به گزارش خبرگزاری ایمنا، تخریب یا آسیب به آثار تاریخی، اتفاقی است که همچنان در کشور ما در حال رخ دادن است؛ از زخمهایی بر پیکر خسته میراث که هیچ مرهمی نمیتواند آن را درمان کند تا نابودی و مرگ بیصدای این آثار که سندی بر هویت و تمدن ایران است.
طبق ماده ماده ۵۵۸ قانون، «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی - تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، یا تزئینات، ملحقات، تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی - تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک الی ده سال محکوم میشود.»
طبق معمول، قانون فکر همه جا را کردهاست اما میزان آگاهی مردم از این موضوع و البته برخورد قاطع با کسانی که به راحتی آن را زیر پا میگذارند، در کنار اقدامات انجام شده برای کاهش این نوع جرایم، موضوعی بود که به آن پرداختهایم.
نه پلیس میراث داریم، نه دوربین مداربسته و نه حتی یک تابلوی کوچک هشدار دهنده!
سید روحالله سید العسگری، سرپرست معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: باید گفت که قوانین فعلی درباره حفاظت از آثار تاریخی، کافی نیستند و نیاز به اقدامات دیگری هم دارد اما نکته اصلی این است که با افراد خاطی، برخورد جدی صورت گیرد؛ در کنار این موضوع، باید فرهنگسازی صورت گیرد که خود مردم با دیدن صحنههای آسیب به آثار تاریخی، اطلاعرسانی و حتی از آن جلوگیری کنند.
وی میافزاید: در واقع علاوه بر نیاز به برخورد جدی با خاطیان، نصب تابلوهای هشداردهنده درباره برخورد قانونی در صورت آسیب به ابنیه، میتواند بسیار مؤثر باشد که همین اقدام ساده هم صورت نگرفتهاست در حالی که آسیب به این آثار، جبرانناپذیر است.
سرپرست معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان ادامه میدهد: متأسفانه مردم با پلیس میراث آشنایی زیادی ندارند؛ در واقع نیاز است در مکانهای تاریخی، افرادی با لباس و هویت مشخص به عنوان پلیس میراث و گردشگری حضور داشتهباشند؛ همانطور که بستن کمربند ایمنی در خودرو با هشدار و بعد برخورد مکرر پلیس به یک عادت تبدیل شد، در حوزه گردشگری هم میتواند مؤثر باشد.
سید العسگری خاطرنشان میکند: در کنار پلیس میراث، نصب دوربینهای مداربسته و هشدار وجود آنها، میتواند به کاهش این جرایم کمک کند در حالی که به آن صورت اقدامی برای این موضوع نیز صورت نگرفتهاست!
گردشگری مجازی؛ تجربه حضور در بناهای تاریخی بدون سفر به آنجا
وی تصریح میکند: در این راستا، نباید از نقش رسانهها برای هشدار و آگاهسازی مردم، غافل شد، زیرا با این ابزار میتوان پیامهای فرهنگی زیادی حتی به خارج مرزهای کشور فرستاد؛ برای مثال در سینمای ترکیه، تلاش میشود مناظر مختلفی که شاید در دنیای واقعی جذابیت چندانی نداشته باشند، به بهترین شکل به تصویر بکشد و دنیا را جذب این کشور کند.
سرپرست معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان عنوان میکند: تا چند سال آینده، گردشگری مجازی بهویژه در حوزه آثار تاریخی افزایش پیدا میکند و میتوان گفت گردشگران تاریخی بسیار کمی با خود دارد؛ این موضوع، کاهش فروش صنایع دستی را هم با خود خواهد داشت؛ برای مثال در کره جنوبی، اتاقی وجود داشت که به وضوح میتوانستیم جزئیات بنا را ببینیم و حتی عکس بگیریم؛ انگار که آنجا حضور داشتیم! بنابراین همانطور که پرداخت قبض و حتی تاکسی گرفتن دستخوش تغییر با تکنولوژی شد، این اتفاق برای گردشگری هم رخ خواهد داد و البته هزینه کمتری هم برای گردشگران خواهد داشت.
سید العسگری میگوید: بحث تخریب آثار تاریخی در سطح کلانتر هم وجود دارد؛ برای مثال دیده میشود که بسیاری از خانههای تاریخی با روشهای مختلف، تحت تخریب قرار میگیرند در حالی که با کمک سرمایهگذاران قابلیت تبدیل به هتل، رستوران و… را دارند و علاوه بر حفظ هویت بنا، اشتغالزایی نیز صورت میگیرد.
