به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبور از ا نسداد ۱۲ ساله» نوشت: «بالاخره درباره لوایح مرتبط با FATF یک دود سفید از ساختمان جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام خارج شد. محسن دهنوی سخنگوی مجمع عصر دیروز در شبکه «ایکس» اعلام کرد که با رأی اکثریت اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام لایحه پیوستن به «کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته فراملی» یا اصطلاحاً «پالرمو» تصویب شد. دهنوی اضافه کرد، این لایحه «به صورت مشروط» پذیرفته شد که احتمالاً منظور او از این شروط، تحفظهایی است که در لایحه دولت جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به این کنوانسیون اعلام شده است.
تحفظهایی مانند اینکه ایران تعاریف غرب درباره تروریستی خواندن گروههای مقاومت را قبول ندارد، درخواست استرداد افراد یا ارائه اطلاعات براساس منافع ملی و فرآیندهای قانونی داخلی و مطابق مصلحت کشور بررسی میشود و مانند اینها. این شروط پاسخ به نگرانیهایی است که در مورد پیوستن ایران به این لایحه مطرح میشود. اگر این شروط را باید پاسخی به این نگرانیها دانست، تصویب شدن این لایحه را باید پاسخی به یک دغدغه و چه بسا رنج فعالان اقتصادی ایران دانست که با دیگر کشورها ارتباط دارند.
رابطه کج دار و مریز ایران با FATF باعث شده بود ایران در فهرست سیاه این نهاد بینالمللی قرار بگیرد. این فهرست، یعنی نه فقط یک تاجر، بلکه حتی یک دانشجو و یک گردشگر ایرانی هم در کشورهای دیگر، برای هر تبادل بانکی و گرفتن یک کارت ساده بانکی دچار مشکلات عدیده خواهد بود. حالا هم اینطور نیست که با تصویب این لایحه، فوراً از لیست سیاه FATF خارج شویم، اما دستکم یک گام تا حل این مسأله برداشتهایم. گام دیگر تصویب لایحه دیگر باقی مانده یعنی پیوستن به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم است که اصطلاحاً «سی. اف. تی» خوانده میشود.
آنچه هم موافقان و هم مخالفان این لوایح کمتر به آن پرداختهاند، الزامات داخلی این کنوانسیونهاست. مثلاً براساس کنوانسیون پالرمو، باید تغییراتی در نظام شفافیت و نظام انتقال دادههای کشور صورت بگیرد تا کاملاً شفاف، اطلاعات در دسترس، سامانهها بهروز و اساساً نظام بانکداری و اطلاعات و فرآیندهای مربوط به آن به استانداردهای جهانی نزدیک شود. این، اتفاق بزرگتر مرتبط با این لایحه و لایحه دیگر یعنی «سیاف.تی» است که در صورت اتفاق افتادن، تغییراتی را برای توسعه نظام بانکداری، شفافیت و مبارزه با فساد در کشور به دنبال خواهد داشت.
بازگشت این لوایح به مجمع و رأی مثبت اعضای مجمع به یکی از آنها، به معنای کمرنگ شدن دوقطبیسازی است. زیرا وقتی دوقطبی کمرنگ شد و غبارهای سیاستزدگی فرو نشست، واقعیتها بیشتر دیده میشود، حقیقتها شنیده میشود و سخنان درست از ادعاهای کذب و غیرواقعی تشخیص داده میشود.
در این معنا، نمیتوان مدعی نشد که اگر دولت پزشکیان و تأکید آن بر رویکرد «وفاق ملی» نبود، چه بسا این تغییرات راهبردی میسر نمیشد. لایحه پیوستن به کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد، اما حضور چند باره پزشکیان در جلسات مجمع که به معنای احترام و ایجاد حسن نیت در دیگر بازیگران عرصه حکمرانی ایران نسبت به دولت بود، در این امر بیتأثیر نبوده است.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «غائبان همیشگی کلاس تاریخ» نوشت: «دونالد ترامپ رئیسجمهور دولت آمریکا روز گذشته در اجلاس کشورهای حاشیه خلیجفارس در ریاض در اظهارنظری گستاخانه گفت: «ایران باید حمایت از تروریسم و جنگهای نیابتی را متوقف کند.»
