به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «افسانه سنوار» نوشت: دو سال پیش از آنکه اولین جرقه عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر روشن شود، در میدانی میان اهالی غزه ایستاد و سران اسرائیلی را تهدید کرد که «با طوفان به سراغتان میآییم» طوفانی که هنوز هم بعد از گذشت یک سال برای صهیونیستها ویرانگر است و سیاست یک مشت سیاستمدار و دولتهای حامی جنایتهای اسرائیل را به هم ریخته است.
یحیی السنوار مدتها بود از سوی مقامات اسرائیلی متهم به طرحریزی حمله ۷ اکتبر شد که از ابتدای نبرد طوفانالاقصی از تونلهای هزار راه غزه برای جابهجایی و ساماندهی نیروهای حماس استفاده میکند.از اینرو برای ارتش، السنوار حکم سوزنی را پیدا کرد که باید در انبار کاه به دنبال او بگردند.
سربازی که عبری میدانست و درون جامعه اسرائیل و هر آنچه بود و نبود را به خوبی میشناخت، به همین دلیل صهیونیستها دل خوشی از یحیی السنوار نداشتند، تا جایی که بارها مقامات رژیم صهیونیستی او را «شبح مرگ یا مرد مرده یا مرده متحرک» نامیده بودند، چند باری هم او را ترسو و بزدل خطاب کردند که از ابتدای طوفان الاقصی از درون تونلهای غزه خارج نشده است.
اما در میانه مبارزه یک سال اخیر حماس علیه رژیم غاصب صهیونیستی بارها تصویر مردی روی قاب رسانهها نقش بست که چهرهاش از یک عزم جدی برای مبارزه حکایت داشت، مردی با اندامی لاغر، صورتی کشیده و نگاهی خاص و علامت پیروزی که زینت همیشگی انگشتانش بود حرفهای زیادی برای گفتن داشت، روزهایی را روایت میکرد که در زندانهای اسرائیل پای برهنه راه میرفت تا اتصالش با خاک میهن قطع نشود، یا درد بیماری را یادآور میشد که او را به کام مرگ نزدیک میکرد اما نجات یافت، همه چیز دست به دست هم داده بود تا یحیی السنوار بماند و بلای جان رژیمی شود که همه توانش را گذاشت تا با از میان برداشتن او برای خود افتخارآفرینی عاریهای بخرد.
برخی رسانههای خارجی گفته بودند یحیی السنوار یکی از رهبران گریزپای حماس است که ارتش و دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را برای پیدا کردن جا و مکانش با یک سردرگمی روبهرو کرده بود و همیشه از آنها یک قدم جلوتر بوده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «با شهادت یحیی سنوار تحولات منطقه به کدام سو میرود؟» نوشت: آمریکا، طرفِ اصلی محور بزرگ مقاومت، در این جنگ است. برای اثبات این ادعا، دلایل زیادی وجود دارد. یکی از مهمترینِ این دلایل، اعتراف چندباره صهیونیستهاست که بارها گفتهاند، اگر آمریکا نبود، کار اسرائیل تمام بود و بدون کمکهای آمریکا، اسرائیل نمیتوانست حتی دو هفته دوام بیاورد. میزان و کیفیت سلاحها، تجهیزات و تکنولوژیها، پولها، دلارها، حمایتهای اطلاعاتی و سیاسی و بهطور کلی، هزینههای سنگینی که آمریکا صرف این رژیم کرده و میکند را هم در نظر بگیرید. بنابر این در این جنگ، محور مقاومت با آمریکاست که میجنگد. از طرفی، همیشه این طور بوده است که بعد از ترور یک شخصیت مهم، یا بمباران وحشیانه یک نقطه از لبنان یا غزه و یمن، آمریکا در نقش «میانجی» ظاهر شده و از لزوم آتشبس گفتهاند. ساعاتی پس از شهادت یحیی سنوار نیز آمریکاییها از رسیدن وقت مذاکره گفتند! احتمالاً طی روزهای آینده نیز روی این موضوع متمرکز خواهند شد. پذیرش مذاکره در چنین فضایی، میتواند ورق را به نفع حریف برگرداند چون، رنگ و بوی تسلیم خواهد داد. و در این صورت، فضایی که با انتشار تصاویر شهادت سنوار ایجاد شده است را، فوراً از بین خواهد برد. مذاکره بماند برای چند روز دیگر! برای پس از خوابی که، حزبالله لبنان و مقاومت یمن برای رژیم صهیونیستی و برخی متحدانش دیدهاند!
