بازار؛ سید آرش وکیلیان: تقریبا یک سال از شروع جنگ اسراییل با غزه همراه با درگیری محدود با حزب الله لبنان میگذرد.
حملات گسترده اسراییل به مناطقی که ادعا میکند مقر سلاح های حزب الله است و پاسخ متقابل حزب الله، می تواند نشانه گذار رابطه اسراییل و لبنان از درگیری محدود به جنگ باشد.
این بزرگترین تهاجم اسراییل از تابستان سال ۲۰۰۶ است و این بار جنگ تمایزاتی دارد:
۱- برخلاف سال ۲۰۰۶ ، جنگ امسال کاملا مورد انتظار بوده و طرفین از چند ماه پیش رجزخوانی و آماده سازی را آغاز کرده بودند.
۲- این بار اسراییل کوشید تا اهداف راهبردی از جمله فرماندهان و سیستم ارتباطی حزب الله را قبل از شروع جنگ از مار بیاندازد و ضربات شدیدی زد که باید دید در عمل چقدر موثر بوده است.
۳- شمال اسراییل تقریبا یک سال گذشته از جمعیت غیرنظامی خالی شده است و مردم این کشور آماده بروز جنگ بوده اند و متقابلا مردم لبنان هم تا حد زیادی همین طور بوده اند .
۴- هم در اسراییل و هم لبنان وحدت سیاسی فراگیرتری به چشم می خورد که می تواند سبب شود طرفین تحمل تلفات و درگیری های شدیدتری را داشته باشند.
۵- باتوجه به تجربه غزه، انتظار می رود طرفین از تسلیحات مخربتری نسبت به سال ۲۰۰۶ استفاده کنند و تلفات غیرنظامی بیشتری به بار آید.
۶- احتمال مداخله طرف های دیگر در این جنگ بسیار بیشتر است یعنی عراق، یمن ، ایران و حتی شاید سوریه در حمایت از حزب الله و در مورد مقابل امریکا، بریتانیا و شاید اردن و برخی دول دیگر از طرف اسراییل وارد جنگ شوند.
۷- این جنگ اگر به سطح درگیری آشکار زمینی برسد می تواند تاثیرات بزرگتری هم بر ژئوپلیتیک منطقه داشته باشد.
۸- سیاست داخلی ایران در صورت تشدید جنگ می تواند بشدت از جنگ متأثر شود و سناریوهایی نظیر تنش زدایی کلا به محاق برود.