وی همچنین سهشنبه شب در مجمع سرمایهگذاری عربستان- آمریکا گفت: «من میخواهم با تهران توافقی انجام دهم تا جهان امنتر شود.»ذیک سوال، آیا این ایران است که حامی تروریسم و ناامنی در منطقه غرب آسیاست؟ آیا دولت آمریکا به دنبال تبدیل جهان به مکانی امنتر است؟ آیا کارنامه دولت آمریکا، نشاندهنده مبارزه مستمر و بیوقفه با تروریسم است؟ آیا ترامپ مرد صلح و آبادانی و توافق است؟ مطمئناً از خواندن این سوالات تعجب کرده و به دلیل بدیهی بودن پاسخ این سوالات، خندهتان گرفته است.
حق دارید، اما قسمت اندوهناک ماجرا که حقیقتاً باید برای آن گریست، آنجاست که طیفی در داخل کشور چشمان خود را بر اراجیف و اظهارات بیشرمانه ترامپ بسته و اظهارات اخیر وی را با عناوینی چون «بده بستان در حجاز»، «اول تجارت، بعد سیاست»، «صید میلیاردها دلار نفتی»، «رقص دیپلماسی بر محور دلارهای نفتی» و… پوشش دادهاند. همین طیف در هفتههای گذشته ضمن چشمپوشی و سکوت خفتبار در مقابل تهدید بمباران ایران از سوی ترامپ، وقتی کیهان در قالب مطلبی طنز از «شلیک چند گلوله به کله پوک ترامپ» نوشت، به رگ غیرتشان برخورد و فریاد وامصیبتا سر دادند که چه نشستهاید که عدهای مذاکرات با آمریکا را تحتالشعاع قرار دادند و دنبال جنگطلبی هستند و...
به عقیده این طیف، مقامات دولت آمریکا حق دارند که هر اراجیفی را درباره ایران به زبان بیاورند اما ایران در مقابل، نباید به طرف آمریکایی، نازکتر از گل بگوید، چرا؟! چون این طیف مدعی است که تنها راه رفع مشکلات، بستن با آمریکا است. برای همین با تیتر درشت مینویسد «اول تجارت، بعد سیاست»؛ این یعنی بیخیال کشتار بیرحمانه زنان و کودکان معصوم در غزه بشوید و تجارت و معامله با آمریکا را بچسبید! این تیتر یعنی کارنامه سیاه آمریکا در جنایت علیه مردم ایران را فراموش کنید و تجارت با ترامپ را بچسبید.
اما آیا راهحل رفع مشکلات، بستن با آمریکاست؟! آیا هرچقدر به آمریکا نزدیکتر شویم، پیشرفت و رفاه بیشتری داریم و با نزدیک شدن به آمریکا، مشکلات از بین میرود؟! به این نمونهها توجه کنید: «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین وعده داده بود که «شعار من؛ تبدیل کردن جهان به جایی بهتر؛ جهانی روشنتر و خوشحالتر با کمک گرفتن از تمام ابزارهایی است که در اختیار داریم.»؛ برنامه اصلی دولت وی، دوستی و رابطه نزدیک با دولت آمریکا بود. نتیجه چه شد؟! جهان که پیشکش، زلنسکی حتی نتوانست اوکراین را به جایی بهتر تبدیل کند. اوکراینِ جنگزده و ویران که یک پنجم خاکش را هم از دست داده، اکنون به لقمهای راحتالحلقوم برای آمریکا تبدیل شده تا با خیال آسوده، منابع ملیاش را بالا بکشد و به واسطه آن، منافع سلطهجویانه خود را تأمین کند.
ترامپ پیش از این خواهان ۵۰ درصد از درآمد منابع معدنی اوکراین و حق وتو در صدور مجوزهای استخراج شده بود. رئیسجمهور آمریکا قبلاً گفته بود که اوکراین باید هزینه حمایت مالی و نظامی واشنگتن را با اعطای دسترسی به معادن و منابع عظیم اما استفاده نشده و عناصر کمیاب خود جبران کند. در نهایت زلنسکی قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. این یعنی دولت آمریکا بعد از ویرانی و کشته و زخمی و آوارگی مردم اوکراین، در گام بعد، چپاول و غارت منابع این کشور را در دستور کار قرار داده است.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حمله سردسته مافیای جهان به ایران» نوشت: «درحالی که دور چهارم گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در فضایی مثبت دنبال شد و دوطرف از احتمال دستیابی به توافق در آینده سخن میگویند، دونالد ترامپ با نادیده گرفتن مسیر دیپلماسی، بار دیگر به کارزار فشار حداکثری بازگشته است. او در سفر خود به عربستان ضمن طرح اتهاماتی علیه سیاستهای داخلی و منطقهای ایران، از جامعه جهانی خواست به اجرای تحریمها علیه تهران پایبند بمانند؛ مواضعی که نشانهای آشکار از تناقض در راهبرد سیاسی او نسبت به ایران تلقی میشود. سیدعباس عراقچی لفاظیهای ترامپ را فریبکارانه خوانده و گفته که این آمریکا است که با حمایت از کشتار ۶۰ هزار فلسطینی عامل ناامنی است و راه پیشرفت ایران را با تحریم سد میکند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در حالی بهطور مکرر از تمایل خود برای مذاکره با ایران و دستیابی به توافق سخن میگوید که همزمان از هر تریبونی برای طرح اتهامات علیه تهران بهره میبرد. او در تازهترین موضعگیری خود، طی سفر به کشورهای عرب خلیج فارس، بار دیگر لحن خصمانهاش را تکرار و علیه ایران لفاظی کرد.
