به گزارش خبرگزاری ایمنا، مدرنیته یکی از مهمترین دستاوردهای اندیشه بشری و از قدرتمندترین جریانهای سیاستگذاری فکری معاصر، با حرکت پیوسته رو به جلوی خود، مبدأ تغییرات بسیاری در فضای زیست بشری بهویژه فضای شهرها بوده است و در این میان فضاهای عمومی شهری بیش از پیش و به شکلی آشکار متأثر از تغییر نگرشها، دگرگونیها و شکلگیری نیازهای جدید برای انسان مدرن بودهاند.
برداشتهای متفاوتی در رشتههای مختلف از فضای عمومی وجود دارد، بهطوری که فضای عمومی در شهر مدرن پر از معنی و اختلاف شده است و با این وجود، دگرگونیهای وسیع در ماهیت فضای عمومی تحت شرایط مدرنیته، از اشتراکات مفهوم فضای عمومی در تعابیر مختلف است.
دو هدف مهم در اینباره شامل شناسایی گفتمانهای حاکم بر مدرنیته ایرانی و بررسی نحوه بازنمایی آنها در فضای عمومی شهری و بررسی روندهای اصلی حاکم بر فضای عمومی شهر که نشانگر تاثیرپذیری آن از جهانبینی مدرنیته بوده، بسیار حائز اهمیت است.
مدرنیته به مجموعهای از تغییرات اشاره دارد که ناشی از پیشرفتهای علمی، صنعتی و فرهنگی است؛ این مفهوم شامل ایدههایی چون فردگرایی، عقلگرایی، نوآوری و تغییرات اجتماعی است. با ظهور مدرنیته، جوامع به سمت صنعتی شدن حرکت کردند که این امر منجر به تغییرات اساسی در ساختار فضایی شهرها شد.
در بیان تحولات کارکردی فضاهای شهری میتوان به این نکته اشاره کرد که فضاهای شهری بهعنوان بستر زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی انسانها نقش مهمی ایفا میکنند؛ با ورود مدرنیته، کارکردهای این فضاها دچار تحولاتی اساسی از جمله تغییر در الگوهای سکونت، توسعه زیرساختها، تنوع کاربریها، طراحی فضایی نوین و فضاهای عمومی شدند، چراکه با افزایش جمعیت شهرنشین و مهاجرتهای گسترده به شهرها، نیاز به مسکن مناسب افزایش یافت و این امر منجر به توسعه محلههای جدید و همچنین نوسازی محلههای قدیمی شد.
مدرنیته نیازمند زیرساختهای جدید بود که در این راستا ایجاد جادهها، پلها، سیستم حملونقل عمومی و شبکههای آبرسانی از جمله اقداماتی بود که برای پاسخگویی به نیازهای جدید انجام شد؛ معماری مدرن با تأکید بر سادگی، عملکردگرایی و استفاده از مواد جدید شکل گرفت و ساختمانها دیگر تنها برای سکونت طراحی نمیشدند بلکه باید پاسخگوی نیازهای متنوع کاربران نیز میبودند.
با وجود تمامی مزایای ناشی از مدرنیته، چالشهایی نیز از جمله نبود هویت محلی وجود دارد، زیرا در بعضی موارد توسعه سریع شهرها منجر به از بین رفتن هویت محلی شده است.
بناهای تاریخی اصفهان در برابر موج مدرنیته
رسول میرباقری، رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به تأثیرات مدرنیته بر شهرها و کشورهای در حال توسعه و با تاکید بر اهمیت حفظ اصالت و کارکرد شهرها به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: شهرهای ایران از نظر شهرسازی، قدمت و بافت تاریخی، تنوع بسیاری دارند.
وی ادامه میدهد: شهر اصفهان بهعنوان نمونهای بارز از یک شهر تاریخی در دورههای مختلف، پایتخت حکومتهای گوناگون بوده است.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان تاکید میکند: اصفهان دارای گذرها، معابر و ابنیههای متعددی است که بخشی از میراث تاریخی این شهر را تشکیل میدهد و آثار بهجا مانده از دورههای صفوی و سلجوقی، از جمله خانههای تاریخی و بناهای ستارهدار، گویای قدمت این شهر هستند.
