یک رسانه منطقهای؛ چگونه اصلاحطلبان ایران دوباره به مدعی اول انتخابات مبدل شدند؟
اکوایران: مشارکت پایین در دور اول انتخابات و رأی بالای مسعود پزشکیان نشاندهنده روندهای جدیدی در جامعه ایران و پایگاه حمایتی اصلاحطلبان و نگاه مردم به صندوقهای رأی است است.
به گزارش اکوایران، در پی درگذشت ابراهیم رئیسی در سانحه سقوط هلیکوپتر در ۲۸ ژوئن، انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در ایران برگزار شد.
به نوشته مواجمدیا، پس از دور اول انتخابات ریاستجمهوری ایران، دو رقیب رو به روی هم قرار گرفتند: مسعود پزشکیان اصلاحطلب و سعید جلیلی تندرو. هیچکدام اکثریت لازم برای اعلام پیروزی مطلق را به دست نیاوردند. بنابراین، رأیدهندگان دوباره در ۵ جولای به پای صندوقهای رای خواهند رفت تا بین این دو نامزد و رویکردهای متفاوت آنها در مورد عدالت اجتماعی، اقتصاد و سیاست خارجی تصمیمگیری کنند.
همانطور که مشارکت کمسابقه ۴۰ درصدی در دور اول رأیگیری نشان داد، دو اردوگاه سیاسی، به ویژه اصلاحطلبان نتوانستند شور و اشتیاق برای تغییر از طریق صندوقهای رأی را دوباره شعلهور ساخته و روند نزولی که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۱ و انتخابات پارلمانی ۲۰۲۴ مشاهده شد، ادامه یافت.
در حالی که ناظران منتظر نتایج دور دوم ریاستجمهوری هستند، نگاهی دقیقتر به استراتژیهای مبارزات انتخاباتی، لفاظیها و برنامههای اعلامشده اصلاحطلبان میتواند نشان دهد که چرا این جنبش برای مجابساختن پایگاه خود که هسته اصلی آن معمولاً متشکل از طبقه متوسط یقهسفید، دانشجویان، کارگران شهری و زنانی خواهان آزادیهای اجتماعی بوده، تا این حد به سختی افتاده است. این بررسی همچنین این ایده نوظهور را روشن سازد که رأیدهندگان محافظهکاری که از اختلافات درون اردوگاه تندرو سرخورده بوده، چگونه به گروههای هدف پزشکیان تبدیل شدهاند.
مشارکت بیسابقه
بر اساس اعلام وزارت کشور، تنها یکسوم از واجدین شرایط در استان تهران در دور اول رأیگیری شرکت کردند. این کمترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ایران است.
سایه عدم مشارکت بیش از همه بر سر اردوگاه اصلاحطلبان که تاکنون برای پیروزی خود، بر مشارکت بالای رأیدهندگان تکیه داشتهاند، بیشتر دیده میشود. با کنارگذاشتن مشکلات اساسی مانند نقش سنگین شورای نگهبان در رد صلاحیت کاندیداهای حامی اصلاحات، حضور ضعیف در انتخابات ناشی از دو عامل عمده است: عدم تلاش منسجم نخبگان حاکم برای رسیدگی به خواستههای اعتراضات اخیر و ناتوانی اصلاحطلبان در جوانسازی پایگاه خود با پرورش نسل جدیدی از رهبران سیاسی. دومی بارها اردوگاه را مجبور ساخته تا به تاکتیکهای پیش پا افتاده و چهرههای قدیمی متوسل شوند که رأیدهندگان را بیشتر سرخورده کرده و ممکن است در ۵ جولای، شانس پیروزی پزشکیان را تحتالشعاع قرار دهد.
پس از وقایع اخیر، نسل ایرانیان جوان برای اعتماد به نظام سیاسی دچار مشکل شده و یا باور دارند که یک نامزد اصلاحطلب قادر به ایجاد تغییرات معنادار نخواهد بود.
پزشکیان برای برقراری ارتباط با رأیدهندگان جوان تلاش خود را کرده است. به ویژه این تلاشها یک رویداد انتخاباتی با حضور نسل زِد بود که در آن، او نتوانست پاسخهای رضایتبخشی در طیف وسیعی از حوزهها، از جمله فرار مغزها، حقوق زنان، و قدرت محدود رئیسجمهور، اعمال تغییرات ملموس، توزیع جناحی کمکهای دولتی ارائه دهد.
از دست رفتن طبقه متوسط
از اواخر دهه ۱۹۹۰، طبقه متوسط ایران هسته سنتی اردوگاه اصلاحطلبان را تشکیل داده، اما، چه از نظر اندازه و چه از نظر وفاداری حزبی، حمایت این گروه تدریجاً در حال ضعیفشدن است.
سیاستهای اقتصادی پوپولیستی محمود احمدینژاد همراه با سوءمدیریت، فساد و عمدتاً تحریمهای غرب به طبقه متوسط، بیش از دیگران آسیب زد. در حالی که طبقات بالای اجتماعی بهتر توانستند سختیها را تحمل کرده و طبقات پایینتر نیز دریافتکننده یارانههای دولتی بودهاند، آنهایی که در وسط قرار داشتند بدون محافظت رها شدند. طبق یک مطالعه، اندازه طبقه متوسط بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ ده درصد کاهش یافته و از ۵۸.۴ درصد به ۴۸.۸ درصد رسیده و با خروج آمریکا از توافق برجام و اعمال مجدد تمامی تحریمها، این روند ادامه یافته است.
جامعهشناسان ایرانی مشاهده کردهاند که مشکلات اقتصادی نه تنها طبقه متوسط را کوچک کرده، بلکه «ارتباط آن با سیستم را قطع کرده است». این شکاف زمانی تشدید شد که حسن روحانی بهرغم حمایتهایی که در انتخابات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ تحت تشویق اصلاحطلبان دریافت کرد، نتوانست به بسیاری از نگرانیهای طبقه متوسط رسیدگی کند. اردوگاه اصلاحطلب پاسخ منسجمی به کاستیهای روحانی نداشت و همین امر تنها پایگاه رأیدهندگان آن را بیش از پیش کوچک کرد.
در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مارس سال جاری، حتی محمد خاتمی نیز از رأیدادن خودداری کرد تا «همصدای تودههای ناراضی را بازتاب دهد». در حالی که خاتمی مسیر خود را به سمت مشارکت در انتخابات تغییر داده و تصمیم گرفته از پزشکیان حمایت کند، این امر تاکنون نتوانسته تودههای سرخورده را تحت تأثیر قرار دهد. دیگر بسیاری به صندوقهای رأی به عنوان راهی مؤثر برای تغییر نمینگرند.
تبلیغ خیابانی و اسلام میانهرو
گرچه آرمان اصلاحطلبان و اردوگاه آنها کلاً در وضعیت وخیمی قرار دارد، اما هنوز به پایان راه خود نرسیدهاند. حتی با مشارکت ۴۰ درصدی، پزشکیان با کسب ۴۲.۴ درصد آرا پیشتاز رقابتها شد. این برخلاف این باور عمومی بود که مشارکت بالای ۵۰ درصد رأیدهندگان برای پیروزی اصلاحطلبان ضروری بوده، در حالی که پیش از این، مشارکت پایین به پیروزی اصولگرایان کمک میکرد
ابراهیم اصغرزاده، رئیس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات با پرداختن به این پویاییهای جدید، پیروزی در دور اول را هم به عنوان زنگ خطر و هم نشانهای از استراتژی درست مبارزات انتخاباتی توصیف میکند. اصغرزاده با اشاره به «پیروزی بیتردید اردوگاه اصلاحطلبان»، «موفقیت» پزشکیان را مرهون به کار گیری مبارزات «خیابان به خیابان» و «خانه به خانه» دانست.