ترامپ روز چهارشنبه در سخنرانی نشست با رهبران شورای همکاری خلیج فارس با تکرار ادعاهای خود درباره نقش منطقهای و فعالیتهای هستهای ایران ادعا کرد که مایل است با ایران به توافق برسد. ترامپ گفت: دولت بایدن اساساً با بیکفایتی، با قدرت دادن به ایران و نیروهای نیابتی آن و سرازیر کردن میلیاردها دلار برای آنها ویرانی و آشفتگی بهبار آورد. واقعاً احمقانه بود و آن را باورم نمیشد. ترامپ گفت: آن روزها به سر رسیدهاند و افراد حاضر در این جمع واقفند که من به چه چیزی وفادارم، هیچ گاه تزلزلی در آن ایجاد نشده است. ما در کنار دوستان و متحدانمان میمانیم و با خصومتی مقابله خواهیم کرد که همه ما را تهدید میکند.
با وجود اینکه ایران تأکید کرده به دنبال ساختن یا دستیابی به سلاح هستهای نیست، رئیسجمهور آمریکا با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم تهران- واشینگتن که تاکنون چهار دور از آن با میانجیگری عمان برگزار شده است، ادعا کرد: «من میخواهم با ایران توافق کنم. میخواهم اگر امکانش باشد، کاری انجام بدهم، اما برای این کار، (ایران) باید حمایت از تروریسم و جنگهای نیابتی خونبار را متوقف کند و مهمتر از همه، برای همیشه و بهصورت راستیآزماییشده، تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را متوقف کند. آنها نمیتوانند یک سلاح هستهای داشته باشند. فکر نمیکنم کسی در این جمع نیز بگوید که میتوانند داشته باشند.»
دعوت ترامپ برای اجرای تحریمها علیه ایران، در واقع احیای همان سیاستی است که پیشتر با عنوان «فشار حداکثری» شناخته میشد. این سیاست که مبتنی بر تحریمهای گسترده، انزوای بینالمللی ایران و تهدیدهای پیدرپی بود، در نهایت به شکست انجامید. نه تنها ایران تسلیم خواستههای یکجانبه واشینگتن نشد، بلکه گام به گام تعهدات هستهای خود را کاهش داد. حال، بازگشت ترامپ به این استراتژی نشان میدهد که او هنوز به کارزارهای شکستخورده گذشته دل بسته است، بدون آنکه از نتایج قبلی درس بگیرد. بنابراین، اگر ترامپ واقعاً خواهان رسیدن به یک توافق پایدار با ایران است، باید دست از سیاستهای یکجانبه و متناقض بردارد و بهجای فشار، به اعتمادسازی و احترام متقابل روی آورد.»
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «مذاکره کلید نیست» را برگزید و نوشت: «دور چهارم مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا برگزار شد و بر اساس روایت طرفین، مذاکرات رو به جلو بوده است، بویژه اینکه پس از ۳ دور مذاکره، این بار، بخش زیادی از دور چهارم مذاکرات به مسائل فنی اختصاص داشت. البته منظور از مسائل فنی، موضوع غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و اعلام نظرات طرفین نسبت به این موضوع است. بر اساس شواهد موجود و همینطور اخبار جسته و گریختهای که از مذاکرات به گوش میرسد، هنوز به شکل جدی، مساله تحریمها و فرآیند لغو تحریمها، آنگونه که مطلوب ایران است، مورد بحث و گفتوگو قرار نگرفته است.
طی یک ماهی که از مذاکرات ایران با دولت دونالد ترامپ میگذرد، به مرور تردیدها نسبت به مذاکرات و اثربخش بودن آن بیشتر شده است. هم ترامپ و هم استیو ویتکاف، مسؤول تیم مذاکرهکننده آمریکایی و هم امثال مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، بعضاً مواضع غیرسازندهای درباره مذاکرات مطرح میکنند. شاید برخی معتقد باشند مواضع تیم ترامپ صرفاً مصرف داخلی دارد و برای مدیریت مواضع مخالفان در داخل و خارج از آمریکا مطرح میشود اما واقعیت آن است که با مشاهده و بررسی همه جوانب مربوط به رفتار آمریکا در قبال مذاکرات، تردیدهایی جدی درباره اثربخش بودن مذاکرات، نیز رسیدن به توافق ایجاد شده است.
ایران در حالی دور جدید مذاکرات با آمریکا را آغاز کرده که یک تجربه مهم و گرانقدر از ماجرای برجام دارد. در برجام، بدعهدی دولت دموکرات آمریکا کاملاً مسجل شد. با آنکه تیم مذاکرهکننده ایرانی در اشتباهی فاحش، پذیرفت همه تعهدات ایران قبل از آغاز اجرای تعهدات طرف مقابل اجرا شود اما به مرور مشاهده شد طرف آمریکایی از انجام تعهدات برجامی خود طفره میرود. یکی از مهمترین بدعهدیهای آمریکا در موضوع رفع تحریمهای بانکی نمود پیدا کرد. در برجام تصریح شده بود تحریمهای بانکی لغو شده و بانکهای معتبر جهان روابط بانکی خود را با ایران از سر بگیرند و آمریکا نیز در مسیر از سرگیری همکاریهای بانکی دنیا با ایران سنگاندازی نکند اما دولت اوباما به صورت خیلی واضح از اجرای این تعهد برجامی سر باز زد.
آمریکاییها در ۲ دهه گذشته برای حل مساله هستهای ایران به ۲ راهحل رسیدهاند؛ حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران و دیگری، از بین بردن برنامه هستهای ایران از طریق مذاکره. راه اول اول به دلیل هزینهها و تبعات آن، همواره از سوی مقامات واشنگتن مورد تردید قرار گرفته است. بویژه اینکه در کنار هزینههای نظامی و اقتصادی هنگفت حمله نظامی به ایران، آنها نسبت به اثرگذار بودن و کارایی حمله نظامی برای برچیده شدن برنامه هستهای ایران تردید دارند. کما اینکه در سالهای اخیر بسیاری در آمریکا به این برآورد رسیدهاند که با توجه به بومی شدن دانش هستهای در ایران، حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران میتواند منجر به افزایش احتمال حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای شود. بنابراین از زمان دولت اوباما، موضوع برچیده شدن برنامه هستهای ایران از طریق مذاکره در دستور کار قرار گرفت.
نگرش آمریکا به میز مذاکره در ماجرای برجام علنی شد. هدف آنها از مذاکره و توافق با ایران، تعطیلی یا برچیده شدن بخش زیادی از برنامه هستهای ایران بدون برخورداری ایران از مواهب این اقدام است. در واقع آمریکاییها به مذاکره و توافق به عنوان یک سازوکار برد - برد نگاه نمیکنند. آنها به مذاکره برای رسیدن به سازوکاری نگاه میکنند که در نتیجه آن برنامه هستهای ایران برچیده یا به صورت جدی به عقب رانده شود اما در قبال آن، ایران از مواهب این اقدام برخوردار نشود. دلیل اینکه آمریکاییها نمیخواهند ایران از مواهب توقف یا تعطیلی بخش عمدهای از برنامه هستهای خود برخوردار شود، جلوگیری از تبدیل ایران به یک الگوی رفتاری برای سایر کشورهاست.»
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «سوریه در پازل جدید ترامپ» را برگزید و نوشت: «رئیسجمهور آمریکا پس از دیداری با رئیسجمهور سوریه در عربستان سعودی، از همتای سوری خود خواست با اسرائیل صلح کند. این اولین ملاقات سطح بالا بین دو کشور پس از ۲۵ سال بود. ترامپ بعدها تأیید کرد زمانی که در کنار محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، با احمد الشرع ملاقات کرده، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، نیز از طریق تماس تصویری به آنها پیوسته است. دونالد ترامپ در حالی با احمد الشرع دیدار کرد که این عضو سابق القاعده همچنان در لیست سیاه آمریکا قرار دارد و از نگاه واشنگتن همچنان یک تروریست است.
ترامپ اعلام کرد واشنگتن در حال «بحث درباره عادیسازی روابط با سوریه» است تا به این کشور «شانسی برای عظمت» بدهد. او صبح چهارشنبه در شورای همکاری خلیج فارس در ریاض گفت لغو «همه تحریمها» علیه سوریه باعث «افتخار» خواهد بود. رئیسجمهور آمریکا طبق اعلام کاخ سفید، در این دیدار فهرستی از پنج خواسته اصلی آمریکا از سوریه را مطرح کرد؛ ازجمله پیوستن به پیمان ابراهیم با اسرائیل که منجر به شناسایی اسرائیل از سوی بحرین و امارات متحده عربی در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ شد.
ترامپ همچنین خواستار همکاری سوریه با آمریکا در مسائل مربوط به تروریسم شد، ازجمله اخراج همه گروههای نظامی که علیه آمریکا و متحدانش عمل میکنند و پذیرش مسئولیت مراکز نگهداری نظامیان داعش در شمال شرق سوریه. او به رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در نشست ریاض گفت میخواهد «با ایران معامله کند»، اما فقط درصورتیکه تهران از آنچه او «جنگهای نیابتی خونین و پیگیری دائمی و قابل راستیآزمایی تسلیحات هستهای» خوانده، دست بردارد. سوریها پس از اعلام ترامپ مبنی بر لغو تحریمها و دیدار با احمد الشرع از این «نقطه عطف حیاتی» در خیابانهای دمشق استقبال کردند. الشرع یک فرمانده سابق القاعده است که همچنان رسماً در فهرست تروریستی آمریکا قرار دارد. ترامپ در سخنرانی روز سهشنبه خود در پایتخت عربستان گفت: «دستور توقف تحریمها علیه سوریه را به منظور دادن فرصتی برای عظمت به آنها، صادر خواهد کرد».
ترامپ پیش از پیوستن به ولیعهد، محمد بنسلمان، روی صحنه گفت: «من برای ولیعهد چه کارهایی که نمیکنم!». او افزود: «وقت آنهاست [سوریه] که بدرخشند. ما همه تحریمها را برمیداریم. من به سوریها میگویم موفق باشید». روزنامه تایمز چاپ لندن اولین بار روز دوشنبه گزارش داده بود ترامپ قرار است در سفر خود به عربستان سعودی با احمد الشرع دیدار کند که با تکذیب کاخ سفید مواجه شد. با این حال، ترامپ روز سهشنبه گفت: «موافقت کرده است با رهبر سوریه سلام و احوالپرسی کند».
اظهارات او با تشویق، رقص و تیراندازیهای شادیآور در پایتخت سوریه همراه شد. اسعد الشیبانی، وزیر خارجه این کشور، به رسانههای محلی گفت این تحول یک «نقطه عطف حیاتی» است؛ زیرا سوریه پس از یک جنگ داخلی ۱۴ ساله «به سوی آیندهای از ثبات، خودکفایی و بازسازی واقعی» حرکت میکند. وزارت خارجه سوریه اعلام کرد «دیدار تاریخی» با ترامپ بر «حمایت از مسیر کشور به سوی بهبود و بازسازی» تمرکز داشته است. الشرع و جنبش او، هیئت تحریرالشام (HTS) که بر دولت و نیروهای امنیتی جدید تسلط دارد، به دلیل ارتباطات قبلی با القاعده، توسط آمریکا بهعنوان تروریست شناخته شدهاند.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «قفل پرونده FATF شکست» را برگزید و نوشت: «روز گذشته «پیوستن ایران به کنوانسیون پالرمو» به صورت مشروط در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شد. این موضوع میتواند مسیر بازگشت ایران به نظام مالی بینالمللی و حضور مؤثر در بازارهای جهانی را هموار سازد. این تحول مهم، در حالی رخ داده که نشانههایی از پیشرفت در مذاکرات ایران و آمریکا نیز به چشم میخورد و خوشبینیها نسبت به آینده اقتصاد ایران افزایش یافته است. کنوانسیون پالرمو یکی از چهار کنوانسیون بینالمللی مورد تاکید FATF است که ایران تا پیش از این تنها به دو مورد آن پیوسته بود. تصویب مشروط این کنوانسیون که مبارزه با جرایم سازمانیافته، پولشویی و فساد را هدف قرار داده، گامی مهم برای کاهش ریسکهای اقتصادی و اعتباری ایران در عرصه بینالمللی به شمار میرود. کارشناسان معتقدند پذیرش CFT بهعنوان کنوانسیون مکمل پالرمو میتواند گام مؤثر دیگری در راستای اعتمادسازی ایران برای شفافیت مالی در سطح جهانی باشد. در صورت کامل شدن ضلع چهارم کنوانسیونهای FATF مسیر برای تعامل بیشتر اقتصاد ایران با دنیا، هموارتر خواهد شد.
