از دوستی تا تخاصم؛ چاقوی چینی بر پشت تلآویو
اکوایران: در حالی که اسرائیل و چین در حال یافتن راه خود در میان واقعیتهای ژئوپلیتیکی و اختلافات بر سر غزه هستند، همچنین مجبورند به طور مستمر، حدود مشارکت خود را برای ایجاد تعادل بین رویارویی و همکاری مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.
به گزارش اکوایران، به نظر میرسد از آغاز جنگ غزه، روابط اسرائیل و چین از مسیر خود خارج شده است.
به نوشته المانیتور، طی بخش اعظمی از دو دهه گذشته، جمهوری خلق چین تا حد زیادی قادر به تفکیک روابط خود با اسرائیل و فلسطینیان بود. چین با وجود حمایت سیاسی مستمر از فلسطینیان، روابط اقتصادی پرباری را با اسرائیل برقرار کرد و به سومین شریک تجاری بزرگ آن و سرمایهگذار بیش از ۱۶ میلیارد دلاری در پروژههای فناوری و زیرساخت اسرائیل تبدیل شد. حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در گذشته، روابط دو طرف را «ازدواجی در بهشت» خواند.
اما در اواخر ماه می و در هشتمین کنفرانس گروه سیگنال، نیتزان هورویتز، وزیر سابق بهداشت اسرائیل درباره سیاست چین-اسرائیل گفت: «کل توازن روابط بین اسرائیل و چین تغییر کرده است». یک روز بعد، پروفسور فان هونگدا از مؤسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای، مقالهای با عنوان «روابط اسرائیل و چین: درگیر مارپیچی نزولی» منتشر کرد.
ادبیات چین و رنجش اسرائیل
به نظر میرسد هورویتز و فان بر این باورند که پیامرسانی و رفتار چین در قبال جنگ غزه این تغییر را در روابط چین-اسرائیل سرعت بخشیده است. فان به بیانیه وزارت خارجه چین در تاریخ ۸ اکتبر به عنوان بیانیهای «مشکلدار» اشاره میکند.
در آن روز، درخواستهای چین از «طرفهای درگیر برای حفظ آرامش، خویشتنداری و پایاندادن فوری به خصومتها»، در عین حالی که خواستار راهحل دو کشوری بود، در میان اسرائیلیها شوک و ناامیدی برانگیخت. بر خلاف ایالات متحده، اروپا و برخی دیگر نقاط جهان، چین از محکومکردن مستقیم حماس خودداری کرد. در همین حال، تلآویو اصرار پکن بر آتشبس فوری را به منزله انکار حق دفاع مشروع اسرائیل دانست.
تلاشهای اولیه چین برای بیطرف نشاندادن خود شکست خورد. در حالی که چین بعداً بیانیه خود را (به دنبال فشار مقامات ایالات متحده) بازنگری کرد، پروفسور فان بر این باور است که «ضربه کاری وارد شده است».
صدا را ببر بالا!
به جای پذیرش لحنی آشتیجویانهتر، پکن لفاظیهای خود را تشدید کرده است. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بعداً اقدامات اسرائیل را «فراتر از دفاع از خود» توصیف کرد و از اسرائیل خواست که «مجازات دستهجمعی مردم غزه» را متوقف سازد و حتی یکی دیگر از مقامات چینی در دادگاه بینالمللی لاهه، از «مبارزه مسلحانه» فلسطینیان دفاع کرد. توویا گرینگ، از مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، در توییتی نوشت که اظهارات وانگ «همانند چرخش دیگری از چاقو در پشت اسرائیل بود».
بررسی اظهارات چین در مورد جنگهای اسرائیل-حماس از سال ۲۰۱۲ توسط تحلیلگران مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک همین تغییرات در ادبیات چین را نشان میدهد. و این مطالعه نتیجه میگیرد: «این بار، پکن در انتقاد از واکنش اسرائیل به حمله ۷ اکتبر حماس، نسبت به درگیریهای قبلی صریحتر بوده است».
شیوع یهودیستیزی در رسانههای اجتماعی سانسورشده چین، گزارشهایی مبنی بر تأمین مالی گروههای طرفدار فلسطین و ضدآمریکایی در ایالات متحده توسط نهادهای چینی و کشف تسلیحات چینی در غزه، کمکی به محبوبیت پکن در اسرائیل نکرده است. اسرائیلیها به ویژه از حمایت علنی چین از ایران نیز نگران شدهاند.
چین حملات هوایی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق را محکوم کرد. سپس به دنبال واکنس بیسابقه ایران علیه اسرائیل، وانگ یی تهران را به دلیل «مدیریت خوب وضعیت و در عین حال، حفظ حاکمیت و عزت خود» مورد ستایش قرار داد.
چین همچنین رزمایشهای نظامی مشترکی را با روسیه و ایران در دریای عمان انجام داده و به همراه مسکو، قطعنامه آمریکایی شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار آتشبس فوری و محکومیت حماس شده بود را وتو کرد. این مانورها باعث شده بسیاری بر این باور باشند که چین دوست اسرائیل نیست.
در واقع، نظرسنجی مؤسسه مطالعات امنیت داخلی اسرائیل نشان داد که تنها ۱۵ درصد از اسرائیلیها موافقند که چین دوست یا متحد آنها است. حدود ۵۴ درصد از اسرائیلیها چین را کشوری غیردوست یا متخاصم میدانند. قابل توجه است که تنها کمی بیش از یکچهارم از پاسخدهندگان از تغییر منفی در نگرش خود نسبت به چین از زمان آغاز جنگ اسرائیل-حماس خبر دادند.
بازدید از تایوان
اسرائیلیها در ابراز ناراحتی خود تردید نکردهاند.
در ماه آوریل، هیئتی از پارلمان اسرائیل در سفری که به عنوان «نمایش گرمشدن روابط با تایپه» توصیف شد، از تایوان بازدید کرد. در همین حال، کارشناسان سایبری اسرائیل خواستار کاهش وابستگی اسرائیل به چین شده و ادعا میشود صحبتهایی در مورد لغو قرارداد شرکت بینالمللی بندر شانگهای برای بهرهبرداری از یک پایانه کانتینری در بندر حیفا وجود داشته است.
پیش از این و در اواخر اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل به همراه ۵۰ کشور دیگر در سازمان ملل متحد، بیانیه مشترکی در محکومکردن نقض حقوق بشر چین در استان سینکیانگ را کرد؛ موضوعی که تلآویو تقریباً هرگز در مورد آن اظهارنظری نمیکند. در همین حال، کارشناسان اسرائیلی مطالبی مانند «چین به طور فزایندهای با اسرائیل خصومت دارد»، «چین هرگز دوست اسرائیل نبوده» و «زمان آن رسیده که اسرائیل از پکن فاصله بگیرد» را مطرح کردهاند.
بلوغ مناسبات
در حالی که اسرائیلیها با تناقضات موجود در ماهیت روابط خود با چین دست و پنجه نرم میکنند، افرایم هالوی، رئیس پیشین سازمان موساد خواستار برخوردی «بالغانهتر» از سوی اسرائیلیها شده است.
به گفته هالوی، چینیها در اظهارنظر در مورد جنگ محتاطانهتر از آن چیزی بودهاند که بسیاری از اسرائیلیها متوجه شدهاند. او گفت: «اگرچه در ظاهر به نظر میرسد که پکن بلافاصله با دشمنان ما متحد شده، اما فکر نمیکنم که این موضوع از نظر عملی تأثیری در میدان نبرد داشته باشد».
این امر تا حد زیادی به این دلیل است که چین فراتر از حمایت سیاسی در مجامع بینالمللی و برخی کمکهای محدود، حمایت مادی کمی از فلسطینیان یا حماس کرده است. نهایتاً تمایل پکن به حفظ روابطی باثبات با اسرائیل همراه با وابستگی ناخوشایند به چتر امنیتی ایالات متحده برای محافظت از منافع چین در خاورمیانه، آنها را از ارائه چنین حمایتی باز میدارد.
از لحاظ تاریخی، همیشه اینطور نبوده است. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، چین از جنبشهای ملیگرا و دولتها از الجزایر گرفته تا خلیج فارس، از جمله سازمان آزادیبخش فلسطین، حمایت میکرد. چینِ مائو زدونگ که به دنبال متحدکردن همقطاران برای پیوستن به جبهه متحد خود علیه امپریالیسم بود، حمایت مالی، سلاح و آموزش ارائه میداد. پکن نهایتاً متوجه شد که دخالت در امور داخلی منطقه میتواند چین را در درگیریهایی گرفتار سازد که به طور قابل توجهی با منافع اصلی آن مغایرت دارد. از آن زمان، چین رویکرد «دوستی با همه» را در پیش گرفته است.
ریل جدید روابط
اگرچه امروزه به سختی میتوان فردی اسرائیلی را پیدا کرد که چین را دوست بداند؛ اما اهمیت استراتژیک تعامل مداوم با دومین اقتصاد بزرگ جهان از دید سیاستگذاران اسرائیلی پنهان نیست. تلآویو نمیتواند به سادگی، نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک فزاینده چین در خاورمیانه را نادیده بگیرد.
در حالی که نگرانیهای اسرائیل در مورد مشارکت استراتژیک جامع چین با ایران بیاساس نیست، روابط پکن با تهران نیز میتواند برای تلآویو مفید باشد. به هر حال، چین در مذاکرات منجر به برجام نقش اساسی داشت و نقش آن به عنوان یک کانال پشتیبان برای گفتگو میتواند روزی به ثبات منطقهای کمک کند.
با حرکت اسرائیل و چین در واقعیتهای ژئوپلیتیکی در حال تغییر، آنها دائماً حد و مرزهای مشارکت خود را ارزیابی مجدد میکنند. این رابطه در حال تحول به احتمال زیاد منجر به اشکال پیچیدهتری از رویارویی و همکاری خواهد شد.
منبع: ecoiran-66496