علیرضا مبصر؛ گروه بورس: اقتصاد ایران همواره در معرض نوسانات شدید ارزی و تورمی قرار داشته است. در چنین شرایطی، یافتن حوزهای که بتواند علاوه بر ایجاد ارزش افزوده، بهعنوان سپری در برابر کاهش ارزش پول ملی عمل کند، برای سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. صنعت پتروشیمی، یکی از معدود بخشهایی است که این ویژگیها را داراست. این صنعت با بهرهگیری از منابع عظیم نفت و گاز ایران، فرصتهای کمنظیری برای رشد و توسعه ایجاد کرده است. اما سؤال اساسی این است که آیا سیاستگذاران و سرمایهگذاران به درستی از این ظرفیتها بهره میبرند؟ و آیا سرمایهگذاری در این حوزه میتواند بازدهی بالاتری نسبت به سایر بازارهای مالی و داراییها داشته باشد؟
ایران با دارا بودن دومین ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر نفتی جهان، از مزیت رقابتی ویژهای در صنعت پتروشیمی برخوردار است. این منابع غنی، هزینه تأمین خوراک صنایع پتروشیمی را به حداقل رسانده و امکان تولید محصولات با ارزش افزوده بالا را فراهم میآورد. علاوه بر این، موقعیت جغرافیایی ایران، دسترسی به آبهای آزاد و نزدیکی به بازارهای بزرگ مصرفی مانند چین، هند و اروپا، مزیت دیگری است که میتواند صنعت پتروشیمی ایران را در زمره بازیگران اصلی این حوزه در سطح جهانی قرار دهد.
یکی از مهمترین کارکردهای صنعت پتروشیمی، کاهش وابستگی اقتصاد ایران به خامفروشی است. صادرات محصولات پتروشیمی، علاوه بر تأمین ارز موردنیاز کشور، نوسانات درآمدهای نفتی را نیز متعادل میکند. این صنعت، برخلاف صادرات نفت خام که مستقیماً تحت تأثیر تحریمها و کاهش قیمتهای جهانی قرار میگیرد، انعطافپذیری بیشتری دارد و امکان تنوعبخشی به سبد صادراتی را فراهم میآورد.
صنعت پتروشیمی، تأمینکننده مواد اولیه بسیاری از صنایع کلیدی از جمله خودروسازی، ساختمانسازی، کشاورزی و صنایع بستهبندی است. توسعه این صنعت، میتواند موجب رشد سایر بخشهای اقتصادی و ایجاد اشتغال گسترده در زنجیره تأمین شود.
نوسانات نرخ ارز؛ تهدید یا فرصت؟
شرکتهای پتروشیمی ایران، بخش عمدهای از محصولات خود را صادر میکنند و درآمد دلاری دارند. افزایش نرخ ارز، ارزش ریالی درآمدهای صادراتی این شرکتها را بالا برده و موجب رشد سودآوری آنها میشود. از این منظر، سرمایهگذاری در پتروشیمی میتواند بهعنوان یک استراتژی پوششی در برابر کاهش ارزش پول ملی و تورم عمل کند. اما در مقابل، نوسانات شدید نرخ ارز میتواند بر هزینههای واردات تجهیزات و مواد اولیه اثر منفی بگذارد. این موضوع، در کنار سیاستهای نامطمئن ارزی، برنامهریزیهای توسعهای این صنعت را با چالش مواجه کرده است.
قیمت گذاری خوراک؛ سیاستی که باید اصلاح شود
یکی از مهمترین دغدغههای فعالان صنعت پتروشیمی، نحوه قیمتگذاری خوراک گازی و مایع توسط دولت است. تعیین قیمتهای غیرواقعی و مداخلات دولتی، حاشیه سود برخی از شرکتها را کاهش داده و باعث عدم جذابیت سرمایهگذاری در برخی از بخشهای این صنعت شده است. کشورهایی مانند عربستان و قطر، با ارائه خوراک ارزانقیمت و سیاستهای حمایتی، توانستهاند سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در این صنعت جذب کنند. ایران نیز در صورت اصلاح سیاستهای قیمتگذاری خوراک، میتواند سرمایهگذاران داخلی و خارجی بیشتری را جذب کرده و ظرفیتهای این صنعت را بهطور کامل فعال کند.
به زبان ساده میتوان گفت: اصلاح قیمت گذاری خوراک؛ کلید شکوفایی صنعت پتروشیمی محسوب میشود
صندوق های بخشی، بستری مناسب برای ورود به صنعت پتروشیمی
برای سرمایهگذارانی که به دنبال مشارکت در رشد صنعت پتروشیمی هستند، اما نمیخواهند مستقیماً در سهام شرکتهای پتروشیمی سرمایهگذاری کنند، صندوقهای بخشی پتروشیمی، گزینهای ایدهآل محسوب میشوند. این صندوقها با تجمیع سرمایههای خرد، امکان سرمایهگذاری در مجموعهای از سهام شرکتهای پتروشیمی را فراهم کرده و از طریق مدیریت حرفهای، کاهش ریسک و افزایش بازدهی، سرمایهگذاری مطمئنتری را ارائه میدهند. بررسی عملکرد صندوقهای بخشی پتروشیمی در سالهای اخیر نشان میدهد که این صندوقها، در دورههای رشد نرخ ارز و افزایش قیمت جهانی محصولات پتروشیمی، بازدهی بالاتری نسبت به بازار سهام و سایر داراییهای مالی داشتهاند.