میرباقری با اشاره به نظریات مختلف درباره مدرنیته میگوید: برخی معتقدند شهرهایی همچون اصفهان نباید به سمت شهرسازی خشک و انعطافناپذیر حرکت کنند، بلکه باید توسعه شهری آنها همسو با فرهنگ مردم، محیطزیست و شرایط تاریخی باشد.
وی اضافه میکند: این نگاه در ضوابط طرح تفصیلی شهر اصفهان نیز بهوضوح دیده میشود، بهگونهای که در این شهر بلندمرتبهسازی چندان رواج نیافته و بسیاری از محورهای آن، به دلیل ارزشهای تاریخی و میراثی، دارای ضوابط خاصی هستند.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان میکند: طرحهای جامع و تفصیلی شهر اصفهان نشان میدهد که این شهر ماهیتی تاریخی دارد و ضوابط سیما و منظر شهری نیز بر این موضوع تاکید دارد.
میرباقری میگوید: برای مثال استفاده از بعضی مصالح ساختمانی همچون شیشه و کامپوزیت در بافت تاریخی ممنوع است و الزاماً باید از آجر استفاده شود که این امر نشاندهنده تلاش برای حفظ هویت فرهنگی و تاریخی شهر است.
وی با بیان اینکه مدرنیته، هرچند بعضی اصول را به چالش میکشد، اما نباید موجب نادیده گرفتن آثار و میراث فرهنگی شود، تصریح میکند: ضرورت دارد که شهر اصفهان در حوزههای هوشمندسازی، الکترونیکی شدن خدمات و شهروندسپاری، گامهای سریعی بردارد تا ضمن حفظ هویت تاریخی، از پیشرفتهای نوین نیز بهرهمند شود.
استفاده از تفکرات مدرنیسمی برای نمای ساختمانها
علیمحمد ظهرابی، دکترای برنامهریزی شهری به خبرنگار ایمنا میگوید: در معماری بهویژه در طراحی نما، عوامل متعددی نظیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، همچنین خواستهها و مطالبات کارفرماها تأثیرگذار هستند، با این حال، آنچه اهمیت ویژه دارد، وجود ضوابط و مقررات کلان در حوزه شهرسازی و معماری و انطباق آنها با طرحهای توسعه شهری است.
وی اضافه میکند: برای تحقق معماری ایرانی-اسلامی، ابتدا باید شهر و شهرسازی ایرانی-اسلامی را بهدرستی بشناسیم و اصول آن را در محیط شهری پیاده کنیم.
دکترای برنامهریزی شهری تاکید میکند: این موضوع در مولفههایی همچون نحوه تفکیک زمین، چیدمان جرمها در قطعات، توزیع تراکم ساختمانی، سطح اشغال و تعداد طبقات بهوضوح تأثیرگذار است، زیرا امروزه ضوابط و مقررات طرحهای توسعه شهری نقش مهمی در حجم، فرم و نمای ساختمانها دارند، با این حال در بسیاری از موارد ضوابط و مقررات با تفکرات مدرنیسمی شکل گرفته است و بهکار برده میشود.
ظهرابی میگوید: ظهور شهرسازی و معماری اسلامی-ایرانی در سیمای شهری کلانشهر اصفهان نیازمند تدوین ضوابط و مقررات ویژه و اجرایی در طرحهای توسعه شهری است.
وی ادامه میدهد: لازم است چارچوب و ضوابط مشخصی در بدنهها و جدارههای شهری اعمال شود، زیرا تجربه جهانی شهرها نشان داده است که اعمال ضوابط و معیارها، موجب دستیابی به یکپارچگی و هماهنگی در نماهای شهری میشود.
دکترای برنامهریزی شهری خاطرنشان میکند: برای دستیابی به یک زیباییشناسی همگون و متناسب با معماری ایرانی-اسلامی در منظر شهری، باید چارچوب خاصی برای طراحان و معماران تعیین شود؛ این چارچوب همزمان باید فضایی برای بروز خلاقیتها فراهم کند؛ با این حال اعمال ضوابط مشخص در بدنهها و جدارههای شهری ضروری است.
