بازار؛ گروه بین الملل: «دانیا کولیت خطیب»، کارشناس مسائل ایالات متحده امریکا و کشورهای عربی در طی مقاله ای نوشت: مذاکرات هستهای با ایران امروز با مذاکرات سال ۲۰۱۵ متفاوت است. مذاکرات با دولت اوباما محدود به کاهش غنیسازی اورانیوم در ازای لغو تحریمها بود. امروز، موضوع فلسطین روی میز است. این امر فرصتی برای کشورهای خلیج فارس و ایران ایجاد میکند تا دست به دست هم دهند و راهحلی برای مسئله فلسطین پیدا کنند.
«محمد صالح صدیقیان»، کارشناس مسائل بین المللی «چارچوب مذاکرات» را که تیم ایرانی در اولین روز مذاکرات در مسقط به «استیو ویتکوف»، نماینده ایالات متحده آمریکا تحویل داد، منتشر کرد. این چارچوب شامل ۱۰ نکته بود. نکته آخر بیان میکند: «آرمان فلسطین منبع اصلی تنش در منطقه بوده و خواهد بود، مگر اینکه طرفهای بینالمللی و منطقهای برای یافتن راهحلی برای مسئله مردم فلسطین و پایان دادن به وضعیت اشغال سرزمینهای اشغالی فلسطین تلاش کنند.»
این نکته نشان داد که صلح در منطقه نه تنها مسئولیت ایران، بلکه همه طرفهای مرتبط با امنیت، ثبات و صلح در خاورمیانه است. انتظار میرود ایران به ترامپ پیشنهاد خاورمیانهای عاری از سلاح هستهای را بدهد که به این معنی است که اسرائیل باید زرادخانه نظامی هستهای خود را برچیند.
این تحولی مهم است، به ویژه با توجه به آشفتگی فعلی که منطقه با رفتار بیثبات اسرائیل شاهد آن است. هرگونه فشاری بر اسرائیل مورد نیاز و مورد استقبال کشورهای عربی است. عربستان سعودی موضع خود را حفظ کرده و تأیید کرده است که بدون تشکیل یک کشور فلسطینی، عادیسازی روابط وجود نخواهد داشت. مصر و اردن موضع محکمی در برابر هرگونه جابجایی جمعیت اتخاذ کردهاند. با این حال به نظر نمیرسد اسرائیل اهمیتی بدهد و ایالات متحده آمریکا هیچ فشاری بر «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل وارد کند. برعکس به محض روی کار آمدن ترامپ، وی بسته تسلیحاتی جدیدی را برای اسرائیل امضا کرد.
کشورهای خاورمیانه به وضوح می دانند که اسرائیل تهدیدی جدی برای امنیت آنهاست
برای همه طرفها واضح است که اسرائیل تهدیدی جدی است زیرا غزه را با خاک یکسان کرده و به آرامی در حال نابودی کرانه باختری است. بدون هیچ دلیل جنگی به سوریه حمله و به خاک آن تجاوز کرد؛ اگرچه «احمد الشرع»، رئیس جمهور سوریه به وضوح گفت که آماده است به توافقنامه جدایی ۱۹۷۴ پایبند باشد. اسرائیل مصر را تهدید میکند و از قاهره میخواهد که زیرساختهای نظامی خود را در سینا برچیند. کشورهای عربی میدانند که اگر اسرائیل ایران را از بین ببرد، بیشتر تقویت خواهد شد و احتمالاً با خصومت بیشتری روبرو خواهند شد. آنها احتمالاً باید با نکبت دیگری روبرو شوند و تأثیر آن برای نسلهای آینده ادامه خواهد داشت.
در این چارچوب، ایران را میتوان به عنوان یک متحد بالقوه و نه یک دشمن در نظر گرفت. کشورهای خلیج فارس میتوانند در این دور از مذاکرات در کنار ایران بایستند. در واقع، امروز نگرش اعراب به طور قابل توجهی با سال ۲۰۱۵ متفاوت است. وزارت امور خارجه عربستان سعودی بیانیهای صادر کرد و از میزبانی مذاکرات بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده توسط عمان استقبال کرد. «عبدالله بن زاید آل نهیان»، وزیر امور خارجه امارات متحده عربی با همتای عمانی خود تماس گرفت تا در مورد توسعه مذاکرات مسقط صحبت کند. این فرصت بزرگی برای ایران است زیرا نفوذ خود را بر ایالات متحده افزایش میدهد.
