدم؛ در شمال شرقی تاجیکستان در ارتفاع ۴۶۰۰ متر از سطح دریا دچار افت اکسیژن و درگیر بیماریهای محیطی همچون سردرد یا مشکلات ریوی و تنفسی میشوید که این مسئله سرعت شما را کند میکند و من در مسیرهایی این چنین حتماً نیاز به استراحت خواهم داشت؛ درواقع زمان طلایی در این سفر از ساعت ۷ و نیم تا ۸ و نیم شامگاه بهویژه در ایام تابستان است، چون روزها بلندتر بوده و این زمان طلایی برای پیدا کردن موقعیتی است که بتوانی شب را به صبح برسانی.
وی با اشاره به اهمیت بحث تغذیه پیش از سفر و در طول آن میگوید: پیش از آغاز سفر باید به لحاظ مصرف مواد غذایی و انرژیزا برنامهریزی داشت و از انجام حرکات سنگین جلوگیری کرد، چراکه پیش از چنین سفر سختی باید بدن را به لحاظ میزان مقاومت، همچنین نوع تغذیه و اینکه باید چه مواد غذایی مصرف کرد تا انرژی لازم و کافی را در طول سفر به بدن برساند، آماده کنیم.
وی ادامه میدهد: در طول مسیر سفر نیز باید از دانههای خشک و انرژیزا همچون بادام، خرمای خشک، دانه چیا، جو دوسر، تخم کتان و جوانه گندم که خراب نشود و سبک باشد، استفاده کرد، همچنین موز و شیر و بهطور کل استفاده از لبنیات در طول مسیر نیز الزامی است، اما برای پخت و پز شاید خیلی مجالی نباشد، بنابراین در بعضی موارد نیز از رشتههای سرد استفاده میکنم.
ریشههای فرهنگی و تاریخی کشور ایران باید حفظ شود
وقتی از او درباره دوچرخه و بار سفری که میبندد، میپرسم، میگوید: دوچرخه من تنها یک ابزار و وسیله ورزشی برای من نیست، او رفیق و همراهِ بهترین و شیرینترین روزها و تجربههای من است.
او ادامه میدهد: دوچرخه من دستساز است و برای چنین سفری اینکه دوچرخه شما از چه جنس یا برندی باشد، بسیار قابل توجه و اهمیت بوده، چراکه هفت عدد کیف شامل آب، غذا، کیسه خواب و لباس گرم روی دوچرخه شما بسته میشود که این موضوع بار سفر شما را تا حدودی سنگین میکند، اما به دلیل طولانی بودن مسیر، چارهای نیست و باید حتماً مجهز و حتیالامکان مختصر و مفید سفر کرد، همچنین به دلیل مسافت طولانی دوچرخه علاوهبر داشتن بدنه محکم باید به لحاظ اجزا بسیار تجهیز شده باشد تا در طول مسیر به دلیل بارش باران و مسیرهای سنگلاخ یا وزش باد شدید مشکلی برای این عنصر اصلیِ سفر پیش نیاید؛ با این وجود برای کسانی که میخواهند به ورزش دوچرخه سواری روی بیاورند یا تجربهای این چنین داشته باشند، توصیه میکنم که حتماً برای شروع، ضرورتی بر خرید دوچرخههای بسیار گرانقیمت یا برندهایی که در ایران پیدا نمیشود، نیست.
از او درباره هدف کلی و اصلی این سفرها با دوچرخه علاوهبر ساخت مستند میپرسم و او با لبخندی که بر لب دارد به جای پاسخ دادن با طرح این پرسش که تاکنون چقدر در حفظ ریشههای تاریخی و فرهنگی کشور خود تلاش کردهایم، میگوید: ایران کشوری عظیم و غنی از فرهنگ و تاریخ و به لحاظ زیستپذیری بسیار متنوع است، متنوع در غذا، زبان، گویش و آداب و سننی که ریشه در قدمت تاریخ و فرهنگ ما دارد.
وی ادامه میدهد: این سفر و ساخت مستندی که در نظر دارم، علاوهبر آشنا شدن هموطنانم با فرهنگ و تاریخ ملل دیگر این امکان را ایجاد میکند تا بیش از پیش به معرفی فرهنگ غنی کشور خود به اقوام دیگر بپردازم، اما نکتهای که در این مسیر بسیار قابل توجه بوده و باید در ایران بهطور ویژه به آن پرداخته شود، اهمیت دادن بر حقوق شهروندی است.
«طبیعت» نگرش آدمی را دگرگون و زندگی او را متحول میکند
این ورزشکار و مدرس تربیت بدنی معتقد است، حقوق شهروندی در ایران به رغم فرهنگ غنی و تاریخ کهنی که دارد، مهجور مانده و جای کارِ بسیار دارد که باید با اهمیت بیشتری به آن پرداخته شود.
از او درباره درسهایی که از طبیعت گرفته است، میپرسم و او قاطعانه و البته در یک کلمه و بسیار کوتاه پاسخ میدهد: دگرگونی؛ من از طبیعت سخاوتمند بودن و جوانهزدن را نیز آموختهام؛ در حقیقت دستاورد من از این سفرها شنیدن صدای چشمهها و رودخانهها و آواز پرندگان است و شاید برای خیلیها عجیب باشد، اما طبیعت درس زندگی میدهد که در نوع نگاه شما تأثیرگذار است و تمام جوانب زندگی شما را متحول میکند.
او از رکابزدن زیر باران و لذتهای بیشمارش صحبت میکند و اینکه باید رویاهای خود را دنبال و زندگی کنیم؛ ما باید با الهام گرفتن از عناصر واقعی همچون طبیعت، اتفاقات یا افراد برجسته و مشاهیر نقش واقعی خود را در صحنه زندگی ایفا کنیم، برای اهداف خود بجنگیم و برای رویاهای خود ارزش قائل باشیم.
به گزارش ایمنا، جواد کشتگر، جوان ۴۲ ساله اصفهانی است که در حرفه تربیت بدنی و در رشته دوچرخهسواری بهعنوان سفیر صلح و دوستی و با هدف ایجاد همبستگی بین ملتها رکاب میزند و تاکنون سفرهای بسیاری به حوزه آسیای میانه و قفقاز جنوبی داشته است که با حمایت مالی شهرداری اصفهان در این دوره از مدیریت شهری، موفق شد تا در تابستان ۱۴۰۳ سفر دوماهه خود با دوچرخه به حوزه قفقاز جنوبی (کشورهای ارمنستان و گرجستان) را به انجام برساند.
گزارش از: ریحانه راهپیما