به گزارش خبرگزاری ایمنا، لبنان همواره در متن تحولات پیچیده منطقهای قرار داشته و بهدلیل موقعیت جغرافیایی و تنوع طایفهای خود، به یکی از کانونهای اصلی سیاست و امنیت خاورمیانه تبدیل شده است. در این میان، حزبالله بهعنوان یکی از مهمترین بازیگران سیاسی و نظامی لبنان، نقشی بیبدیل در مقابله با تهدیدات خارجی، بهویژه تجاوزات رژیم صهیونیستی، ایفا کرده است. این جنبش که ریشه در اراده مردم لبنان دارد، نهتنها یک نیروی نظامی، بلکه جریانی فکری، سیاسی و اجتماعی است که در گذر از بحرانهای مختلف، توانسته از استقلال لبنان پاسداری کند.
انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور جدید لبنان، در شرایطی صورت گرفته که این کشور با چالشهای متعدد داخلی و خارجی دستوپنجه نرم میکند. تحریمهای اقتصادی، دخالتهای بیگانگان و تلاشهای مداوم برای تضعیف حزبالله، بخشی از این چالشها است. اما در برابر این فشارها، حزبالله همچنان بهعنوان ستون اصلی مقاومت و عامل بازدارنده در برابر طمعورزیهای رژیم صهیونیستی و مداخلهگریهای خارجی، باقی مانده است.
در این شرایط، نقش حزبالله در آینده سیاسی لبنان و تأثیر آن بر ثبات و امنیت منطقه، اهمیتی دوچندان یافته است. این جنبش، برخلاف القائات دشمنان، نهتنها مانعی برای پیشرفت لبنان نیست، بلکه اصلیترین ضامن استقلال و حاکمیت ملی این کشور است. گفتوگوی پیشرو، با مهدی شکیبایی، کارشناس مسائل جهان اسلام و غرب آسیا ضمن بررسی انتخاب جوزف عون و چالشهای پیشروی لبنان، به تحلیل جایگاه حزبالله در تحولات جاری و آینده این کشور میپردازد.
ایمنا: چه عواملی باعث انتخاب جوزف عون به عنوان رئیسجمهور جدید لبنان شد؟
شکیبایی: لبنان بیش از ۲۷ ماه است که با خلأ ریاستجمهوری دستبهگریبان است. از پایان دوره میشل عون در سال ۲۰۲۲ تاکنون، اختلافات عمیق میان گروههای سیاسی، انتخاب رئیسجمهور را به یک معمای پیچیده بدل کرده است. البته این نخستین بار نیست که لبنان با چنین چالشی روبهرو میشود؛ تاریخ سیاسی این کشور شاهد تأخیرهای مشابهی در سالهای ۲۰۱۶، ۲۰۱۰ و ۲۰۰۴ نیز بوده است.
اهمیت این انتخاب در لبنان از آن روست که رئیسجمهور، تصمیمگیرنده نهایی در مسائلی همچون جنگ و صلح است و جایگاه او نقشی تعیینکننده در معادلات منطقهای دارد. لبنان در خط مقدم مقابله با طمعورزیها و تجاوزات رژیم صهیونیستی قرار دارد و این امر بر اهمیت این جایگاه میافزاید. از سوی دیگر، دخالتهای خارجی نیز فرآیند انتخاب رئیسجمهور را به امری دشوار و زمانبر تبدیل کرده است.
تحولات اخیر در فلسطین و نوار غزه و همچنین سقوط دولت بشار اسد در سوریه، فضای جدیدی برای سیاست لبنان رقم زد. این شرایط بحرانی، گروههای سیاسی لبنان را به توافقی اضطراری واداشت تا با انتخاب یک گزینه میانهرو، کشور را از بنبست کنونی خارج کنند. در واقع، پس از جنگی ویرانگر که رژیم صهیونیستی علیه لبنان به راه انداخت، احساس نیاز به همگرایی سیاسی، جریانهای داخلی را به سمت یک توافق مشترک سوق داد و اینگونه بود که جوزف عون به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
ایمنا: چرا جوزف عون پس از انتخاب، عربستان و دمشق را به عنوان نخستین مقاصد سفرهای خارجی خود برگزید؟
شکیبایی: انتخاب جوزف عون از ابتدا با رضایت و حمایت عربستان سعودی همراه بود. عربستان بهعنوان کشوری که به واسطه حضور اهل تسنن در لبنان تأثیر قابلتوجهی در این کشور دارد، جایگاهی ویژه در معادلات لبنان ایفا میکند. بحران اقتصادی شدید لبنان و نیاز مبرم به سرمایهگذاری و کمکهای خارجی، احتمالاً عربستان را به نخستین مقصد سفرهای رئیسجمهور جدید بدل کرده است. عون امیدوار است که سعودیها نقشی مؤثر در بازسازی لبنان ایفا کنند.