اما یافتن پاسخ این سوال که «از این پس، تحولات به کدام سمت خواهد رفت» کار زیاد سختی نیست. چون «امر» عظیم است و جبهه حق و باطل مشخص شدهاند و تمامی شیاطین عالم یک طرف، و امیدِ تمامی مظلومان جهان طرف دیگر ایستاده است، میتوان پایان این راه را از همین حالا دید. اولاً با جنایاتی که این رژیم هر روزه مرتکب میشود، شاید ۵ درصد مردم روی زمین، امروز حامی صهیونیستها باشند اما حتماً، بیش از ۹۰ درصد انسانهای روی زمین، از این رژیم متنفرند. صهیونیستها این بار با کمک هالیوود هم نخواهند توانست، چهره کریه خود را بازسازی کنند. بنابر این در حوزه افکار عمومی و جنگ نرم، انتهای این مسیر معلوم شده است. در حوزه جنگ سخت نیز خدای قادر متعال میفرمایند؛ وَ مَنْ یَتَوَلَّ الله وَ رَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ الله هُمُ الْغَالِبُونَ.... و هر کس که خدا و رسول و اهل ایمان را ولیّ و فرمانروای خود داند (فیروز است) که تنها لشکر خدا فاتح و غالب خواهد بود…
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شکوه شهادت در میدان» نوشت: به گزارش «جوان»، درحالی که مقامات رژیم صهیونیستی در یک سال گذشته تعدادی از فرماندهان و رهبران ارشد حزبالله لبنان و حماس را ترور کردند، با این حال همیشه نام یک شخصیت برجسته در سرلیست ترورهای اسرائیل به چشم میخورد که تنها ترور او میتوانست صهیونیستها را ارضا کند. ارتش اسرائیل با وجود تجهیزات گسترده و فناوری مدرن، باریکه کوچک غزه را زیر و رو کرد تا شاید اطلاعی از مخفیگاه یحیی السنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس کسب کند، اما این تلاشها بیثمر بود و در دومین سال درگیریها بین حماس و ارتش اشغالگر، صهیونیستها آنچه را که در زیر زمین جستوجو میکردند در کمال تعجب، روی زمین یافتند.
رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی عصر پنجشنبه در خبری اعلام کرد که السنوار در یک عملیات درگیری در شهر رفح، در جنوب غزه به شهادت رسیده است. ارتش اسرائیل نیز در بیانیهای اعلام کرد نظامیان این رژیم نه در یک عملیات از پیش برنامهریزیشده، بلکه بهصورت تصادفی در درگیری با گروههای مقاومت فلسطین در منطقه «تلالسلطان» در جنوب غزه، السنوار را به شهادت رساندهاند. مقامات اسرائیلی میگویند که یک جوخه آموزشی ارتش در حال گشتزنی در جنوب غزه بود که سربازان با گروه کوچکی از مبارزان فلسطینی برخورد کردند و با پشتیبانی پهپادها با آنها درگیر شدند. در یک تبادل آتش، پس از شلیک گلوله توپ به ساختمانی که شبهنظامیان در آن پناه گرفته بودند، سه مبارز فلسطینی شهید شدند. پیکر السنوار برای آزمایش «دیانای» به سرزمینهای اشغالی فرستاده شد و رسانههای رژیم صهیونیستی دیروز گفتند که اولین آزمایش انجام شده تأیید میکند که السنوار شهید شده است، چیزی که مقامات حماس هم آن را روز جمعه تأیید کردند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «تولد یک اسطوره» را برگزید و نوشت: خیره ماند به قابی که تصویربردارش او را نمیشناخت. اما گویی او خوب میشناختش. خیره ماند به چشمانی مستتر در پس یک کوادکوپتر آویزان و آخرین سنگش را، آخرین پرتاب عمرش را، آخرین لحظه جهادش را، آخرین یادگارش را از روی خاکی که تمام عمر بر آن و بر سر آن جنگیده بود برداشت و پرتاب کرد. از پسِ آن ثانیه آخرین دیگر چیزی ثبت نشده است یا اگر ثبت است نشر نیافته است. هرچه بود او همچون یک منجی از پس پرده غیب ظاهر شد و به آخرین فرصتش که رسید، یک نگاه را تا ابد برای مقاومت و مردم و مبارزه به یادگار گذاشت. یحیی سنوار با صورتی پوشانده به نقطه مقابل خود زل زد، گو آنکه بداند شوکرانی از شیر و عسل در خانه پدری مقابلش گذاشتهاند. او فریم آخر زندگی را برای نسل پشت نسلی که تا روز آزادی میجنگند با چشمهای خود به ثبت رساند. نگاه او نه ترس داشت و نه اضطراب. یحیی با چشمهایش تنها میخواست بار سنگین حقیقت را بر نگاه بینندگانی که پس از او میآیند بیندازد و دم آخر را سبکبارتر به سینه فرو بخشد. او خیره ماند تا فریم آخر ثبت شود. او رفت اما نگاهش ماند و او نیک میدانست این نگاه مهمترین میراث از او خواهد بود. چشمهایی که نسبشان به تاریخ برمیگشت و تاریخ تنها سلاح ملتی آواره در صفحات سیاه زمان است. او در خون خود غلتید، آنچنان که نسب نامش به یحیای نبی و ذبحی مظلومانه میرسید. او تمام شد، آنچنان که هیچ شهیدی در انتها به پایان نرسیده و نامیرا مانده است! یحیی سنوار تازه تبدیل به داستانی شد که تاریخ را هدایت میکند، افسانهها را از آسمان به زمین میکشد و لای لالایی شبانه مادرها به خون به جوش آمده کودکانی تزریق میشود که با صدای بمب بیدار میشوند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «سفر به قاهره بعد از ۱۴ سال» را برگزید و نوشت: تور منطقهای عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، پس از لبنان، سوریه، عربستان، قطر، عراق و عمان با سفر به اردن، مصر و ترکیه ادامه پیدا کرد. تحلیلگران بر این باورند که این سفرهای منطقهای سکاندار سیاست خارجی ایران با هدف محوری کاهش تنش در منطقه، برقراری آتش بس در لبنان و فلسطین و کنترل جنگ افروزی اسرائیل در حمله احتمالی به ایران انجام شده است. هرچند که به موازات آن، ارتقای روابط دوجانبه و چندجانبه منطقهای و پیرامونی هم میتواند از دیگر دستور کارهای سفر منطقهای عباس عراقچی باشد. البته در ادامه این تور صلح عراقچی با سفر به ترکیه برای حضور در نشست ،۳+۳ به موازات خاورمیانه، نیم نگاهی هم به تلاش برای برقراری صلح در قفقاز دارد. البته در این بین یکی از مهمترین سفرهای وزیر امور خارجه، به حضور او در مصر و دیدارش با مقامات این کشور بازمی گردد.
گفتنی است آخرین حضور یک مقام ایرانی در مصر به ۱۴ سال قبل و حضور آقای امیرعبداللهیان به عنوان معاون عربی-آفریقایی وزارت خارجه برای شرکت در مراسم تحلیف «عبدالفتاح السیسی»، رئیس جمهوری مصر، بازمی گردد. در همین باره مسئول سیاست خارجی کشورمان چهارشنبه گذشته پس از دیدار با مقامات اردنی، عازم قاهره شد و دیداری با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری این کشور داشت. طبق گزارشها در این دیدار، ضمن مرور آخرین وضعیت منطقه و ابراز نگرانی و تأسف شدید درباره استمرار تجاوزات و جنایات اسرائیل در فلسطین اشغالی و لبنان، اهمیت استفاده از همه ظرفیتهای دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید اوضاع امنیتی منطقه و کاهش درد و رنج مردم در فلسطین و لبنان مورد تأکید قرار گرفت. به گزارش وزارت امور خارجه ایران، عراقچی در این دیدار ضمن ابلاغ سالم دکتر مسعود پزشکیان، دیدگاههای ایران درباره وضعیت خطرناک امنیتی در منطقه و رایزنیهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه و برخی بازیگران فرامنطقهای در دو هفته گذشته را تشریح کرد و ضرورت بسیج همه ظرفیتهای دیپلماتیک کشورهای منطقه برای افزایش فشارها جهت توقف جنایات و همچنین امدادرسانی فوری به آوارگان فلسطینی و لبنانی را خاطرنشان کرد.
رئیس جمهور مصر هم با ابلاغ متقابل سالم به رئیس جمهور کشورمان، دکتر پزشکیان، دیدگاه مصر و نگرانیهای این کشور درباره تحولات منطقه را بیان کرد. رئیس جمهور مصر، وضعیت امنیتی موجود در منطقه را هشدارآمیز توصیف کرد و بر ضرورت جلوگیری از تشدید بیشتر اوضاع، استفاده از همه ظرفیتها برای توقف تجاوزات و جنایات در غزه و لبنان، جلوگیری از افتادن منطقه در دام یک جنگ مصیبت بار، حفظ تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی همه کشورهای منطقه و حراست از ثبات و امنیت در منطقه تأکید کرد. طرفین همچنین با توجه به تحرکات مثبت در روابط دوجانبه، بر تداوم رایزنیها و ادامه روند مشورتها برای توسعه متقابل روابط دوجانبه توافق کردند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «نسخه اضطراری برای اقتصاد» را برگزید و نوشت: سومین نشست از مجموعه نشستهای «هماندیشی برای اقتصاد ایران» به میزبانی گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» و با ارائه مسعود نیلی برگزار شد. این اقتصاددان با اشاره به چالشهای اساسی اقتصاد، استراتژی لازم برای گام برداشتن به سوی اصلاحات اقتصادی را تشریح کرد. او در این نشست سه سوال کلیدی را در رابطه با راهکارهای اصلاحات اقتصادی مطرح کرد: اینکه در فرآیند اصلاح، کدام ناترازی اقتصادی باید در اولویت اصلاحات قرار داده شود؟ اصلاحات در چه مقیاسی انجام شود؟ و سوال آخر اینکه با توجه به باقی ماندن ناترازی مادر یعنی کسری بودجه که موجب تورم میشود و اصلاحات قیمتی را بعد از مدتی بیاثر میکند، آیا باز هم باید این اصلاحات را انجام داد؟ او با پاسخ به این سوالات این پیشنهاد را ارائه کرد که به جای اصلاحات عمیق اقتصادی، در «شرایط اضطراری» نیاز است یک گام به عقب برداریم و به مدیریت وضع موجود بپردازیم. بنابراین باید سیاستهای اضطراری را بهکار بگیریم و یک زمانبندی برای خروج از این وضعیت را به مردم ارائه دهیم.