به گزارش خبرگزاری ایمنا و بر اساس یادداشتی که محمدرضا کائینی، تاریخپژوه و کارشناس مسائل سیاسی در صفحه شخصی خود قرار داده است: «تصور کنید تُرشرویی طلبکار را، که جز «اغلبِ مسئولین خرابکار بودهاند»، «اغلبِ مسئولین دزد بودهاند»، «اغلبِ مسئولین باید محاکمه شوند»، چیزی در بساط ندارد، اما هم او، اکثراً همانها را در ستاد خود جمع کرده و به دلیل ضعف منطق و بیان و ایضا حوالت همه چیز به کارشناسان (بخوانید همان مسئولین)، در هر صحنه یکی از همان مسئولینِ را میآورد، که ناتوانیاش را رفع و رجوع کنند! تا اینجای ماجرا، مهم نیست. تناقضات یک کاندیدا و ناتوانی او در ساماندهی تبلیغاتش، به خودِ او مربوط است. در این میان اما، اگر رِندی بخواهد از کمبودِ دیگری پلکان بسازد، باطل را بازتولید کند و به قول خودش «سرِ مردم را شیره بمالد»، نباید بیپاسخ بماند. به محمدجواد ظریف باید گفت:
یک: کلیگویی در باره «قدرت مردم» یا «قدرت معنایی مردم»، بدون نشان دادن جوهره اصلی آن، نوعی بازی با کلمات و اغواگری است! اگر ایرانیان پس از انقلاب قدرت معنوی آفریدند، معلول قدر نهادن به اسلام، تشیع، ولایت، استقلال، ایثارگری و وانهادنِ زد و بند با بیگانه بود. اما این همه، به شما و کارنامهتان چه ربطی دارد؟ کدامین یک از عناصرِ تشکیلدهنده این قدرت، از حمله شما و رفقا در امان بوده است؟ اینکه در باریکهای فرو رفته در خون و آتش، جماعتی با همین قدرت میرزمند و در این مصافِ نابرابر ظفرمند شدهاند، با فکری که اکنون شما تحت بیرق آن سینه میزنید، چه نسبتی دارد؟ اصلاً تا به حال، پدیده «مقاومت» کجای ایده شما بوده است؟
دو: از کسی که مدعی است بخشهایی از برجام را انشا کرده، اما بعد اعتراف میکند که معادلِ تعلیق در آن نبوده و سپس ناگزیر به خطای خود اعتراف میکند، هیچ بعید نیست که یادش برود: تحریم نفت، پتروشیمی، بانک، بیمه، کشتیرانی و … الخ، در دوره مسئولیت وی رخ داده است. در چند سال اخیر، ظریف به کسی میماند که از سرِ عصبانیت هیستیریک، میگوید تا گفته باشد!
سه: وقتی آمریکا اراده کند که عهد را بشکند و سپس چنین کند، چه تفاوت دارد که برای این کار، بتواند به بندی از برجام استناد کند یا نتواند؟ او هرگاه میلش بکِشد، شما و معاهدهتان را باطل و دولتتان را نیز قُفل خواهد کرد، که کرد!
چهار: اگر قرار بوده که بایدن به برجام بازگردد و با اشتُلُم اسرائیل بر جای خود نشسته، باید بر آن معاهده، نمُرده نماز کرد! وانگهی مجلس چرا باید مینشست، تا دولت همچنان به وعده نسیه برجام، بهای نقد بپردازد؟
پنج: بالاخره بایدن به دولتِ شهید جمهور لطف کرد، یا تحریمهایش را به اضعافِ مضاعف افزایش داد؟ با خود چند چندیم؟ آمریکا مگر مشاعر خود را از دست داده است، که به دولتی غربگرا امتیاز ندهد، اما به دولتی انقلابی که برای برجام خود را به در و دیوار نمیزند، درِ باغِ سبز نشان دهد؟
شش: چگونه دولت شهیدِ جمهور با دو هزار و پانصد و هفتاد تحریم، میتواند رشد اقتصادی شش درصدی، حضور در پیمانهای بینالمللی، اصلاح ارتباط با همسایگان و جلوگیری از جهش تورم را محقق کند، اما دولت روحانی فقط با تعداد ناقابلِ هزار و پانصد تحریم و برخورداری از موهبت لایتناهیِ برجام، از جایی به بعد کاملاً افلیج و از کار افتاده میشود؟
هفت: فهم آقای دکتر از مقوله جنگ و صلح در قرآن اما، در زمره شاهکارهای اوست! اینکه کتاب آسمانیِ ما اولویت را به صلح میدهد، از بدیهیات است. اما از کدامین آیه میتوان دریافت، که کفار تا ابد باید با معاهدات برجام گونه، سرمایههای مادی و معنوی دولت اسلامی را حراج کنند و «خسارت محض» بیافریند؟ و مسلمانان موظفند تا ابدالآباد خود را به این چرخه باطل بسپارند؟ ما قرآن تبیین میکنیم، یا مسیحیت تبشیری؟
هشت: آیا با شعر و شلتاق، میتوان به مصاف حافظه تاریخی رفت؟»