از سوی دیگر، سفر او به دمشق پس از سقوط دولت بشار اسد را میتوان پیشنهادی از سوی عربستان دانست. ریاض نگران نفوذ قطر و ترکیه در تحولات سوریه و لبنان است. این دو کشور، که از جریان اخوانالمسلمین حمایت میکنند، میتوانند معادلات منطقهای را به ضرر عربستان تغییر دهند.
عربستان و امارات در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا جریان اخوانالمسلمین را در جهان عرب تضعیف کنند. بنابراین، نزدیکی دمشق و بیروت از نگاه ریاض راهبردی برای مهار نفوذ ترکیه و قطر است. به همین دلیل، سفر جوزف عون به سوریه، که میتواند زمینهساز تقویت روابط لبنان و دمشق شود، در راستای اهداف ریاض قابل تفسیر است.
ایمنا: وضعیت کنونی سیاسی و اقتصادی لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شکیبایی: لبنان امروز درگیر بحرانی است که ریشه در فرآیندهای مخرب پنج تا شش سال گذشته دارد. بحران زبالهها، فروپاشی نظام اقتصادی، فساد در بانک مرکزی و فاجعه انفجار بندر بیروت، تنها بخشی از مشکلاتی است که کشور را درگیر کرده است. این بحرانها در سایه سیاستهای تحمیلی آمریکا و برخی دولتهای غربی، لبنان را به آستانه فروپاشی کشانده است.
سیستم مالی لبنان اکنون به کلی فروپاشیده و ارزش لیر به پایینترین حد خود رسیده است. این شرایط معیشتی دشوار، نتیجه مستقیم تحریمهای آمریکا و فشارهای خارجی است که با هدف تضعیف نهادهای داخلی لبنان طراحی شدهاند.
ایمنا: آینده سیاسی، امنیتی و اقتصادی لبنان را چگونه پیشبینی میکنید؟
شکیبایی: سرنوشت لبنان در گرو تحولات دو تا سه سال آینده است. انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۶ یکی از نقاط عطف این مسیر خواهد بود. تلاشهای بینالمللی و منطقهای برای تضعیف حزبالله و حتی خلع سلاح آن، میتواند معادلات امنیتی و سیاسی لبنان را دستخوش تغییر کند.
تضعیف حزبالله، بیتردید موقعیت رژیم صهیونیستی را در برابر لبنان تقویت خواهد کرد. از سوی دیگر، لبنان که امیدوار است سهم خود را از منابع انرژی مدیترانه بازیابد، بدون یک نیروی بازدارنده قوی ممکن است این منابع حیاتی را از دست بدهد. چنین وضعیتی پیامدهای اقتصادی جدی برای این کشور به دنبال خواهد داشت.
ایمنا: با وجود این چالشها، حزبالله چه جایگاهی در آینده لبنان خواهد داشت؟
شکیبایی: حزبالله لبنان فراتر از یک جریان نظامی، یک نیروی سیاسی و فکری است که از حمایت گسترده جامعه شیعه برخوردار است. کنار زدن حزبالله به این سادگیها ممکن نیست.
فشارها بر حزبالله تا سال ۲۰۲۶ و برگزاری انتخابات پارلمانی ادامه خواهد داشت، اما این گروه از تمامی ظرفیتهای خود استفاده خواهد کرد تا همچنان به عنوان یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاست لبنان باقی بماند. تجربه نشان داده است که حزبالله نهتنها در برابر فشارها تابآور است، بلکه توانایی تقویت جایگاه خود در شرایط بحرانی را نیز دارد.