علیرضا مبصر؛ گروه بورس: در اقتصادی که هر روز غافلگیرکنندهتر از دیروز است، شرکتهایی که سالها نامشان مترادف با اعتماد و ثبات بود، یکی پس از دیگری از چشم بازار میافتند. «صنعتی بهشهر» یا همان «غبشهر»، روزگاری غول بلامنازع صنعت روغن کشور، حالا در موقعیتی ایستاده که نه تنها جایگاه پیشین خود را از دست داده، بلکه حتی برای حفظ بقا نیز باید بجنگد. این مقاله نگاهی موشکافانه و انتقادی دارد به عملکرد مالی، جایگاه بورسی، سهم بازار، و آینده یکی از مهمترین شرکتهای صنایع غذایی ایران؛ شرکتی که دیگر روغنش هم برای سهام داران چرب نیست...
افت فروش؛ آمارهایی که فریاد میزنند
براساس گزارشهای فروش، شرکت صنعتی بهشهر در فروردین ۱۴۰۳ به درآمد ۲۳۱ میلیارد تومان دست یافته است که نسبت به ماه گذشته (اسفند ۱۴۰۲) با مبلغ ۵۶۳ میلیارد تومان، کاهش بیش از ۵۰ درصد را نشان میدهد. این افت شدید در ماهی که بهطور معمول بهخاطر تقاضای فصلی شب عید پرفروشترین ماهها به حساب میآید، هشدار جدی بود که در سال گذشته جدی گرفته نشده و این روند تا به امروز منتهی به اردیبهشت 1404 کمی بهتر یا بدتر تکرار شده است؛ این کاهش فروش تنها در یک ماه مشهود نبوده، بلکه در سایر شاخصها نیز تاثیرگذار بوده است. نرخ رشد درآمد فصلی شرکت به نسبت فصل گذشته ۲۵.۵٪ بوده، اما نسبت به سال گذشته کاهش ۴.۵٪ را نشان میدهد. همینطور رشد سود عملیاتی شرکت در مقایسه با فصل گذشته ۹۸.۹٪ بوده، اما نسبت به سال گذشته کاهش ۴.۵٪ را تجربه کرده است که در سال 1403-1404 حکایت از ضعف عمیقی در شرکت دارد.

حاشیه سود پایین؛ روغن ارزان ولی گران برای سهامدار
با وجود کاهش قیمت جهانی روغن خام و تسهیل واردات مواد اولیه، انتظار میرفت که حاشیه سود شرکتها بهبود یابد. اما در عمل، بررسیهای صورتهای مالی نشان میدهد که سود ناخالص و خالص شرکتها کاهش یافته یا ثابت مانده است. برای مثال، در فصلی که شرکت بهشهر گزارش کرده است، نرخ رشد سود خالص نسبت به فصل گذشته منفی ۲۵.۶٪ و نسبت به سال گذشته منفی ۳۷.۹٪ بوده است. این روند نشاندهنده مشکلات عمده در بهرهوری، افزایش هزینهها و مدیریت ناکارآمد است. سودهای عملیاتی حتی در صورت افزایش تولید، بهطور چشمگیری کاهش یافته است.

بازار سرمایه و بیاعتمادی مطلق
سهام شرکتهای فعال در صنعت روغن در بورس، از جمله شرکت صنعتی بهشهر، نه تنها رشد نکردهاند، بلکه در برخی موارد رکود و کاهش قیمتها را تجربه کردهاند. این وضعیت که در حال حاضر تحت تاثیر بیاعتمادی گسترده در بازار سرمایه است، نشاندهنده از دست دادن اعتماد سرمایهگذاران به این شرکتها است. شرکت بهشهر که بهطور سنتی در صنعت روغن ایران شناخته شده بود، در حال حاضر تنها با ۲۰٪ سهام شناور در بازار بورس مواجه است. این عدم اعتماد به این شرکت، در شرایطی که بورس بهطور کلی روند مثبت دارد، میتواند زنگ خطر جدی برای مدیران و سهامداران این شرکتها باشد.
ساختار فرسوده، نبود نوآوری و استراتژی گمشده
در چند سال اخیر، شرکت صنعتی بهشهر هیچ برنامه توسعهای یا نوآوری خاصی برای ورود به بازارهای جدید نداشته است. این شرکت همچنان به مدلهای قدیمی تولیدی وابسته است که نیاز به بهروزرسانی و نوآوری دارند. حتی با وجود افزایش تولید، هیچ سود قابل توجهی برای سهامداران ایجاد نمیشود. همین ضعف در نوآوری باعث کاهش سهم بازار این شرکتها در برابر رقبا و کاهش فروش داخلی شده است. این شرایط نهتنها باعث از دست دادن رقابت در بازار داخلی، بلکه موجب عقبماندگی در بازارهای بینالمللی نیز شده است.
مسئولیت اجتماعی یا باری روی دوش مصرفکننده؟
یکی دیگر از مواردی که در بحرانهای مختلف نظیر بحران روغن در سال ۱۴۰۰ مشاهده میشود، ناتوانی شرکتهای بزرگ در این صنعت از جمله غبشهر در ایفای مسئولیتهای اجتماعی خود است. این شرکتها بهجای کمک به تثبیت بازار و حمایت از مصرفکنندگان، بیشتر به تماشاگر بحران تبدیل شدهاند. بحرانهایی مانند افزایش ناگهانی قیمتها و کمبود عرضه باید بهطور مؤثر مدیریت شوند، اما در موارد متعدد، هیچ اقدام مؤثری از سوی این شرکتها در راستای مقابله با بحرانها صورت نگرفته است.
چشمانداز آینده؛ آیا هنوز امیدی هست؟
صنعت روغن خوراکی در ایران با چالشهای بزرگ مواجه است. برای شرکتهایی مانند بهشهر که در گذشته نماد ثبات و کیفیت بودند، نوسازی ساختارها، تغییر استراتژیهای بازاریابی و ورود به بازارهای صادراتی ضروری است. در حال حاضر، با توجه به مشکلات ساختاری، این شرکتها نیاز به تغییرات اساسی دارند تا بتوانند در بازار باقی بمانند. به نظر میرسد که شرکتهای این صنعت تا زمانی که تحولی در نحوه مدیریت و توسعه استراتژیها صورت نگیرد، نمیتوانند امید به بازگشت به روزهای اوج خود داشته باشند.
در نهایت، با توجه به وضعیت بحرانزا و چالشهای موجود در صنعت روغن خوراکی، ضروری است که وزارت صمت، سازمان بورس و بخش خصوصی فعال در این حوزه برای اصلاح ساختارها و استراتژیها اقدامات لازم را انجام دهند. این اصلاحات نهتنها برای بقای شرکتها بلکه برای امنیت غذایی و رفاه مردم ضروری است.