کارشناسان تاکید کردند که تصویب کنوانسیون پالرمو در مجمع تشخیص مصلحت نظام میتواند یک گام مثبت در جهت خروج ایران از لیست سیاه FATF و آمادگی ایران برای حضور در بازارهای جهانی باشد. این روند علاوه بر اخبار مثبت مذاکرات میان ایران و آمریکا میتواند شرایط با ثبات اقتصاد را نیز در ماههای آتی تضمین کند. روز گذشته سخنگوی مجمع تشخیص مصلحت نظام از پذیرش مشروط پیوستن به کنوانسیون پالرمو از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد. سیافتی و پالرمو ۲ مورد از ۴ کنوانسیونی هستند که FATF پیوستن به آنها را الزامی کرده اما ایران تا کنون به این دو نپیوسته بود که با پذیرش مشروط پالرمو به نظر میرسد این مشکل تا حدودی رفع شده است.
در همین رابطه باید گفت این کنوانسیون سال ۲۰۰۰ تصویب شده و از سال ۲۰۰۳ اجرایی شده است. مبنای این کنوانسیون همکاریهای بینالمللی بوده و راجع به جرایمی است که هم سازمانیافته و هم فراملی باشند. هرکدام از این جرایم بهتفکیک در قوانین این کنوانسیون تعریف شده است. به گفته کارشناسان، سه نوع مقرراتگذاری در این کنوانسیون تعریف شده است که شامل جرایم سازمانیافته، قوانین پولشویی و مبارزه با فساد میشود. همچنین مطالبی درباره استرداد، مصادره اموال مجرمان و برگرداندن آنها مطرح شده است. در ایران براساس قولهای شفاهی پیوستن به این کنوانسیون از سال ۱۳۸۴ مطرح بوده است که در آن زمان حتی صحبتی از FATF نبود و دلیل آن نفع بردن از منافع بینالمللی بود.
پس از تصویب در مجلس، شورای نگهبان ایراداتی به این موضوع وارد کرد. البته این ایرادات رفع شد و پس از آن هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام به دلیل تناقضاتی که معتقد بود این موضوع با اصول اقتصاد مقاومتی دارد آن را رد کرد. این ۲ لایحه از ۴ کنوانسیونی هستند که FATF از کشورها خواسته به آنها بپیوندند. پیش از این ایران، به دو مورد قبلی پیوسته بود و اکنون با پذیرش مشروط مجمع تشخیص به سومی نیز پیوست. همچنین باید تاکید کرد از کشورهای منطقه سوریه، یمن، عراق و لبنان عضو این کنوانسیون هستند. علاوه بر این، ایران به عنوان کشور همسایه افغانستان که در مرز قاچاق مواد مخدر است، میتواند از منافع پیوستن به این کنوانسیون استفاده کند. در صورت پیوستن به کنوانسیون CFT میتوان امیدوار بود که در نهایت ایران از لیست سیاه FATF خارج شود. دولت چهاردهم تلاش قابلتوجهی برای برطرف کردن موانع حضور ایران در اقتصاد جهانی کرده است.
جمهوری اسلامی ایران از سال ۲۰۰۷ میلادی در فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی قرار گرفت و از سال ۲۰۰۹ به طور رسمی در بیانیههای آن اعلام و مقررات اقدامهای متقابل علیه تهران وضع شد تا کشورها در مراودات مالی و بانکی با ایران احتیاط کنند. از همان زمان، موضوع خروج ایران از فهرست سیاه افایتیاف در دستور کار دولت وقت قرار گرفت که موضوع در شورای عالی امنیت ملی مطرح شد و به تصویب رسید و از سال ۱۳۸۹ با تصویب «نقشه راه شورای عالی مبارزه با پولشویی» برنامههای اصلاحی در دستور کار دولت است.»