با توجه به ماهیت صادراتمحور این صنعت، سرمایهگذاری در صندوقهای پتروشیمی میتواند یک پوشش مناسب در برابر ریسکهای تورمی و ارزی ایجاد کند.
آیا این صنعت میتواند اقتصاد ایران را متحول کند؟
صنعت پتروشیمی، یکی از معدود بخشهای اقتصادی ایران است که همچنان ظرفیتهای توسعهای بالایی دارد. با وجود چالشهایی نظیر سیاستهای قیمتگذاری خوراک و نوسانات ارزی، این صنعت همچنان یکی از سودآور ترین گزینه های سرمایهگذاری در اقتصاد ایران محسوب میشود. در شرایطی که سایر صنایع بورسی با عدم قطعیت مواجه هستند، سرمایهگذاری در صندوق های پتروشیمی میتواند یک گزینه مطمئن برای سرمایهگذاران باشد. اما برای شکوفایی کامل این صنعت، سیاستگذاران باید مسیر توسعه را هموار کنند. کاهش مداخلات دولتی، اصلاح سیاستهای قیمتگذاری و ایجاد بسترهای حمایتی برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، کلید موفقیت صنعت پتروشیمی در ایران است.
صنعت پتروشیمی به کدام سو خواهد رفت؟
صنعت پتروشیمی ایران در زمره بخشهایی قرار دارد که از مزیتهای رقابتی کمنظیری برخوردار است. دسترسی به منابع عظیم هیدروکربوری، موقعیت استراتژیک کشور در تجارت منطقهای و بینالمللی، و امکان ایجاد ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره تأمین، همگی از عواملی هستند که این صنعت را به یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور تبدیل کردهاند. با این حال، آنچه در تحقق این ظرفیتها نقشی تعیینکننده دارد، نوع نگاه سیاستگذاران و میزان مشارکت سرمایهگذاران در توسعه آن است.
در دهههای اخیر، فرصتهای بسیاری در اقتصاد ایران به دلیل سیاستگذاریهای نادرست و تصمیمگیریهای غیرکارشناسی از بین رفتهاند. صنایع استراتژیکی که میتوانستند موتور محرکه رشد اقتصادی کشور باشند، در اثر مداخلات بیش از حد دولت، عدم ثبات در قوانین، و نبود برنامهریزی بلندمدت، از مسیر توسعه منحرف شدهاند. اکنون پرسش اساسی این است که آیا سیاستگذاران درسی از این تجربیات خواهند گرفت و رویکردی مبتنی بر حمایت هدفمند و تسهیلگری در پیش خواهند گرفت یا اینکه این صنعت نیز مانند بسیاری از ظرفیتهای دیگر، اسیر بیبرنامگی و تصمیمات مقطعی خواهد شد؟
از سوی دیگر، نقش سرمایهگذاران نیز در آینده این صنعت تعیینکننده است. در حالی که برخی از بخشهای اقتصاد ایران درگیر رکود، نوسانات شدید و عدم اطمینان هستند، پتروشیمی یکی از معدود صنایعی است که پتانسیل سودآوری پایدار را داراست. اما این مهم تنها در صورتی محقق خواهد شد که سرمایهگذاران با دیدگاهی تحلیلی و آیندهنگر، به این حوزه ورود کنند. عدم شناخت صحیح از فرصتهای این صنعت، نگاه کوتاهمدت به سرمایهگذاری، و واکنشهای هیجانی به تغییرات اقتصادی، عواملی هستند که میتوانند مانع از بهرهبرداری مناسب از این فرصت شوند. بنابراین، آینده صنعت پتروشیمی ایران در گرو تعامل هوشمندانه سیاستگذاران و سرمایهگذاران است. اگر دولت بتواند بسترهای لازم برای جذب سرمایههای داخلی و خارجی را فراهم آورد، قوانین پایدار و مشوقهای منطقی برای توسعه این صنعت تدوین کند و از سیاستهای ناکارآمد مانند قیمتگذاری دستوری خوراک فاصله بگیرد، بدون شک پتروشیمی میتواند به یکی از محورهای اصلی رشد اقتصادی کشور تبدیل شود. در مقابل، اگر رویکردهای نادرست گذشته همچنان ادامه یابد، فرصتهای ارزشمند این صنعت به هدر خواهد رفت و ایران جایگاه خود را در بازارهای جهانی از دست خواهد داد.