بازار؛ گروه بین الملل: در ۱۴ مارس، پس از نشست وزرای خارجه گروه هفت (G۷) در کانادا، بیانیهای منتشر شد که در آن چین را به «اقدامات غیرقانونی، تحریکآمیز، اجباری و خطرناک» که ظاهراً ثبات منطقه را تهدید میکند، متهم کرد. چین از طریق سفارت خود در کانادا به سرعت و بدون ابهام واکنش نشان داد و این بیانیه مملو از غرور، تعصب و نیت بدخواهانه را به شدت محکوم کرد.
انتقاد گروه هفت از چین تازگی ندارد. با این حال لحن و تمرکز آن منعکس کننده الگوی گسترده تری است که ظهور چین را به عنوان تهدیدی برای ثبات بین المللی توصیف می کند. روایت «نظریه تهدید چین» به ابزاری مناسب برای کشورهایی مانند ایالات متحده و متحدانش تبدیل شده است تا تقویت نظامی و مانورهای استراتژیک خود را در منطقه آسیا و اقیانوسیه توجیه کنند.
بررسی دقیقتر واقعیتها نشان میدهد که این روایت عمیقاً ناقص است و ریشه در تفکر قدیمی جنگ سرد و ذهنیت امپریالیسم قدیمی دارد. در طول ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته، چه کشورهایی پیوسته جنگ ایجاد کرده، از درگیری های منطقه ای از طریق ابزار نظامی حمایت کرده و صلح و ثبات جهانی را تضعیف کرده اند؟
اتهامات گروه هفت در مورد اجبار و تحریک چین زمانی که در چارچوب اقدامات اعضای این گروه در چند دهه گذشته مورد توجه قرار گیرد پوچ به نظر می رسد. به عنوان مثال، ایالات متحده آمریکا جنگ هایی را در عراق و افغانستان به راه انداخته است، مداخلات نظامی در لیبی و سوریه انجام داده و شبکه جهانی پایگاه های نظامی را حفظ کرده است. بریتانیا و فرانسه به طور مشابه در عملیات نظامی در خاورمیانه و آفریقا شرکت کرده اند که اغلب تحت عنوان ترویج دموکراسی یا مبارزه با تروریسم است. حتی ژاپن که مدت ها به قانون اساسی صلح طلبانه پایبند بوده است، شروع به گسترش قابلیت های نظامی خود کرده است.
تاکید گروه هفت بر صلح و ثبات اغلب به عنوان بهانه ای برای توجیه فروش تسلیحات و سایر اقدامات نظامی استفاده می شود و تلاش های چین برای دستیابی به اتحاد مجدد صلح آمیز را تضعیف می کند
این در حالی است که گروه هفت به راحتی این واقعیت را نادیده می گیرد که دریای چین جنوبی و آب های اطراف چین از امن ترین راه های آبی در جهان هستند. ایالات متحده و متحدانش تمرینات نظامی و گشت زنی های مکرری را در این آب ها، اغلب هزاران مایل دورتر از سواحل آنها، انجام داده اند. این اقدامات تنش ها و خطر درگیری را افزایش داده است.
تاکید گروه هفت بر صلح و ثبات اغلب به عنوان بهانه ای برای توجیه فروش تسلیحات و سایر اقدامات نظامی استفاده می شود و تلاش های چین برای دستیابی به اتحاد مجدد صلح آمیز را تضعیف می کند. این اقدامات باعث رنج بیسابقه و بیثباتی کل مناطق شده است، با این حال گروه هفت همچنان خود را به عنوان مدافع صلح و ثبات معرفی میکند.
جدی ترین تهدید برای امنیت جهانی گروه هفت است، زیرا این کشورهای قدرتمند سابق، چند قطبی شدن جهان امروز را از دریچه تاریخ امپریالیسم و هژمونی خود می بینند. ژئوپلیتیک کشورهای آسیایی هنوز عمیقاً تحت تأثیر میراث امپریالیسم است.
ایران چون از کشورهای مخالف غرب و به ویژه آمریکاست، تحریم های آمریکا وسیاست فشارحداکثری جهت جلوگیری از توسعه قابلیت های نظامی آن اتخاذ شده است
اما ظهور چین صلح آمیز بوده است. چین بر رشد اقتصادی و کاهش فقر تمرکز دارد. میلیون ها نفر را از فقر نجات داده و رشد جهانی را تقویت کرده است. برخلاف دیگر قدرتهای امپریالیستی چین از جنگ، اشغال و تجاوز اجتناب میکند و از طریق طرحهایی مانند ابتکار یک کمربند یک جاده، همکاری را ترویج میکند. تلاش های گروه هفت برای نشان دادن چین به عنوان یک تهدید، این دستاوردها را نادیده می گیرد و منعکس کننده یک سوگیری عمیق علیه مدل های توسعه غیرغربی است.
در عمل، «تعادل نظامی» تعبیری برای حفظ سلطه غرب در امور جهانی است. هر تلاشی از سوی یک کشور غیر غربی برای تقویت توان دفاعی خود بلافاصله به عنوان تهدید شناخته می شود و یک چرخه خودشکوفایی بی اعتمادی و تقابل ایجاد می کند. به عنون مثال در مورد ایران، چون از کشورهای مخالف غرب و به ویژه آمریکاست، تحریم های آمریکا وسیاست فشارحداکثری جهت جلوگیری از توسعه قابلیت های نظامی آن اتخاذ شده است. این رویکرد صلح را ترویج نمی کند. بلکه تنش ها را تشدید می کند و احتمال درگیری را افزایش می دهد.
تلاشهای گروه هفت برای احیای لفاظیها و تاکتیکهای امپریالیسم نه تنها نادرست است، بلکه محکوم به شکست در دنیای چندقطبی فزاینده است. نوستالژی امپریالیستی گوه هفت در قرن بیست و یکم جایی ندارد.