در سال ۲۰۱۵، کشورهای خلیج فارس با توافق مخالف بودند. این اقدام از سوی دولت اوباما به عنوان خنجری از پشت تلقی شد که بدون در نظر گرفتن هیچ یک از نگرانیهای امنیتی آنها، با ایرانیها به توافق رسید. از سوی دیگر کشورهای خلیج فارس از سوی ایرانیها به عنوان مانعی برای این توافق تلقی میشدند. در واقع این توافق و نگرش متکبرانه و تحقیرآمیز دولت اوباما نسبت به خلیج فارس، باعث ایجاد آشفتگی در منطقه شد.
با این حال، مطرح کردن مسئله فلسطین برای جلب نظر کشورهای خلیج فارس کافی نخواهد بود. ایران باید به نیازهای امنیتی آنها پاسخ دهد. این رابطه باید متقابل باشد. کشورهای خلیج فارس نیز باید به ایران اطمینان دهند. در شرایط فعلی و در بحبوحه تهدید قریبالوقوع اسرائیل، احتمال نزدیکی اعراب و ایران بیش از هر زمان دیگری است. این آگاهی عمومی وجود دارد که طرفهای مختلف باید گرد هم آیند و بر بیاعتمادی خود غلبه کنند تا با طرح اسرائیل روبرو شوند. ایران و عربستان سعودی توافق امنیتی مارس ۲۰۲۳ را که با میانجیگری چینیها حاصل شده است، دارند و میتوانند همکاریهای بیشتری را ایجاد کنند.
در شرایط فعلی و در بحبوحه تهدید قریبالوقوع اسرائیل، احتمال نزدیکی اعراب و ایران بیش از هر زمان دیگری است
به موازات مذاکرات هستهای با آمریکا، ایران باید مذاکرات جدی و فوری با عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس را آغاز کند (که به نظر می رسد دیدار اخیر فرستاده ویژه عربستان با مقام رهبری ایران در همین چارچوب باشد) .
به اعتقاد این ویسنده دو موضوع باید در مذاکره مورد بحث قرار گیرد. اولین مورد، یک توافقنامه امنیتی الزامآور برای طرفهای مختلف است. این توافقنامه باید جامع باشد و به تمام نگرانیهای امنیتی کشورهای خلیج فارس و همچنین ایران پاسخ دهد. همچنین باید با ایجاد مکانیسم راستیآزمایی همراه باشد که به طرفهای مختلف اجازه دهد به همتایان خود اعتماد داشته باشند.
دومین موضوع مبرمی که باید مورد بحث قرار گیرد، چگونگی داشتن موضع مشترک در مورد فلسطین است، موضعی که فراتر از بیانیههای مشترک باشد و به فشار واقعی بر اسرائیل و حامی آن یعنی ایالات متحده آمریکا تبدیل شود. اسرائیل همیشه برای یافتن متحدان از اختلافات در منطقه استفاده کرده است.
در ابتدا اسرائیل متحد محمدرضا پهلوی بود، اما این رابطه با انقلاب اسلامی به تیرگی گرایید. اسرائیل با ترکیه کمالیست وارد تعامل شد اما با حمایت حزب عدالت و توسعه از فلسطین، این رابطه تغییر کرد. در نهایت، اسرائیل سعی کرد تهدید ایران را بزرگ جلوه دهد تا به کشورهای خلیج فارس نزدیک شود. با این حال اگر منطقه متحد شود، اسرائیل در تنگنا قرار خواهد گرفت و ایالات متحده تحت فشار قرار خواهد گرفت. واشنگتن اسرائیل را مجبور به پذیرش یک کشور فلسطینی خواهد کرد. این یک فرصت مهم برای ایران و کشورهای خلیج فارس است. نباید آن را از دست داد و ایرانیها باید درک کنند که فرصتی برای جلب نظر کشورهای خلیج فارس به سمت خود در مذاکراتشان با ایالات متحده دارند.