به گزارش خبرگزاری ایمنا از یزد، در میانه سرزمین آفتابسوخته ایران، جایی که بادهای کویری شنها را بر دل دیوارهای خشتی میکوبند و زمین هر قطره آب را با ولعی پایانناپذیر میبلعد، سازههایی ایستادهاند که نه تنها شگفتی مهندسی پیشینیان ما را فریاد میزنند، بلکه همچون راویان بیزبان تاریخ، حکایت مقاومت، ذکاوت و همزیستی انسان با طبیعت را به یادمان میآورند.
آبانبارهای یزد، این گنجینههای خاموش، چکیده هزاران سال همزیستی با خشکسالی هستند، بناهایی که همچنان در دل خاک، خنک، مرموز و قابل احترام ماندهاند.
در تاریخ ایران، آب تنها مایعی حیاتبخش نیست، در فرهنگ ایرانی، آب مفهومی قدسی، اخلاقی و اجتماعی دارد، حضور آبانبارها در یزد با آن معماری شگفتانگیز و سیستمهای خلاقانه نگهداری آب، پاسخی هنرمندانه و عارفانه به این مسئله حیاتی است که چگونه میتوان در دل کویر، تداوم زندگی را تضمین کرد؟
مجید علومی، سرپرست پایگاه میراث جهانی شهر تاریخی یزد در گفتوگویی پژوهشمحور، پرده از لایههای پنهان این میراث ملی برمیدارد: «آبانبارها حاصل هزاران سال تجربه زیسته مردمانی هستند که با دانش بومی، اقلیمشناسی، مصالح محلی و فرهنگ وقف، توانستهاند در برابر سختترین شرایط زیستمحیطی، معماریای خلق کنند که همچنان میتوان از آن آموخت.
آبانبارها، تاریخچهای فراتر از مرزها
ریشههای ساخت آبانبارها به اعماق تاریخ میرسد، علومی با نگاهی جامع به سیر تحول آن میگوید: «پیشینه ساخت آبانبارها را باید با پیدایش نخستین تمدنهای آبی پیوند زد، در بینالنهرین، در شهر اور، حدود ۲۳۰۰ سال پیش از میلاد، آبانباری در کنار زیگورات ساخته شد، در ایران، زیگورات چغازنبیل شوش، نمونهای از وجود چنین سازههایی در هزاره دوم پیش از میلاد است.
به گفته او، پس از ظهور اسلام، فرهنگ وقف به سازوکار توسعه این بناها جان تازهای داد، بسیاری از آبانبارها بهعنوان موقوفههایی عامالمنفعه ساخته شدهاند و در منابعی همچون مصالحالممالک و جامعالخیرات، نشانههایی از این وقفها در یزد دیده میشود: افرادی که تمکن مالی داشتند، با نیت خیرخواهانه، آبانبار میساختند و آن را وقف عموم میکردند. حتی موقوفاتی برای نگهداری، لایروبی و تأمین شیر و وسایل برداشت آب تعیین میشده است.
باور عمومی ممکن است آبانبار را تنها یک مخزن آب زیرزمینی بداند اما این سازهها در یزد به اشکال متنوع و بر اساس مکان، منبع تغذیه و کارکرد، در دستهبندیهای گوناگون جای میگیرند. علومی این تقسیمبندی را چنین توضیح میدهد: آبانبارهای شهری: معمولاً در مجاورت محلات ساخته شدهاند و از قنات تغذیه میشدهاند، مثل آبانبارهای پشت مسجد جامع، تکیه امیرچقماق، یا حاجیحسن.
آبانبارهای بینراهی (کاروانسراها): برای ذخیره آب باران طراحی شدهاند و به دلیل مسیر عبور کاروانها، در فواصل مشخصی ساخته میشدهاند.
آبانبارهای کوهستانی: نمونههایی کمتر شناختهشده که در ارتفاعات ساخته شدهاند و از برف و باران استفاده میکردند.
وی میافزاید: برخی آبانبارها دو مخزنه یا چهار مخزنه بودهاند، بهعنوان مثال، آبانبار زارچ، از نمونههای چهارمخزنه با بادگیرهای متعدد است.
معماری در خدمت طبیعت
معماری آبانبارها در یزد، تلفیقیاست از هنر، علم و تجربه، بناهای خشتی که با شکل خاص گنبدی خود، فشار خاک را به بهترین نحو تقسیم میکنند، مصالح مورد استفاده، شامل آجر، ملات ساروج و آهک موجب ماندگاری این سازهها شدهاند اما یکی از رازهای شگفتانگیز، استفاده از سرب مذاب در کف مخزن است.
علومی با اشاره به نمونههایی مانند آبانبار خواجه و ریگ میگوید: «برای جلوگیری از نفوذ آب به خاک، در کف برخی آبانبارها سرب میریختند، این لایه بعدها با کفسازی پوشیده میشد تا با آب تماس مستقیم نداشته باشد.»
یکی از نوآوریهای بینظیر در آبانبارهای یزد، استفاده از بادگیرهاست، سازههایی که با هدایت جریان هوا موجب تهویه و خنک شدن آب میشدهاند، برخی آبانبارها تا هفت بادگیر داشتهاند، علومی درباره کارکرد آنها چنین توضیح میدهد: «بادگیرها هوا را به درون میفرستادند و هوای گرم و مرطوب را خارج میکردند، این فرایند موجب میشد دمای داخل مخزن پایین آمده و از رشد جلبک یا فساد آب جلوگیری شود.
در نبود بادگیر از روزنههایی در سقف گنبد برای تهویه استفاده میشده است، این روزنهها نه تنها برای گردش هوا، بلکه برای خروج گازها و بخارات ناشی از تخمیر طبیعی نیز کاربرد داشتهاند.
فضایی برای توقف، نه فقط برداشت آب
فضای داخلی آبانبار تنها برای برداشت آب طراحی نشده بود، معماری آن با لحاظ نیازهای انسانی ساخته شده است، راهپلههایی با شیب ملایم و تعداد زیاد پاگرد، فضایی برای استراحت و حتی برای فعالیتهای جانبی بود.
علومی با لبخند اشاره میکند: «در برخی آبانبارها همچون تکیه امیرچقماق، فضاهایی برای چایفروشی یا استراحت باربرها طراحی شده بود، حتی در برخی موارد، فروش بستنی یخی در پاگردها رایج بوده است.
در پایینترین بخش، پاشیر قرار داشت، جایی برای برداشت آب که معمولاً با شیرهای برنجی یا برنزی کنترل میشد تا از ورود لجن تهنشینشده جلوگیری شود، قولتم که کمتر نامش شنیده شده، دریچهایست برای تخلیه کامل آب و لایروبی دورهای، این سیستمها بیانگر دقت فوقالعاده سازندگان در حفظ کیفیت آب هستند.
کتیبهها؛ سنگهایی که سخن میگویند
در بسیاری از آبانبارهای یزد، کتیبههایی به خط نستعلیق یا ثلث بر کاشی یا سنگ، اطلاعاتی از سال ساخت، نام بانی، معمار و وقفنامه ارائه میدهند، قدیمیترین نمونه، مربوط به آبانبار جنُک پشت مسجد جامع است که تاریخ ساخت آن ۸۷۸ هجری قمری را نشان میدهد.
علومی تأکید میکند: این کتیبهها علاوه بر ارزش هنری، اسناد هویتی آبانبار هستند و باید حفظ و مستندنگاری شوند.
آبانبارها فقط سازهای برای نگهداری آب نبودند، بلکه بخشی از نظام اجتماعی آموزش، بهداشت و نظم عمومی هم بودند. نگهداری آب، استفاده بهینه و لایروبی، همگی با مشارکت مردم و نهادهای محلی انجام میشد.
فرهنگ «سهمبری از آب» و رعایت نوبت، مفاهیمی است که به مرور، در رفتار اجتماعی مردم یزد نهادینه شده بود.
علومی در پایان گفتوگو نگاهی به آینده میاندازد: در دوران امروز که بحران آب، تبدیل به مسئلهای جهانی شده، بازخوانی و احیای دانش بومی مدیریت منابع، بهویژه در مناطقی مثل یزد، ضرورتی اجتنابناپذیر است. آبانبارها درسهایی دارند که میتوان آنها را با تکنولوژی روز تلفیق کرد و به راهکارهایی پایدار رسید.
به گزارش ایمنا، آبانبارهای یزد، نه تنها میراثی فیزیکی، بلکه سرمایهای معنوی و فرهنگیاند، بناهایی که در سکوت خود، بلندترین فریاد انسان برای زندگی در دل کویر را ثبت کردهاند، اگر ما به آنها با دید آیندهنگرانه بنگریم، شاید هنوز هم بتوانند نقشی حیاتی در ساخت آیندهای پایدار داشته باشند.