دوشنبه، 15 بهمن 1403
ایده خبر » ورزشی » لحظاتی از جنس نور، دیداری ویژه در سایه‌سار کلام وحی

لحظاتی از جنس نور، دیداری ویژه در سایه‌سار کلام وحی

کد خبر: 15711

در شوق دیداری ناب، محفلی از جنس نور و معنویت شکل گرفت، اساتید، قاریان و حافظان برتر شرکت کننده درچهل‌ویکمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن در کنار گروه‌های مختلفی از مردم در حسینیه حضرت امام خمینی(ره) گرد هم آمدند تا از نزدیک چشم، گوش و دلهایشان را به بیانات رهبر انقلاب بسپارند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، همه‌چیز با یک تماس آغاز شد، در میان گفت‌وگوهای صمیمانه با دوستان، زنگ تلفن به صدا درآم، آن‌سوی خط، مسئول روابط‌عمومی اوقاف مازندران بود، صدایش آرام اما جدی بود: «مایلید در دیداری ویژه حضور داشته باشید؟» لحظه‌ای سکوت کردم، نکند اشتباه گرفته‌اند؟ مگر می‌شود؟ - «جدی می‌گوئید؟» - «بله، شما به دلیل فعالیت‌های رسانه‌ای‌تان در حوزه قرآن و حافظان کلام وحی، به این دیدار دعوت شده‌اید. آیا برای این سفر آماده‌اید؟»

قلبم تندتر زد، این فرصتی نبود که بتوان درباره‌اش تردید کرد، بی‌درنگ گفتم: «نیکی و پرسش! حتماً خواهم آمد. لطفاً نامم را در فهرست قرار دهید.»

پس از آن تماس، هنوز در ناباوری غرق بودم، آیا واقعاً مرا به چنین دیداری دعوت کرده‌اند؟ آن‌هم در حسینیه‌ای که سال‌ها با اشتیاق، تصاویر و سخنان آن را دنبال کرده بودم؟ دوستانم با شور و هیجان تبریک گفتند، برخی حتی درخواست کردند که شاید بتوان برایشان فرصتی فراهم کرد، اما گفته شد که تعداد محدود است و این توفیق نصیب هر کسی نمی‌شود.

چهاردهم بهمن، روز دیدار اعلام شد و قرار شد هماهنگی‌های نهایی بعداً اعلام شود، هر روز در ذهنم مرور می‌کردم: نکند اشتباهی شده باشد؟ نکند لحظه‌ای قبل از سفر بگویند که جایی برایم نیست؟ استرس داشتم، اما یک پیامک همه تردیدها را از بین برد: «کارت ورود شما به حسینیه آماده است، برای دریافت، به سرگروه خود مراجعه کنید.»

لحظاتی از جنس نور، دیداری ویژه در سایه‌سار کلام وحی

سفری که از قلب شروع شد

انتظار به پایان رسید، صبح شنبه، تماس دوم برقرار شد، صدای صائب نجفی، مسئول روابط‌عمومی اوقاف، این بار قاطع‌تر و شفاف‌تر بود: «فلان ساعت، فلان نقطه از شهر آماده باشید، همراه قاریان و حافظان کل قرآن و مدیران مؤسسات قرآنی به تهران می‌رویم.»

خانواده‌ام مشتاق‌تر از خودم بودند، سفارش‌هایشان تمامی نداشت: «لحظه دیدار، ما را هم در دل و دعایت داشته باش.» و سرانجام، شب سیزدهم بهمن، در میان هیجان و شوق، همراه کاروانی چهل‌نفره سوار اتوبوس شدیم و راهی تهران شدیم.

خواب از چشمانم گریخته بود، پنج ساعت مسیر تا تهران، اما بیش از دو ساعت نتوانستم چشم روی هم بگذارم، هم‌سفر نوجوانم، پسری چهارده ساله از ساری، همچون من بیدار بود، چشمانش برق می‌زد: «خیلی خوشحالم… باورم نمی‌شود که قرار است آقا را از نزدیک ببینم!»

لحظه‌ای که تاریخ در قلبش حک شد

ساعت ۵:۳۴ بامداد، خیابان پاستور. اتوبوس‌ها پشت سر هم ایستاده بودند، مردمانی از هر گوشه کشور پیاده شدند، ما هم همراهشان بودیم، نماز صبح را در مسجد خواندیم و گفته شد که ساعت هشت صبح درهای حسینیه امام خمینی (ره) باز می‌شود و رهبر انقلاب ساعت ۱۰:۰۰ تشریف می‌آورند.