برای ورود به عرصه تبلیغ خیابانی، اصلاحطلبان در هفتههای گذشته بر مبارزات انتخاباتی چهره به چهره متمرکز شدهاند. این رویکرد شامل ایجاد سریع صدها دفتر انتخاباتی در سراسر کشور، در میان یک چرخه انتخاباتی غیرمنتظره است. تنها در استان آذربایجان شرقی، پزشکیان ۲۵۰ دفتر تبلیغاتی با ۶۰ کمیته ویژه را راهاندازی کرد که در سازماندهی رویدادهای اجتماعی، جلسات شهرداری و راهپیماییها فعالیت داشتند. تلاشهای مشابهی در تمامی ۳۱ استان انجام شده که با ایجاد پایگاههای داوطلب در مناطق پرتردد مانند روبروی پمپبنزینی در شهرستان دماوند تهران تکمیل شده است. این استراتژی همچنین شامل سازماندهی تجمعات هدفمندتر برای معلمان، کارگران، دانشآموزان، زنان کارگر و دانشگاهیان است.
این روش برای جلب مجدد اعتماد طبقه متوسط و همچنین جذب طبقات کارگر ابداع شده است. اگرچه دادههای مربوط به سطح درآمد رأیدهندگان قابل اعتماد نیست، اما برخی گزارشها استدلال میکنند که پایگاه سنتی همچنان تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند. پس در عوض، کمپین پزشکیان بخشی از پایگاه محافظهکار را به تصرف خود درآورده که به دلیل درگیریهای درونی در اردوگاه تندرو، از خود بیگانه شده است. حتی در حالی که پس از شکست جلیلی در دور اول انتخابات، محمدباقر قالیباف علناً به حمایت از او برخاست، اعضای ارشد ستاد انتخاباتی قالیباف در کنار پزشکیان قرار گرفتهاند.
چهرههایی مانند اصغرزاده این تصور که اصلاحطلبان در حال گسترش گروههای هدف خود به رأیدهندگان ناراضی محافظهکار هستند را رد کرده و به این واقعیت اشاره میکنند که این اردوگاه به خواسته حاکمیت سیاسی مبنی بر تقدیس دولت رئیسی یا ترویج مشارکت در انتخابات به عنوان یک وظیفه دینی عمل نکرده که هر دوی اینها شانس جذب رأیدهندگان محافظهکار را کاهش میدهد. با این حال، استدلال آنها این واقعیت را نادیده میگیرد که چهرههایی مانند قالیباف نیز در میان عناصر کمترایدئولوژیک طبقه متوسط طرفدارانی دارند.
پزشکیان با حرکت رو به جلو، به ارائه تصویری از اسلام میانهرو به مردم ادامه خواهد داد: دینی که قادر به اجرای عدالت، حقوق برابر و عدم تحمل تبعیض جنسیتی است. پزشکیان امیدوار است با اتخاذ شعارهای اومانیستی، درونمایه پایه سنتی اصلاحطلبان را حفظ کرده، موافقان ممتنع را جذب کند و شاید حتی محافظهکاران میانهروی ناراضی از برخی از سیاستهای تندروها را ترغیب سازد.
جنبش سیاسی ضعیف اما ماندگار
رأیدهندگان اصلاحطلب هنوز در ایران وجود دارند و بخش قابل توجهی از مردم همچنان صندوقهای رأی را مکانیزمی برای ایجاد فضای تنفس در کشور میدانند؛ حتی اگر این فضا کوچک، در معرض تهدید یا برای ناظران بیرونی ناچیز به نظر برسد.
با نگاهی گذرا به تاریخ ۱۰۰ساله اصلاحات، توسعه، کودتا، سرکوب دولتی، اقدامات مدنی و انقلابهای ایران، میتوان دریافت که قدرت و نقش جبهههای سیاسی کمرنگتر شده و جنبشها خود را بازتعریف کردهاند، اما واقعاً هیچ گرایش ایدئولوژیکی در ایران ناپدید نشده است.
توانایی نیروهای پایین به بالا برای حفظ فشار بر احزاب سیاسی و نخبگان حاکم نیز همیشه وجود داشته است. به این ترتیب، هر تصمیمی که از سوی اقشار مختلف مردم در مورد مشارکت در دور دوم گرفته شود، باید مورد احترام قرار گرفته و نظام و جبهههای سیاسی کشور بایستی آن را به عنوان ندایی برای تحول سریع جامعه تلقی کنند.
منبع: ecoiran-66646