ظهرابی میگوید: عواملی همچون نحوه تفکیک زمین، جرمگذاری در قطعات، توزیع تراکم در بافتهای شهری و تعداد طبقات، تأثیر زیادی بر فرم ساختمانها دارد، با این حال در بسیاری از موارد این عوامل بهصورت کلیشهای و یکنواخت در تمام مناطق جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی اعمال میشود که این امر مانع از بروز مولفهها و معیارهای شهرسازی ایرانی-اسلامی میشود.
وی با بیان اینکه برای تحقق نماهای با معماری ایرانی-اسلامی، ابتدا باید زمینههای لازم در تمام طرحهای توسعه شهری فراهم شود، ادامه میدهد: اگر بخواهیم اصول معماری ایرانی-اسلامی همچون وحدت، تعادل، درونگرایی، محرمیت، نبود اشراف بصری، سادگی و تواضع در فضای شهری نمود پیدا کند، ابتدا باید این اصول بهعنوان ضوابط و راهنمای طراحی شهری در طرحهای توسعه شهری گنجانده شود.
مدرنیته شدن شهرها غیرقابل جلوگیری است
فرزاد مؤمنی، کارشناس شهرسازی به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: رویکردهای مختلفی برای تغییر چهره امروز شهرهای در حال توسعه مطرح است و میتوان گفت هدف همه آنها انسانمدار شدن و در اولویت قرار گرفتن شهروندان است.
وی ادامه میدهد: برنامهریزی شهری برای شهرهای کهن کشورهای در حال توسعه با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی، دشوارتر از شهرهایی است که پیشینه تاریخی چندانی ندارند، با این حال امروزه مدیران بسیاری از شهرهای کهن جهان از جمله لندن توانستهاند تعادلی میان سنت و مدرنیته برقرار کنند که نشان میدهد رسیدن به معیارهای مدرنیته در عین حفظ سنتها محالی نیست.
کارشناس شهرسازی تاکید میکند: زندگی در شهرهای امروزی با رویکردها، سبکها و فناوریهای نوین عجین شده است و کنار آمدن با شرایط جدید شهرها در راستای تحقق شهر انسانمدار اهمیت زیادی دارد.
مؤمنی میگوید: مدرنیته شدن شهرها غیرقابل جلوگیری است، اما میتوان به روندها و فرآیندها با انجام برنامههای دقیق کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهت داد و پست مدرنیسم و معیارهای آن را در تمام عرصههای شهری لحاظ کرد.
وی اضافه میکند: مدیریت شهری در کشورهای توسعهیافته به خوبی شهرهای تحت مدیریت خود را با شرایط جدید تطبیق داده است، در حالی که شهرهای کشورهای در حال توسعه در تطبیق با مدرنیته و شرایط جدید عقب ماندهاند.
کارشناس شهرسازی خاطرنشان میکند: شهرهای کهن این کشورها گذشتهای غنی و باهویت داشتهاند که در گذر زمان دستخوش تغییر شده است و بدون پیوند با زمان حال، در یک بلاتکلیفی به سر میبرد که تمام بخشها و حوزههای شهری را در بر گرفته است.
مؤمنی میگوید: هریک از شهرهای جهان بر اساس قدمت بناها، پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی نیازمند رویکردی متفاوت از شهرهای دیگر هستند و نیاز است تمام معیارهای مطرح در سطح مجامع بینالمللی در سطح محلی مورد توجه باشد و برنامهریزی بومی در اولویت برنامهریزان در هر ناحیه و منطقه قرار بگیرد.
وی میافزاید: مدیران شهری باید همت و اراده لازم را برای تغییر چهره شهرهای امروزی داشته باشند و برنامههای خود را بر مبنای رویکرد انسانمدار و به صورت سیستمی تهیه کنند و به مسائل شهر نگاهی واقعبینانه داشته باشند.
به گزارش ایمنا، مدرنیته تأثیر عمیقی بر تحولات کارکردی فضاهای شهری داشته است؛ از تغییر الگوهای سکونت گرفته تا تنوع کاربریها و طراحی فضایی نوین و گسترش فضاهای تجاری مدرن که این تغییرات چهره شهر را دگرگون کرده است؛ با این حال رویکردهای نوین شهری میتواند با ایجاد تعادل میان مدرنیته و حفظ هویت تاریخی، فضاهای عمومی پویاتر و انسانمحورتر را برای نسلهای آینده فراهم کند.