چهاردهم بهمن، روز موعود. جمعیتی از قاریان، حافظان، فعالان قرآنی، و حتی چند نفر از اهالی رسانه، در اول کوچه نوشیروان گرد آمده بودند، پس از دریافت کارت‌های ورود، صف‌های جداگانه‌ای برای ورود بانوان و آقایان تشکیل شد، همه نگاه‌ها مشتاق، همه دل‌ها تپنده، هر گامی که به سوی حسینیه برمی‌داشتیم، به حقیقتی نزدیک‌تر می‌شدیم که تا دیروز برایمان رؤیایی دور بود.

عبور از بازرسی‌ها، سخت‌گیرانه اما همراه با شوق، کسی معترض نبود، بلکه همکاری می‌کردند، چرا که مقصد، دیداری عزیز و بی‌مانند بود. و آن‌گاه که پا به داخل حسینیه گذاشتم، نگاهم نخست به بالای جایگاه دوخته شد. هر بار این سوال را از خودم می‌پرسیدم: «این بار کدام آیه قرآن بر فراز کتیبه حسینیه نقش بسته است؟» و این بار، با خطی طلایی بر زمینه‌ای از لاجورد و فیروزه، این آیه نقش بسته بود: «وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًی وَرَحْمَةً وَبُشْرَیٰ لِلْمُسْلِمِینَ.»

لحظاتی از جنس نور، دیداری ویژه در سایه‌سار کلام وحی

لحظات انتظار، لحظاتی ناب

دو ساعت تا آمدن رهبر انقلاب مانده بود، به چهره‌های اطرافم نگاه می‌کردم، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، از همه جای ایران، زنی با لباس محلی ترکمن، مردی با کلاه نمدی بختیاری، دخترانی در لباس بسیجی و کودکی هشت‌ساله که نامش زینب بود، با ذوق می‌گفت: «این دومین بار است که آقا را می‌بینم!»

خانم معلمی از گلستان نیز که حافظ کل قرآن بود، گفت: «چهارمین بار است که به این دیدار می‌آیم، امسال، دومین بار. بار اول اردیبهشت، دیدار معلمان بود، و حالا این‌جا.» در میان جمعیت، قاریان برتر جهان اسلام نیز حضور داشتند، نام‌های بزرگی از مسابقات بین‌المللی قرآن، آمده بودند تا این محفل نورانی را با صوت دل‌نشینشان مزین کنند.

ساعت دقیقاً ۱۰:۰۰. حسینیه در سکوتی پرهیجان فرو رفت، آن پرده‌های سبز لاجوردی کنار رفتند و حضرت ماه در جایگاه همیشگی خود ظاهر شدند، فریادها برخاست. «صل علی محمد، رهبر ما خوش آمد!»

محفل قرآنی، با تلاوت‌هایی از قاریان ممتاز ایرانی و مصری آغاز شد. استادان، جوانان، نوجوانان، هرکدام به نوبت، آیات وحی را تلاوت کردند و فضای حسینیه را از معنویت پر کردند و سپس، کلام آقا. ایشان، با تبریک میلاد امام حسین (ع)، سخنانشان را چنین آغاز کردند: «هنگام مراجعه و تلاوت قرآن، باید توجه داشت که با معجزه رسول خاتم روبه‌رو هستیم که اگر بشر از این معجزه بهره گیرد، تمام مشکلاتش حل خواهد شد، قرآن، راهنماست، نجات‌بخش است، و هدایت حقیقی در کلام وحی نهفته است.

زمانی که بیانات رهبر انقلاب به پایان رسید، نگاه‌ها در هم گره خورد، چقدر زود گذشت! چقدر کوتاه، اما چقدر عمیق و پرمعنا! چشمانمان هنوز به جایگاه بود، اما آقا برخاستند و رفتند، حسینیه، آرام‌آرام خلوت شد، اما در دل‌های ما، این لحظات برای همیشه باقی خواهد ماند، با قدم‌هایی آهسته، از حسینیه خارج شدیم. سرشار از شوق، سرشار از امید، و با دعایی در دل: «خدایا، این دیدار را نصیبمان کن، بار دیگر، و بار دیگر…»

گزارش از کبریا مقدس، خبرنگار ایمنا در مازندران

منبع: imna-836021

دسته بندی: ورزشی
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید