به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از نیچر، توافقنامه آرتمیس که به ابتکار ناسا و دولت ایالات متحده آمریکا تدوین شده، اکنون با امضای بیش از ۵۰ کشور به یکی از چارچوبهای اصلی همکاریهای بینالمللی در حوزه فضا تبدیل شده است، این سند بر پایه اصول مندرج در معاهده فضای ماورای جو تنظیم شده و هدف آن هدایت مأموریتهای آینده به ماه و مریخ از مسیرهای شفاف، صلحآمیز و مبتنی بر همکاری جهانی است.
با این حال، این توافقنامه در بستری از پرسشها و نگرانیهای حقوقی و سیاسی پیش میرود؛ بهویژه درخصوص مسائلی چون مالکیت منابع در سطح ماه و بهرهبرداری از مناطق خاص. برخی تحلیلگران هشدار میدهند که توافقنامههایی از این دست میتوانند راه را برای شکلگیری نوعی انحصار منابع در فضا هموار کنند؛ موضوعی که میتواند تعارضهای حقوقی و ژئوپلیتیکی جدی به همراه داشته باشد، پرسش کلیدی اینجاست که چه نهادهایی باید اختیار تصمیمگیری در مورد بهرهبرداری از فضا را داشته باشند و بر چه اساس این تصمیمها مشروعیت پیدا کنند؟
یکی از نقاط تمرکز قابل تأمل در چارچوب آرتمیس، جایگاه جوامع بومی و اقلیتهای فرهنگی در تصمیمسازیهای فضایی است. در گذشته، سیاستگذاریهای فضایی عموماً بدون مشارکت یا حتی توجه به دیدگاههای این جوامع تدوین شده بود. اما اکنون، با گسترش همکاریهای بینالمللی، موضوع «عدالت فضایی» به یکی از دغدغههای نوظهور بدل شده است، شفافیت در سیاستگذاریها، احترام به میراث فرهنگی، و تعهد به حفظ آثار باستانی در اجرام آسمانی میتواند مقدمات مشارکت مؤثرتر جوامع بومی در برنامههای فضایی را فراهم کند.
در عین حال، نگرش جوامع بومی نسبت به آینده فضا یکدست و یکسان نیست، برخی از این گروهها با توسعه برنامههای فضایی مخالفتی ندارند، اما تأکید دارند که اصولی چون مسئولیتپذیری اخلاقی، حفظ کرامت فرهنگی، و مشارکت عادلانه باید در اولویت قرار گیرد. چنین نقدهایی نباید مانعی برای رشد علمی تلقی شوند، بلکه باید آنها را بهمثابه فرصتی برای ایجاد توازن میان فناوری و ارزشهای انسانی دید.
کشورها و فرهنگهایی با منابع محدود اما پیشینه غنی، همچون بوتان، نپال و تایلند، در سالهای اخیر نشان دادهاند که مشارکت فرهنگی و دیدگاههای فلسفی میتوانند نقش مؤثری در طراحی برنامههای فضایی پایدار ایفا کنند. این کشورها با تکیه بر دانش بومی و نگرشهای معنوی به طبیعت، پیشنهادهایی بدیع برای بهرهبرداری اخلاقی از فضا ارائه کردهاند.
به گزارش ایمنا، مشارکت مؤثر و همراستای جوامع بومی با علم و صنعت فضا میتواند الگویی جدید از اکتشاف فضایی را بنیان نهد؛ الگویی که در آن نهتنها نوآوریهای فناورانه رشد میکنند، بلکه احترام به تنوع فرهنگی و زیستبوم انسانی نیز جایگاه واقعی خود را مییابد. چنین نگاهی شاید راهی باشد به سوی آیندهای که در آن «اکتشاف فضا» به معنای واقعی، همگانی، عادلانه و انسانی خواهد بود.