غبار غم و آلودگی بر چهره کاشیهای مسجد جامع عباسی تا عدم استفاده از نیروی متخصص
وی میافزاید: مثال دیگر، کاشیکاریهای مسجد جامع عباسی است که به دلیل وجود آلودگی هوا و سرب آن در حال آسیب دیدن است و دارد آنها را از بین میبرد؛ درحالی که تمیز کردن این کاشیها با روش و مواد مخصوص هم انجام نمیشود! البته بحثهایی مانند مرمت مسجد شیخ لطفالله و... نیز از موضوعاتی است که میتوان به آن اشاره کرد.
سرپرست معاونت میراثفرهنگی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان ادامه میدهد: به طور کلی استفاده از نیروی متخصص علمی و تجربی برای حفظ این آثار، حلقه مفقودهای است که باید در کنار یکدیگر مورد استفاده قرار گیرند؛ در سایر کشورها، حتی آنها که نسبت به ایران، آثار کمتری دارند حفظ و حراست از آثار تاریخی به شدت پر اهمیت است چراکه تلاش دارند آن را به عنوان سند گویای تاریخ خود معرفی کنند و منبعی برای درآمد پایدارشان باشد.
سایه سیاه وندالیسم بر سر آثار تاریخی
در ادامه، مهدی گلیپور، راهنما و کارشناسحوزه گردشگری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: جلب توجه، یادگاری نویسی از جمله دلایل وندالیسم و تخریب است؛ متأسفانه بسیاری از افراد از ارزش واقعی ابنیه خبر ندارند و فقط این ابنیه را برای دیدن، عکس یادگاری و… میدانند؛ اگر ارزش این ابنیه، تاریخ و فرهنگ به خوبی برای گردشگران توضیح داده و نهادینه میشد، برعکس این قضیه اتفاق میافتاد.
وی با اشاره به کافی نبودن قوانین این حوزه میافزاید: هرچند در دادگاهها و دادگستریها کارشناس و متخصص رسیدگی به این جرایم حضور دارند، اما قوانین باید مورد بازبینی قرار گیرد تا بازدارندگی بیشتری داشته باشد؛ به نظر من فرهنگسازی و دست به دست دادن نهادهایی مثل آموزش پرورش، آموزش عالی، صداوسیما و رسانههای جمعی، بسیار بهتر خواهد بود.
گلیپور ادامه میدهد: طبق قانون، میراث فرهنگی تنها نهاد متولی حفظ و پایش آثار است، اما در اصفهان به علت تعدد آثار تاریخی، نهادهایی مثل شهرداری، بانکها، مؤسسات و بنگاههای خصوصی کارگاهها و … مالکیت داشته و هر کدام میخواهند جداگانه تصمیمگیری کنند؛ هرچند که مرجع تعیین کننده میراث فرهنگی است اما روند اداری و… زمان بر است.
چه باید کرد؟
کارشناس گردشگری عنوان میکند: حضور راهنمای فرهنگی، حضور نیروهای متخصص و دلسوز، تابلوهای راهنما و هوشمند، کنترل و دسته بندی و گروه بندی بازدیدکنندگان و تعیین زمان بازدید از مواردی است که میتواند به حفظ این آثار کمک کند.
گلیپور تصریح میکند: فکر میککم سیستمهای دوربین و… به نظرم کارایی کمتری دارند اما به جای همه اینها، استفاده بجا و خردمندانه از آثار تاریخی از سنین مهد کودک و ابتدایی به دانش آموزان و برگزاری کلاس درس در اماکن، تحقیق، مقایسه و مطالعه آنها میتواند مؤثر باشد.
وی بیان میکند: همکاری همه نهادهای دارای رسانه، استفاده از بیلبوردها، برنامههای رادیویی و تلویزیونی و مستند سازی اقدامات مثبتی است که میتوان انجام داد اما بازدید حضوری و فیزیکی از نظر بنده بهتر و تاثیرگذارتر است.
به گزارش ایمنا، امیدواریم تا وقتی که تاریخ در این شهر تنفس میکند و این آثار پابرجاست، کسی به داد این اوضاع برسد! آقایان! وظیفه ما گفتن و نوشتن بود اما شما که دستت میرسد بدان «نوش دارو پس از مرگ سهراب» دیگر اثری ندارد.