بازار؛ گروه بین الملل: «کاوش آرها»، رئیس انجمن هند و اقیانوسیه آزاد در سایت تحلیلی نشنال اینترست نوشت: «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا در برابر اقدامات «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه و تلاشهای وی برای تضعیف رفاه، امنیت و جایگاه جهانی آمریکا تحمل فوقالعادهای نشان داده است. باید گفت مهار پوتین برای بازگرداندن عظمت آمریکا ضروری است. عدم انجام این کار نشاندهندهی بیتصمیمی و ضعف است.
دلجویی از پوتین - با عادیسازی روابط به خاطر آتشبس زودگذر و ناعادلانه در اوکراین - با منافع انرژی آمریکا در تضاد است. چنین اقدامی به یک رقیب بزرگ و کمهزینه اجازه میدهد تا هدف دولت ترامپ برای تبدیل ایالات متحده به یک ابرقدرت انرژی جهانی را تضعیف کند. روسیه یک کشور نفتی است که در رقابت مستقیم با آمریکا قرار دارد. روسیه با انرژی ارزان و فناوریهای نظامی منتخب، اقتصاد چین را تکمیل میکند. در مقابل، ایالات متحده نه به روسیه نیاز دارد و نه از نظر اقتصادی از آن سود میبرد.
تساهل ترامپ نسبت به پوتین در تضاد شدید با موضع سختگیرانه وی نسبت به نزدیکترین متحدان آمریکا است. روسیه تا حد زیادی از کمپینهای تعرفه جهانی دولت ترامپ که به ژاپن، هند، اسرائیل و اروپا ضربه زد، معاف بود. اتحادیه اروپا - با حمایت آمریکا - برای حفظ صلح در اروپا ایجاد شد، نه برای تخریب آمریکا. در همین حال پوتین و شی جین پینگ آشکارا در مسکو و پکن تلاش می کنند تا همکاری «بدون محدودیت» خود را بین «دوستان فولاد» تعمیق بخشند تا آشکارا آمریکا را تخریب کنند و آن را از جایگاه برتر خود پایین بکشند. هرگونه تصور رمانتیک از اینکه ایالات متحده با روسیه علیه چین هدف مشترکی ایجاد میکند، توهمی بدون محدودیت است.
احیای روسیه و در نتیجه اجازه دادن به انرژی ارزان روسیه برای سرازیر شدن به بازارهای جهانی، مستقیماً جاهطلبی ترامپ برای تبدیل آمریکا به قدرت برتر انرژی جهان را تضعیف میکند
احیای روسیه و در نتیجه اجازه دادن به انرژی ارزان روسیه برای سرازیر شدن به بازارهای جهانی، مستقیماً جاهطلبی ترامپ برای تبدیل آمریکا به قدرت برتر انرژی جهان را تضعیف میکند. استراتژی عملگرایانه دولت وی - از جمله انرژی هستهای، گاز طبیعی، انرژیهای تجدیدپذیر و سوختهای فسیلی - دسترسی به انرژی، مقرون به صرفه بودن و امنیت را بر تعصب ایدئولوژیک و خودنمایی اولویت میدهد. این استراتژی از نقاط قوت آمریکا برای تأمین تقاضای انرژی داخلی و متحدان در رقابت با چین استفاده میکند.
طرح انرژی ترامپ، آمریکا را در اولویت قرار میدهد و همچنین به نفع متحدان آمریکا است. صادرات انرژی احتمالاً در معاملات تجاری آینده ایالات متحده با ژاپن، هند، اروپا و دیگران نقش برجستهای خواهد داشت. ترامپ از اروپا خواسته است تا برای کمک به تعادل تجارت، ۳۵۰ میلیارد دلار انرژی آمریکایی وارد کند. شرکتهای آمریکایی قراردادهایی با شرکتهای لهستانی برای ساخت نیروگاههای هستهای جدید امضا کردهاند و معامله آمریکا با اوکراین در مورد مواد معدنی حیاتی، به سرمایهگذاریهای مشترک در انرژی هستهای اشاره دارد. رومانی در حال همکاری با شرکتهای آمریکایی برای نوسازی زیرساختهای هستهای خود و اکتشاف میدانهای گازی فراساحلی در دریای سیاه است. لهستان و رومانی نیز به راکتورهای مدولار کوچک آمریکایی علاقهمند هستند. ایتالیا از بزرگترین طرح توسعه ترمینال LNG اروپا برای دریافت گاز آمریکا خبر داده است. ژاپن، کره جنوبی و هند همگی به طور فزایندهای پذیرای انرژی ایالات متحده هستند.
دکترین انرژی ترامپ نشان میدهد که «اول آمریکا» به معنای «آمریکای تنها» نیست. ایالات متحده در موقعیت مناسبی برای همکاری با لهستان، ایتالیا و رومانی برای ایجاد یک اتحاد انرژی ایالات متحده و اروپا به ارزش بالقوه بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار قرار دارد. فرصتهای مشابه یا بزرگتری در منطقه هند و اقیانوس آرام وجود دارد. یکی از تهدیدهای اصلی برای این طرحها، ورود مجدد انرژی ارزان روسیه به بازار است. اجازه دادن به وقوع این امر - بدون هیچ گونه جبران یا پشیمانی روسیه از حمله خود به اوکراین - ایالات متحده را به یک «احمق» تبدیل میکند.
داراییهای انرژی روسیه از نظر اندازه با داراییهای انرژی آمریکا رقابت میکنند و به طور قابل توجهی به بازارهای اروپا و آسیا نزدیکتر هستند و زیرساختهای موجود برای ارائه آنها را دارند. تولید و توزیع انرژی روسیه ارزانتر است. این کشور دومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی جهان (پس از ایالات متحده) است، بزرگترین ذخایر گاز را در اختیار دارد و ذخایر عظیمی از نفت، زغال سنگ و شیل نفتی دارد. همچنین یک بازیگر غالب در انرژی هستهای است. تا سال ۲۰۲۱، بیش از ۸۰ راکتور از ۴۳۹ راکتور عملیاتی جهان یا در روسیه بودند یا با فناوری روسی ساخته شده بودند و ۱۵ راکتور دیگر نیز در دست ساخت بودند. در سال ۲۰۲۰، روسیه ۴۰ درصد از ظرفیت تبدیل اورانیوم جهان را در اختیار داشت و در سال ۲۰۱۸، ۴۶ درصد از ظرفیت غنیسازی جهان را در اختیار داشت.
دولت ترامپ با یک انتخاب دشوار روبرو است: آمریکا را به ابرقدرت انرژی بیرقیب جهان تبدیل کند یا روسیه را بدون پاسخگویی در مورد اوکراین بازسازی کند
جنگهای روسیه از طریق صادرات انرژی آن تأمین مالی میشود که ۳۰ تا ۵۰ درصد از بودجه فدرال آن را تشکیل میدهد. برنامهریزی اقتصادی آن به قیمت نفت ۶۹ دلار در هر بشکه یا بالاتر بستگی دارد. کاهش مداوم قیمت نفت به زیر این آستانه، منابع مالی کرملین را تحت فشار قرار میدهد، ذخایر خارجی آن را تخلیه میکند و ارزش روبل را کاهش میدهد - که ماشین جنگی آن را تضعیف میکند.
دولت ترامپ با یک انتخاب دشوار روبرو است: آمریکا را به ابرقدرت انرژی بیرقیب جهان تبدیل کند و در عین حال اتحادها را تقویت کرده و بودجه جنگ روسیه را محدود کند، یا روسیه را بدون پاسخگویی در مورد اوکراین بازسازی کند، برتری انرژی آمریکا را تضعیف کند و مسکو را قادر سازد تا برای جنگ بعدی خود تجدید قوا کند.
ترامپ در انتقاد از تصمیم کوتهبینانه صدراعظم آلمان برای تعمیق وابستگی آلمان به انرژی روسیه، پیشگویانه عمل کرد. اما اگر واشنگتن با راضی کردن پوتین برای صلحی زودگذر و ناعادلانه، مزیت انرژی خود را تضعیف کند، اشتباه مرکل ممکن است در مقایسه با آن کمرنگ شود.
منتقدان زمانی علاقه آمریکا به جنگهای دوردست مانند عراق و افغانستان را زیر سوال میبردند. شکاکان مدرن اکنون باید بپرسند: منافع ایالات متحده با تحمیل آتشبس روسیه به اوکراین و اروپا، بهویژه زمانی که چنین اقدامی به منافع انرژی آمریکا در سراسر جهان آسیب میرساند، چیست؟
ترامپ تاجر، ممکن است در نهایت بر ترامپ صلحطلب پیروز شود. وضعیت منفور روسیه به ایالات متحده فرصتی نادر برای تصاحب سهم بازار انرژی در اروپا و آسیا میدهد. چنین فرصتی با مماشات از بین خواهد رفت. بزرگ کردن آمریکا با تبدیل آن به ابرقدرت انرژی جهان، مسئله بزرگی است.