علیرضا مبصر؛ گروه بین الملل: به گزارش رویترز، بازار سهام ایالات متحده در حالی وارد هفته جدید شده که سایهای از تردید، افق آن را تیره کرده است. والاستریت، با وجود جهشهای پیدرپی در روزهای گذشته، اکنون در وضعیت انتظار و ارزیابی به سر میبرد؛ انتظاری که نه صرفاً برای انتشار گزارشهای مالی شرکتها، بلکه برای شفافتر شدن سمتوسوی سیاستگذاری اقتصادی و تجاری ایالات متحده شکل گرفته است.
گزارش حاضر، نگاهی دارد به آخرین تحولات بازارهای آمریکا؛ از فشارهای ناشی از سیاستهای تعرفهای دونالد ترامپ گرفته تا بنبست در مذاکرات هستهای با ایران و تحرکات دیپلماتیک میان چین، ژاپن و غرب. در این میان، گزارش عملکرد شرکتهای بزرگ خردهفروشی، بهمثابه آینهای از رفتار مصرفکنندگان آمریکایی، میتواند سرنخی از آینده اقتصاد این کشور در فصل پرمخاطره پیشرو باشد.
بورس؛ آیینه لرزان آیندهای مبهم
در روزهایی که شاخص S&P ۵۰۰ آهسته و بیصدا به رکورد تاریخی خود نزدیک میشود، نوسانات جزئی در معاملات آتی والاستریت، تصویری از تردید بازار را به نمایش میگذارد؛ تردیدی که نه از کمبود داده، بلکه از تراکم ابهامات زاده شده است. بازار سهام امروز دیگر صرفاً بر پایه عملکرد شرکتها نمیتپد، بلکه در تلاقی تصمیمات سیاسی، شوکهای ژئوپلیتیک و نبض اقتصاد جهانی، جان میگیرد یا از رمق میافتد.
هومدیپو و والمارت؛ بازتاب اضطراب مصرفکننده
امروز نگاه تحلیلگران و سرمایهگذاران به گزارش مالی «هومدیپو» دوخته شده است؛ شرکتی که عملکردش تنها روایت فروش ابزار و مصالح نیست، بلکه روایتی از اعتماد یا واهمه خانوار آمریکایی نسبت به آینده اقتصاد است. در دنیای پساتعرفه، اظهارنظر درباره قیمتگذاری دیگر یک امر حسابداری نیست؛ بلکه اعلام موضع در برابر فشارهای سیاستگذارانه است. وقتی والمارت، غول خردهفروشی، از لزوم افزایش قیمتها میگوید و ترامپ او را به «تحمل بار تعرفهها» فرا میخواند، این پیام نهتنها به بازار، که به روان جامعه تزریق میشود: اقتصاد آمریکا دیگر از ریل پیشبینیپذیر خارج شده است.
در دورانی که سیاستگذاریهای متناقض، بنیان پیشبینیپذیری اقتصاد آمریکا را سست کردهاند، گزارشهای مالی خردهفروشان بزرگی چون هومدیپو و والمارت دیگر صرفاً بازتاب فروش نیستند؛ بلکه نشانگر عمق اضطراب مصرفکننده و شکاف میان سیاست و واقعیت اقتصادیاند
بازار، قربانی یک پارادوکس سیاسی؟
در حالی که رشد بازارهای مالی در ظاهر نشان از اعتماد دارد، همزمان دادههای بنیادین نظیر شاخص اعتماد مصرفکننده از افتی پنهان حکایت میکنند. این دوگانگی، ناشی از همان پارادوکس دیرآشنای سرمایهداری مدرن است: سیاستگذاریهای انبساطی با ظاهر رونق، اما درون تهی از بنیانهای پایداری. اکنون این تضاد در قالب لایحه جدید مالیاتی نیز خود را نشان داده است.
لایحه مالیاتی ترامپ؛ انبساط در دل بحران کسری؟
طرح تازهای که با حمایت کاخ سفید به مجلس ارائه شده، نوید کاهش مالیاتها، افزایش هزینههای دفاعی و مداخلات مهاجرتی را میدهد. اما منتقدان هشدار میدهند که چنین تصمیمی در بستری که کسری بودجه آمریکا رکورد زده، مانند ریختن نفت بر آتش بحران مالی است. این طرح، فارغ از تأثیرات آنی بر سود شرکتها، تصویر خطرناکی از ناپایداری مالی دولت در بلندمدت ترسیم میکند. حتی برخی جمهوریخواهان میانهرو نیز از آن فاصله گرفتهاند؛ شاید نه از سر مخالفت اقتصادی، بلکه از بیم مسئولیت تاریخی.
تنشهای چندلایه با چین، ژاپن و بازار نفت
در سطح بینالمللی نیز آرامش پایداری در کار نیست. مذاکرات چین و آمریکا که امیدهایی را برانگیخته بود، با هشدارهای واشنگتن درباره فناوری هوآوی دوباره در تلاطم افتاده است. همزمان، مذاکرات تازهای با ژاپن کلید خورده؛ اما هنوز افق روشنی از توافق در هیچیک از این جبههها دیده نمیشود.
از چین تا ژاپن، از تهران تا کییف؛ بازارهای جهانی در تقاطع منافع ژئوپلیتیکی گرفتار شدهاند، جایی که نفت به گروگان دیپلماسی درآمده و توافقها بیش از آنکه حاصل شوند، معلق ماندهاند
در بازار انرژی، قیمت نفت پس از چند روز نوسان، کمی افت کرده است. دو عامل در این روند نقش محوری دارند: نخست، انسداد دیپلماتیک در مذاکرات هستهای ایران که امکان بازگشت این کشور به بازار نفت را به تأخیر انداخته؛ دوم، نشانههای لرزان از احتمال آتشبس میان روسیه و اوکراین که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.